گفتوگوی ایبنا با نویسنده کتاب «چرا او؟»
ما برای نقابها با شخصیت اصلی خود میجنگیم/ چرا عاشق فرد خاصی میشویم؟
نویسنده کتاب «چرا او؟» معتقد است: ما معمولاً برای نقابها با شخصیت اصلی خود میجنگیم، اما به نقطهای میرسیم که خسته میشویم، همانند فردی که سالها با تیپ شخصیتی خودش میجنگد، فقط برای اینکه در کنار فردی که دوستش دارد زندگی کند.
البته در این کتاب، پیش از آن که به پاسخ پرسش چرا او دست بیابید، با پرسش چرا من؟ مواجه خواهید شد. تنها پس از پاسخ دادن به این پرسش و شناخت خودتان، میتوانید دریابید چرا عاشق افراد به خصوصی میشوید. هلن فیشر، پس از انجام تحقیقات گسترده روی پایههای زیستشناختی تیپهای شخصیتی، به این نتیجه رسیده است که هر کدام از ما، ترکیب منحصربهفردی از چهار تیپ شخصیتی اصلی را بروز میدهیم. علاوه بر این، تیپ شخصیتی اصلی، ما را بهسوی شریک عشقی خاصی هدایت میکند. وی میگوید: نجوای مداوم طبیعت زیستشناختی درونمان، بر روی این موضوع که عاشق چه کسی شویم تأثیر میگذارد.
هلن فیشر چرا او را در 11 فصل نوشته است. فصل اول به زیستشناسی شخصیت و تیپهای شخصیتی اولیه و ثانویه هر فرد میپردازد، در اینجا هلن فیشر گریزی به مطالعات خود میزند. فصل دوم به آزمون تیپ شخصیتی هلن فیشر اختصاص دارد، که با پر کردن آن متوجه تیپ اولیه شخصیتی و تیپ ثانویه شخصیتی خود میشوید. هلن فیشر در فصلهای بعدی کتاب، به دقت هر یک از تیپهای شخصیتی را موشکافی میکند و حتی به روابط احتمالی بین تیپهای شخصیتی و سرانجام آنها میپردازد. به این ترتیب، اگر یک جستجوگر مذاکره کننده باشید، میفهمید که آیا رابطه احتمالیتان با دوست سازنده، هدایتگرتان به خوشی خواهد انجامید یا سرانجام مطلوبی نخواهد داشت. برای آشنایی بیشتر با کتاب «چرا او؟» با صدیقه فرهادی، مترجم این کتاب به گفتوگو پرداختهایم که شرح آن در ذیل آمده است.
با شناخت ویژگیهای شخصیتی به چه میزان میتوان به دنیای افراد قدم گذاشت؟
نویسنده این کتاب، متخصص برجسته در حوزه عشق رمانتیک است و مطالعات کاملی در زمینه بیولوژی دارد. او در مطالعاتی که داشته به این پی برده که چهار هورمون اصلی که در بدن انسان ترشح میشود هریک موجب بروز ویژگیهای شخصیتی در فرد میشود، مثلاً دوپامین یک سری خصوصیات جستجوگری را در فرد بروز میدهد که موجب ریسکپذیری و هیجان طلبی در فرد میشود. سروتونین، استروژن و تستسترون هر کدام که بیشتر در فرد ترشح شود یک سری خصوصیات خاص را همراه خود میآورد و این نتایج بدنبال مطالعاتی طی سالیان سال بدست آمده است.
فیشر بر این اساس، پرسشنامه علمی را طراحی میکند که تیپ شخصیتی غالب خواننده را نشان میدهد و بر اساس این پرسشنامه میتوانیم مشخص کنیم که شیمی ما با فرد مقابل همخوانی دارد یا خیر، مثلاً میتوانیم فرد مورد نظر را جلب و حفظ کنیم. ویژگیهای شخصیتی بیشتر از بیولوژی، فرهنگ و خانواده تشکیل شده، اما ویژگیهایی که غیر قابل تغییر هستند، اساسشان همان بیولوژی است و پرسشنامه آن روی سایتی است که مردم از سراسر دنیا پر کردهاند و یک پرسشنامه جامع است که میتوان به نتایجش اعتماد کرد. در این پرسشنامه به این نتیجه رسیدهاند که فرقی نمیکند در اروپا یا آسیا زندگی کنید هورمونها هر چه در فرد بیشتر باشد ویژگیهای خاصی بروز پیدا میکند.
