پرستاری، تئاتر و نوشتن همه باهم و همیشه
میرزایی زاده درباره فعالیتش، اظهار کرد: در سال 70 در آزمون ورودی در رشته پرستاری شرکت کردم و پذیرفته شدم؛ در آن زمان در خیابان گلهای گرگان در دانشکده پرستاری بویه چهار سال درس خواندم. بعدها بهعنوان ناظر بیمارستانی و مسئول اسناد پزشکی کمیته امداد بودم و در سال 79 در آزمون بیمارستان خاتمالانبیا (تأمین اجتماعی) شهرستان گنبدکاووس پذیرفته شدم و پرستاریم در آنجا شروع شد. در دوران فعالیتم مدتی مسئول بخش، سوپروایزر و روابط عمومی رئیس سازمان نظام پرستاری گنبد بودم و الان هم در شُرُف بازنشستگی هستم و بهعنوان پرستار بخش جراحی مردان بیمارستان در حال خدمت هستم.
میرزاییزاده، ادامه داد: در حوزه هنرهای نمایشی هم از سال 65 با بازیگری در نمایشهای دانشآموزی تا به امروز در مقام بازیگر، نمایشنامهنویس و کارگردان فعالیت داشتهام و بهموازات در حوزه شعر و داستان هم قلم زدهام که تعدادی از آنها به چاپ رسیده است و همواره ارتباطی مدام بین تئاتر و ادبیات و قلم و حرفهام برقرار بوده است.
پرستاران مراقبان علم سلامتاند
این داستاننویس گلستانی پرستاری را یک هنر دانست و گفت: پرستاران افرادی هستند که برای تسکین آلام بیماران میکوشند، آنها مراقبان علم سلامتاند؛ نهتنها سلامت جسم بلکه سلامت روان بیماران هم برایشان مهم است. این پرستاران هستند که بیشترین وقت را در زمان حضور و بستری بیمار برای او میگذراند و میکوشند با هنر گفتوگو و حتی هنر ارتباط چشمی به بیماران کمک کنند و انرژی مثبت را انتقال دهند. تجربههای تئاتری من در این مسیر تا به امروز خیلی کمکحالم بوده و توانستم با بهرهمندی از تئاتر، بهتر و مؤثرتر با بیماران ارتباط برقرار کنم.
وی در ادامه با نقل خاطرهای، افزود: من وقتی برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد رشته ادبیات نمایشی قبول شدم، یکی از استادانم پرسید که در مقطع کارشناسی چه خواندهام؟ همه همکلاسیها تحصیلات مرتبط داشتند و من که تهِ کلاس نشسته بودم، گفتم پرستاری خواندهام. بقیه دانشجوها سرشان را برگرداندند و به من نگاه کردند؛ قبولی برایم سخت بود اما کتابها و مطالعات و سالها تجربه در حد ملی تئاتر و نیز حرفهام به من خیلی کمک کرد تا به آرزوی دیرینهی خودم که تحصیل در رشتهی هنری بود، برسم.
مطالعه و علمآموزی برای پرستاران ضروری است
میرزاییزاده نقش کتاب و کتابخوانی را در ارتقاء دانش پرستاران موثر دانست و گفت: در رشته خودم پرستاری، کتاب و کتابخوانی خیلی اهمیت دارد؛ زیرا در حرفهای فعالیت میکنیم که با جان و سلامت انسانها در زمان بیماری روبهرو هستیم و در حرفهای مشغول هستیم که هر روز دستاوردها و کشفیات جدیدی رخ میدهد که باید با آن آشنا باشیم، درنتیجه ضروری است که در کنار انبوه مهارتهای عملی، مدام در حال مطالعه و علمآموزی باشیم و با دانش روز مراقبت از بیمار آشنا باشیم.
وی ادامه داد: خوشبختانه در بیمارستانی که در آن شاغل هستم، کتابخانه خوبی وجود دارد و این فضا بارها خودم و همکارانم را به مطالعه تشویق کرده است. درزمانی که در روابط عمومی فعالیت داشتم، طرحی تشویقی را برای جلب و رونق کتابخوانی پیشنهاد دادم. این طرح به این شکل بود که موقعیتی ایجاد کردیم که هر همکار دو روز در هفته به کتابخانه بیاید و کتابهای مرتبط و بهروز حوزه خودش را مطالعه کند و برای اینکه انگیزهها بیشتر شود، زمان مفید حضور آنها در کتابخانه بهعنوان یک نوبتکاری بیمارستان حساب میشد که هماکنون همچنان این برنامه اجرا میشود.
