رئیس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران گفت: امروز نشر و کتابفروشی و پخشگری کتاب از هر چه قبلاً بود در شرایط بدتری قرار گرفته است! اگر میشد برایش آژیر خطر تعریف کرد باید گفت از مرحله زرد گذشتیم و وارد قرمز میشویم.
اما موضوع حمایت دولت از فعالان نشر و ابلاغیهای در این راستا موجب شد گفتوگویی با هومان حسن پور، رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران داشته باشیم. آنچه در ادامه میخوانید مشروح این گفتوگو است:
* کرونا تاثیرات بسیاری بر صنوف خصوصا صنف نشر داشته است. با این موضوع گفتوگو را آغاز کنیم.
ناشران و کتابفروشان از معدود صنوفی هستند که گردش مالیشان تا قبل از کرونا هم به دلایل مختلف با گردش مالی صنوف دیگر قابل مقایسه نبود. البته این نسبت در کشورهای توسعهیافته هم که خبری از حمایت نیست، اتفاقاً با حمایت دولتها متناسب شده و با اینکه در کشور ما حمایتها وجود دارد اما هنوز عنصر کلیدی فرهنگ مکتوب به شکل یک امر حیاتی دیده نشده یا باور باطنی نشده است. به هرحال امروز نشر و کتابفروشی و پخشگری کتاب از هر چه قبلاً بود در شرایط بدتری قرار گرفته است! اگر میشد برایش آژیر خطر تعریف کرد باید گفت از مرحله زرد گذشتیم و وارد قرمز میشویم. اما چرا؟
* گفته میشود که حتی در ماههای آینده شرایط بدتر هم میشود؛ چرا که صنف نشر پساندازی ندارد. با این موضوع موافقید؟
بله. فروش کتاب طی سال از قاعده تقسیم ماهیانه پیروی نمیکند. در واقع ماههایی از سال، پیک فروش کتاب است که دوماه از این ماهها یعنی اسفند و فروردین که کتاب گرفتار کرونا شد. البته بسیاری از مشاغل دچار این بحران هستند، اما بعضی صنوف پس انداز قابل ملاحظهای دارند که میتوانند یکی ـ دو ماه را بگذرانند و بعضی دیگر نه! به عبارت دیگر صنف نشر و کتابفروش پسانداز و سود لازم برای عبور از بحران پیش رو را ندارد! از سوی دیگر کتاب از کشش بازاری برخوردار نیست که به راحتی بتوان قیمت آن را بالا برد.
در واقع سه ضلع کتابفروش، پخش کننده (موزع) و ناشر دچار وضعیتی وخیم شدهاند؛ ناگفته پیداست که این سه رکن وابستگان و موثرین بسیار را تحت شعاع قرار میدهند؛ از مولف، مترجم، محقق، ویراستار و صفحه آرا گرفته تا لیتوگرافان، چاپخانهها و صحافان و... به تمام آنها اضافه کنید پرسنل تمام این قسمتها را.
*برسیم به نمایشگاه کتاب. به نظر میرسد غم بزرگ این روزهای ناشران، تعلیق و یا تاخیر در برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب است.
از سوی دیگر حادثهای دیگر نشر کشور را زمینگیر کرد. ناشران با تصور اینکه نمایشگاه کتاب در فروردین ماه برگزار میشود، با امید زودهنگام برگشت وجوه در نمایشگاه، تمام وجوه نقد خود را صرف تولید کتاب کردهاند و حتی برای فروردین و اردیبشت تعهدات اسنادی بسیار دادهاند و حالا این است شرایط و فعلاً نمایشگاهی در کار نیست!
برخی کتابفروشان از ذخیره خود حدود نیمی از تعهدات اسفندماه را پرداخت کردهاند، اما حالا به اصطلاح «کف گیر به ته دیگ خورده» نه فروشی نه وجوه نقدی که چکها را پاس کنند! تا همین الان هم بسیاری از موسسات نشر و کتابفروشان و پخشگران (موزعان) نتوانستهاند حقوق اسفند پرسنل را پرداخت کنند و این در حالی بود که چند روزی در اسفند ماه فعالیت داشتند و اکنون که روزهاست توقف داشتهاند. این موارد و صحبتهای ابتدایی بنده مشخص میکند چگونه وارد مرحله قرمز شدهایم.