در مقدمه کتاب آمده است که این کتاب به دلیل عاشق شدن افراد نمی پردازد، اینکه چرا عاشق فرد خاص میشویم را مد نظر قرار می دهد، چه تبیینی برای این موضوع در کتاب ارائه شده است؟
اینکه عاشق شخص خاصی میشویم ویژگیهای شخصیتی است. افراد جستجوگر و افرادی که عاشق هیجانطلبی هستند با فردی که سازنده است و بیشتر تمایل دارد، روی روال خاصی زندگی کند و کارهای ناگهانی برایش مشکل است، نمیتوانند با هم به تعامل برسند، وقتی عاشق شخصی میشویم درواقع ابتدا به سمت او جذب میشویم، شاید قبل از اینکه کتاب را بخوانیم و پرسشنامه را پر کنیم، دلیل اینکه چرا در بین دوستان یا افراد خانواده به سمت یک نفر بیشتر جذب میشویم و با او تعامل برقرار میکنیم را ندانیم اما بعد از مطالعه کتاب متوجه میشویم بدلیل تفاوتهای موجود در زمینه بیولوژی و ژنتیک، فردی که خیلی دلسوز و احساساتی است به دنبال شخصی است که تیپ شخصیتیاش هدایتگر است. در واقع خواندن کتاب به ما آگاهی میدهد و موجب میشود دلیل آنچه برای ما اتفاق میافتد را بدانیم.
نویسنده در این کتاب مطرح میکند که معمولاً دو سال بعد از شکلگیری رابطه، تضادها نمایان میشود، با این وجود چگونه ممکن است قبل از شکلگیری رابطه شناخت حاصل شود؟
هر فرد در رابطه جدید سعی میکند نقابی به صورت خود بزند تا چهره بهتری از خود نشان دهد. حال این نویسنده با توجه به تجربیات و مطالعات خود زمانی که فرد میتواند این نقاب را بر چهره خود نگه دارد، دو سال عنوان کرده است، چون وقتی قرار است با شخصی ازدواج کنی و شریک زندگیت شود دیگر این نقاب نمیتواند به صورتت باشد. پس بهتر است با روشهایی که این کتاب پیش روی ما قرار میدهد، در ابتدا فردی که میخواهیم به عنوان شریک زندگی انتخاب کنیم، بشناسیم و بدانیم چه تیپ شخصیتی دارد و آیا برای ما مناسب هست یا خیر و بر همین اساس در ابتدا باید خود واقعیمان را بشناسیم.
ما معمولاً بخاطر نقاب با شخصیت اصلی خود میجنگیم. به عنوان مثال در کتاب آمده است: خانمی چندین سال با یک مرد زندگی میکرده در صورتی که خود واقعیش را بروز نمیداده و دوست داشته زندگی نرمالی داشته باشد، ولی در کنار همسرش کارهای هیجانانگیز انجام میداده تا با او همراهی کند، اما به نقطهای میرسد که خسته میشود در صورتی که فرد سالها با تیپ شخصیتی خودش میجنگیده فقط برای اینکه در کنار فردی که دوستش دارد زندگی کند و این نشانه یک شخص ناسالم است.
در سالهای اخیر شاهد توجه بیشتر به کتابهایی در حوزه خودشناسی هستیم، چرا این کتابها در ایران مورد استقبال قرار گرفته است؟
این نوع کتابها کاربردی هستند. کتاب «چرا او؟» فقط تئوری خاص ارائه نمیدهد، بلکه ملموس و با مثالهای واضح، شناخت عینی به ما میدهد و اینکه چنین استقبالی از این کتابها میشود، بخاطر کاربردی بودنشان است، در غیر این صورت کتابهای روانشناسی زیادی داریم که تئوری دارند و افراد میتوانند به آنها مراجعه کنند، ولی عموم مردم از کتابهایی که کاربردیتر هستند، استقبال بهتری میکنند، چون عمومیتر هستند. این کتابها باعث میشود، مردم اطلاعاتشان را درباره شخصیت خود و علم روانشناسی بالا ببرند.
آزمونهای روانشناختی که در این کتاب و آثار مشابه آورده میشود، چقدر صحیح است و به چه میزان میتوان به آنها اعتماد کرد؟
در فصل دوم این کتاب، آزمونی آورده شده و دسته بندی انجام شده در راستای تستهای بسیار مشهوری است که بر اساس بیولوژی مطرح شده، اینکه این پرسشنامه خیلی مطرح شده به دلیل جامع تر بودن آن است، ولی پرسشنامهای که هلن فیشر ارائه میدهد کمی خلاصهتر است و بدلیل جامعه آماری که برای تهیه پرسشنامه استفاده شده قابل اعتمادتر است، زیرا پرسشنامه روی سایتی گذاشته شده که جهانی بوده و از همه کشورها امکان مراجعه کردن و پاسخ به سؤالات وجود داشته است.
این نظریه، نظریههای دیگر را نفی نمیکند همه در راستای هم هستند و مبنای همه بیولوژیک است. در این پرسشنامه اساس روی بیولوژیک قرار گرفته، به عقیده نویسنده کتاب، فرهنگ و خانواده خیلی نمیتواند تأثیرگذار باشد، اما تا حدودی میتواند باعث بهبود یا متحول شدن فرد شود، در نهایت نویسنده کتاب معتقد است ویژگیهای شخصیتی بیشتر به ژنتیک مربوط میشود و ما با آنها متولد میشویم.
نظر شما