این نویسنده گلستانی، اظهار کرد: لازم است عنوان کنم در برههای به خاطر نمایشنامههایی که با الهام از حرفهام نوشتم و اجرا کردم و یا فیلمهای مستندی که ساختم، منجر شد به اینکه به مدت سه سال در تهران بهعنوان مدیرکل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان نظام پرستاری کشور فعالیت کنم.
وقتی یک بیمار سوژه یکی از نمایشنامههایم شد
میرزاییزاده با تاکید به اینکه پرستاری حرفهای حساس است و نیازمند به کسب علوم مختلفی است، گفت: برای پرستاری باید عشق و شوق وافری داشت؛ این حرفه شببیداریها و نوبتها، بعضاً کمبود پرستار و پرداخت دیر به دیر حقالزحمهها و سختیهای فراوانی دارد. من بسیاری از ایدههایم را در شعر و داستان و نمایشنامه از حرفهام و موقعیتهایی که در فضای بیمارستان رخ میدهد، میگیرم، وقتی شما عنصر مشاهده را بتوانید فعال کنید و در یک فضای کشف و شهود قرار بگیرید، چیزهایی را از رفتار طبیعی انسانها میبینید که واقعی است و میتواند دستمایه کار یک نویسنده شود.
وی به تجربیات خود اشاره کرد و گفت: زمانی در بخش آی سی یو بیمارستان کار میکردم و بیمارانی که در آن شرایط خاص و ضربهمغزی شده بودند و حال وخیم و هوشیاری نداشتند، روزی یک بیمار خانم آوردند که دچار اِی اِل اِس (بیماری تخریب پیشرونده و غیرقابلترمیم دستگاه عصبی مرکزی که در آن مغز و نخاع را درگیر میکند و بیمار دچار فلج اندام میشود) شده بود. اینگونه بیمارها فقط میتوانند با پلک زدن ارتباط برقرار کنند. یادم میآید بازرسین آمده بودند و برایشان سؤال شده بود که ما با این بیماران که قادر به برقرار کردن ارتباط کلامی نیستند و تنها چشمانش باز است، چگونه میتوانیم ارتباط برقرار کنیم و درخواستهایشان را عملی کنیم. به آنها گفتند شما حروف را روی کاغذ بنویسید، بیمار روی هر حرفی که پلک زد، میتواند درخواستش را بگوید؛ همین مسئله جرقهای در ذهن من به وجود آورد و باعث شد نمایشنامه «پلک بزن» را بنویسم که در سال 91 به همت انتشارات نوروزی در کنار یک نمایشنامهی دیگرم منتشر شد و آن را اجرا کردم که مورد استقبال قرار گرفت.
پرستاری فقط تزریقات و پانسمان نیست
شاعر و نمایشنامهنویس گلستانی، گفت: پرستاران معمولاً در سه حوزه پیشگیری، درمان و باز توانی فعالیت میکنند که در همه آنها ارتباط مستقیمی با بیمار دارند. باید دانش کافی را کسب بکنند و بهنوعی جامعالاطراف هم بشوند زیرا با سلامت انسان و جامعه کاردارند و این موضوع حساس، ضرورت توجه به علمآموزی و دانشافزایی را مدام یادآوری میکند که یکی از راههای دانشافزایی، مطالعه و کتابخوانی است.
وی ادامه داد: یک پرستار اگر بتواند نقش خودش را در جامعه بهخوبی ایفا کند، میتواند بامطالعه وسیعی که انجام میدهد، به بیماران و همراهانشان از دل این دانشها چیزهایی را آموزش دهد که بسیاری از بیماریها پیشگیری شود و افراد به آن مبتلا نشوند که نیازمند هزینههای بالای درمان باشند. خیلیها تصوری که از پرستار دارند تزریقات و پانسمان است درحالیکه پرستار مجموعهای از علوم از قبیل روانشناسی، هنر ارتباط و ... همراه بادانش افزایی مدام و هنگام سازی است که موظف است مدام بیاموزد و بهروز باشد.
نظر شما