استراو در مقدمه کتابش اشاره کرده که «ارتباط تنگاتنگ بریتانیا و ایران قدمتی پانصدساله دارد؛ یعنی خیلی بیشتر از آنچه بسیاری از مردم میدانند.»
شناخت و آشنایی بیشتر، مخصوصاً اگر میان دو فرهنگ و دو ملت بخواهد برقرار شود، زمان میبرد و صبر میطلبد. بعضی وقتها شرایط تاریخی و ژئوپولتیک کار را بسیار دشوار میکند تا جایی که حتی غیرممکن به نظر میرسد.
روابط ایران و بریتانیا یکی از نمونههای بارز دشواری و ناهمواری ارتباط میان دو کشور است. تحولات تاریخی هر دو کشور و جهان در پانصد سال گذشته مدام این رابطه را به سوءتفاهم و بدبینی و حتی گاه تخاصم و انواعی از درگیری و تقابل آغشته کرده و کتابی انگلیسی زبان که به زبان فارسی هم ترجمه و در نیمه دوم سال 1398 در ایران منتشر شده، یکی از شاخصترین آثاری است که به این مورد خاص پرداخته است.
جک استراو سیاستمدار انگلیسی که ما او را بیشتر در مقام وزیر خارجه اسبق بریتانیا به یاد داریم اما در دورهای تقریباً چهل ساله، سمتهای سیاسی مختلفی را در بریتانیا از نمایندگی حزب کارگر در پارلمان تا وزارت دادگستری تجربه کرده، کتابی با عنوان «کار کارِ انگلیسیهاست!» درباره روابط پیچیده ایران و و بریتانیا نوشته که تاکنون در فاصلهای کوتاه چند بار به فارسی ترجمه و با همین عنوان فارسی و البته مختصر تفاوتی در عنوان فرعی در ایران منتشر شده است.
یکی از این ترجمهها که روی جلدش عنوان فرعی «درک بیاعتمادی ایران نسبت به انگلیس» به چشم میخورد و طرحی یادآور یک رمان قدیمی ایرانی (یعنی دائی جان ناپلئون) -که اشارهای طنزآمیز به موضوع مورد بحث در کتاب جک استراو داشته ـ و البته علامت کپیرایت هم روی آن به چشم میخورد، برگردانی است که رضا اسکندری آذر انجام داده و انتشارات «خوب» آن را منتشر کرده است.
در این ترجمه توضیح جک استراو درباره انگیزهاش از نوشتن کتاب را چنین میخوانیم: «هدف اصلی این کتاب ایجاد درک بهتر خوانندگان از ایران و نقش بریتانیا در آن است. اما دست یافتن به این درک خود نیازمند درک صحیح از سه جنبهی ایران مدرن است. اولین جنبه، تنوع قومی در ایران است... جنبهی دیگر قدمت تمدن ایران است که حس ملیگرایی عمیق مردمش از آن آب میخورد... سومین و مهمترین جنبه، نقش زیربنایی مذهب شیعه در این کشور است.»
آنطور که از مندرجات کتاب برمیآید، سیاستمدار کهنهکار با تحقیق و مطالعه به درک و شناخت و تسلطی بر مسائل خاورمیانه و ایران و تاریخ و فرهنگ کشورمان رسیده است. استراو در مقدمه کتابش اشاره کرده که «ارتباط تنگاتنگ بریتانیا و ایران قدمتی پانصدساله دارد؛ یعنی خیلی بیشتر از آنچه بسیاری از مردم میدانند.»
او کتابش را با یادآوری ماجرایی آغاز میکند که در سال 2015 میلادی (1394 خورشیدی) برایش اتفاق افتاده؛ سفری سیاحتی همراه با خانوادهاش به چند شهر مرکزی ایران که بیشتر به دلیل چند تجمع اعتراضاتی علیه حضورش در ایران مجبور شد از قید بقیهاش بگذرد ولی به بهانه آن همین کتاب بدل را بنویسد. اکنون استراو در کتابش علاوه بر سفری در جغرافیای ایران، خوانندهاش را به سفری در دل تاریخ ایران دعوت میکند.
استراو از زمان کوروش تا سلوکیان، اشکانیان، ساسانیان، دوران اسلام و رواج مذهب تشیع در ایران را در فصلهای کوتاه ابتدای کتاب به ایجاز برای خوانندهای که با تاریخ ایران آشنا نیست، بازگو میکند و بعد به پانصد سال اخیر میرسد و تاریخ معاصر ایران را به دقت از منظر روابط دو کشور ایران و انگلستان بررسی میکند، از صفویه تا سلسلههای قاجار و پهلوی و دوران معاصر و حتی به شرایط سیاسی و اجتماعی ایران در دهه اخیر و سال 1397 هم گوشه چشمی دارد. آنچه بیش از همه در ترشحات قلم این سیاستمدار انگلیسی خودنمایی میکند، اذعان و اعتراف مدامش به ندانمکاریها و فرصتطلبی و حرص و آز و خودخواهیهای دیپلماتها و نمایندگان تجاری بریتانیا در ایران است که اغلب به فاجعه و بحران منجر شده است. عنوانهایی مانند «چگونه نفت بر دموکراسی برتری یافت»، «از گروهبانی تا سلطنت با کمک بریتانیا»، «آبادان، صحنه تحقیر بریتانیا» و «جاسوسها و کودتاها» نشان از اهمیت این کتاب به ویژه برای پژوهشگران تاریخ و علاقهمندان به سیاست و دیپلماسی عمومی ایران و خاورمیانه دارد.
نشر خوب کتاب «کار کارِ انگلیسیهاست!» نوشته جک استراو را با ترجمه رضا اسکندری آذر در سال 1398 با قیمت 54 هزار تومان و در 408 صفحه منتشر کرده است.
نظر شما