*اسفندماه شاهد برخی راهکارها و پیشنهادها هم بودیم کارساز بودند یا نه؟
راهکارهایی که در اسفندماه مطرح شده بود (اینجا بخوانید) حتماً به دلایلی موجه، مرحله اسفندش تحقق نیافت! اما در حال حاضر حداقلهایی که مورد توقع و توصیهاند را میتوانم اینطور بیان کنم:
اول: تزریق آنی مبالغی برای پوشش تعهدات ناشران، کتابفروشان و موزعان و حفظ کار پرسنل و چرخه اقتصادی مولفان و مترجمان و محققان آنها. یکی از راهها «خرید کتاب» از آنهاست و اعلام رسمی این موضوع (سازوکار مشخص هم وجود دارد.)
دوم: تسهیلات بانکی کمبهره با بازپرداخت تأخیردار حداقل ٤ ماه تا دستاندرکاران نشر و فروش کتاب بتوانند خلاء ایجاد شده را ترمیم کنند.
سوم: تسهیلات بیمه، برای تعویق در پرداخت سهم کارفرمایان این حوزه برای ٤ ماه
چهارم: تسهیلات شهرداریها برای معافیت عوارض شهرداری کسب و پیشه برای ٤ ماه
پنجم: ادامه معافیتهای مالیاتی سه حوزه
اگر موارد فوق به موقع انجام گیرد (با توجه به مبالغ مورد نیاز کم نسبت به صنوف دیگر) که بسیار دستیافتنی است، صنف میتواند با کمک به یکدیگر این بحران را پشت سر بگذارد.
* موارد پیشنهادی بسیاری طی این روزها مطرح شد، اما باز هم فکر میکنم چون کتابفروشان آمادگی مواجهه با این بحران را نداشتند، ضربه جبران ناپذیری داشتهاند.
بله، اما در این ایام یادداشتهای زیادی منتشر شد؛ مبنی بر اینکه کتابفروشان آمادگی لازم برای این بحران را ندارند و خود را به روز نکردهاند تا مثلا از بستر اینترنت برای فروش استفاده کنند. از این کارشناسان باید پرسید: «چند صنف و یا دستگاه دیگر کشور آماده برای کرونا بودند؟»
اگر منظور از بستر اینترنت، فروش کتاب دیجیتالی است که دنیا تجربه کرده که ای بوک نمیتواند جای کتاب کاغذی را بگیرد، ضمناً آیا تا به امروز قفل بومی با ضمانت نشکستن ارائه شده !؟ و اگر موضوع فروش فیزیکی کتاب از طریق اینترنت است که در شرایط عادی مربوط به حوزه کتابفروشی است؛ وگرنه باید دور سرمایه چند میلیاردی بخش خصىوصی در بخش کتابفروشی را خط بکشیم! و این در حالی است که در شرایط کرونایی امروز حتی آن شرکتهایی که اصولا بر اساس تجارت الکترونیکی پایهریزی شدند نیز تحویل کالاهایشان به چندین روز میانجامد (این یعنی آنها هم آماده نبودند.)
در ثانی چقدر از سوی دلسوزان کتاب توصیه شد که با مبالغی ناچیز تسهیلات، میشود کتابفروشان را تجهیز کرد و اما حتی کتابفروشان مجهز هم با مشکل مواجه شدند، چراکه وقتی کتابفروشی تعطیل است، کتاب را حتی اگر منتشر کنند، چگونه و از کجا تهیه کنند تا به دست مردم برسانند؟
البته همین جا گفتنی است که باید کتابفروشان در صورت توانایی خود و در غیر این صورت با تسهیلات به این سیستمها هم مجهز شوند.
* کرونا موجب شد حفرههای چالش برانگیز نمود بیشتر داشته باشند و به نوعی در مشکلات کمبودها عیان شود. به نظر شما باید حالا که این حفرهها کشف شده، چه کرد؟
از بحرانها باید درس گرفت ولی نباید استراتژی درازمدت را بر اساس آنها نوشت. مگر اینکه بحران، بومی باشد؛ مثل پدیده زلزله و از همه بدتر که اشخاصی پیدا شوند که از بحرانهای موقت زمینه تبلیغ فراهم کنند و رقابتی ناسالم را آغاز کنند. نباید این نکته فراموش شود که کتابفروشیها ویترینهای به زحمت درست شده بخش خصوصی هستند و نباید با استفاده از این اهرمها برایشان شریک تراشید به خصوص با بودجههای عمومی کشور.
در پایان این گفتوگو یادآور میشویم که روز گذشته نحوه حمایت دولت از فعالان حوزه نشر ابلاغ شد، باید دید این امر تا چه حد میتواند راهگشا باشد.
نظر شما