چهارشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۰۹:۱۵
تاثیرات دنیای مدرن بر کیفیت جنبش‌های اجتماعی/ ابزاری که جنبش‌ها برای مطالبه‌گری دارند

کتاب «جنبش اجتماعی چیست؟» به شكلی جامع و جذاب و همچنین با ارائه تقسیم‌بندی مناسب،‌ به موضوع جنبش‌های اجتماعی ‌می‌پردازد. در سراسر كتاب، علاوه بر ارائه مبانی نظری برای تحلیل جنبش‌های اجتماعی، به مثال‌هایی عینی و روزمره نیز پرداخته شده است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)  هنک جانستون در محتوای اصلی کتاب خود به این پرسش‌ها می‌پردازد؛ جنبش اجتماعی چیست؟ چگونه شكل می‌گیرد و چه اهدافی را دنبال می‌كند؟ ابزارهای جنبش‌ها برای تحقق اهدافشان چیست و چرا به شكل‌های متفاوتی عمل می‌كنند؟ چه عواملی حیات آن‌ها را تهدید می‌كند و كدام یك تسهیل؟ چگونه می‌توان آن‌ها را مطالعه كرد؟ این‌ها تنها برخی از پرسش‌هایی‌ است كه پروفسور هنك‌ جانستون، استـاد سرشناس جامعه‌شناسی در دانشگاه ایالتی سن‌دیگو، تلاش كرده است در این كتاب به آن‌ها پاسخ دهد.

او در این اثر، به شكلی جامع و جذاب و همچنین با ارائه تقسیم‌بندی مناسب،‌ به موضوع جنبش‌های اجتماعی ‌می‌پردازد. در سراسر كتاب، علاوه بر ارائه مبانی نظری برای تحلیل جنبش‌های اجتماعی، به مثال‌هایی عینی و روزمره نیز پرداخته شده است و بدین ترتیب خوانندگان به صورت عملی با نحوه تحلیل جنبش‌ها آشنا ‌می‌شوند. جنبش‌های اجتماعی نیروهای کلیدی تغییرات اجتماعی در جهان مدرنند. گرچه تمامی تغییرات اجتماعی را نمی‌توان به آن‌ها نسبت داد _ نوآوری‌های فناورانه، تغییرات اقلیمی، بلایای طبیعی و جنگ‌ها نیز از دلایل این تغییراتند.

در مطالعه جنبش‌های اجتماعی، دو راه اساسی برای اندیشیدن درباره گستره ساختاری ـ درباره روابط ثابت و ماندگار میان کنشگران اجتماعی وجود دارد. نخست جنبش‌های اجتماعی از گروه‌ها و سازمان‌های کوچک و بزرگ و ستیزه‌جو و اهل مدارایی تشکیل شده‌اند که افراد را در درجات مختلف برای مشارکت در هم ادغام و برای اقدام به کنش بسیج می‌کنند. بنابراین منصفانه است که گفته شود این موارد واحدهای اساسی ساختار جنبشند؛ گروه‌هایی در جنبش‌های اجتماعی  وجود دارند گروه‌های حامی (طرفداری)، گروه‌های ذی‌نفع، سمن‌ها و جنبش‌های اجتماعی ساختارهایی شبکه‌ای‌اند. سازمان شبکه‌ای جنبش، پیچیدگی‌های ایدئولوژیک، تاکتیکی و سازمانی آن را آن متقابلا پیوند می‌زند، اجزا را به یکدیگر متصل می‌کند و انسجامی کلی به آن می‌بخشد. همان طور که مشارکت کنندگان در جنبش‌های اجتماعی عضویت‌های چندگانه‌ای دارند، برخی سازمان‌ها نیز اعضای بیش‌تری را جذب می‌کنند و از این رو در شبکه جنبشی به هم متصل، پایگاه‌های مهم‌تری دارند.
 

جنبش فرهنگی چیست؟
مرز میان جنبش‌های اجتماعی و فرهنگ مبهم است. به بیان ساده، هیچ چیزی خارج از فرهنگ وجود ندارد. هیچ گروه‌بندی اجتماعی، نهاد اجتماعی یا سجایی بیش‌تر یا کم‌تر فرهنگی نیست چرا که همه آن‌ها عمیقا و دقیقا فرهنگی‌اند.  همچنین فرهنگ فرایند مستمر شدن است. کنش‌های ما نه تنها نمایانگر فرهنگ، موید و بازتولیدکننده آن نیز هستند. این موضوع به ویژه سنجش ریشه‌یابی نظام‌مند تاثیرات فرهنگی را دشوار می‌سازد. اگر ترکیبی‌تر به مسئله نگاه کنیم، جنبش‌های اجتماعی با فرهنگ‌های خودشان در فرهنگی گسترده‌تر جای می‌گیرند؛ در زمینه‌های فرهنگی مشخصی پیش می‌روند؛ بخش‌های دیگر آن را به چالش می‌کشند یا رد می‌کنند و بخش‌هایی از آن را با کنش‌های کوچک خود تغییر می‌دهند.

نهایتا مرزها مبهمند، زیرا میان فرهنگ و سیاست همگرایی‌ای وجود دارد: اسلام سیاسی، جدال بر سر ازدواج همجنس‌گرایان یا موضوع طلاق، نفوذ دائمی دین در گفتمان سیاسی به ویژه در ایالت متحده. این موضوعات سوالاتی را درباره رابطه میان عوامل فرهنگی و جدال های منفعت محو رمرتبط با قدرت و اثرات آن ایجاد کرده است.

جنبش‌های اجتماعی چه کارهایی انجام می‌دهند؟
رژه، تظاهرات، راهپییمایی‌های اعتراضی، طومارها و گاهی خشونت جنبش‌ها را از دیگر اشکال مطالبه گری متمایز می‌سازد. احزاب سیاسی کارزارهایشان را در راستای بسیج رأی دهندگان و پیروزی در انتخابات سازماندهی می‌کنند؛ شرکت متخصصان روابط عمومی را برای شکل دادن به نگرش‌های عمومی و لابی گران را برای اثرگذاری بر سیاستگذران به خدمت می‌گیرند ولی جنبش‌های اجتماعی با حوزه‌های کنشی منحصر به فرد که غالبا در خارج از شبکه‌های نهادی قرار دارند ـ به معنای حوزه‌های کنشی جنبش اجتماعی مدرن ـ از دیگر گروه‌ها متمایز می‌شوند. این مفهوم دربرگیرنده افق کاملی از کنش و تاکتیک‌های موجود امروز است.

به زبان تارو، حوزه کنشی آن چیزی است که معترضان «می‌دانند چگونه باید انجام دهند و همچنین آن چیزی است که دیگران نیز از آن‌ها انتظار انجامش را دارند. برای فهم این‌که جنبش‌های اجتماعی چه کارهایی انجام می‌دهند، نقطه شروع مناسب حوزه‌های پایه‌ ستیز است.

چارلز تیلی در معطوف کردن تحلیل‌ها به سوی مفهوم حوزه‌های کنش مهم‌ترین نقش را ایفا کرده است. او اولین‌بار زمانی از این موضوع بحث کرد که جهت‌گیری غالب نظری رویکرد بسیج منابع، تمرکز بر بسیج مبتنی بر منافع و بنیان‌های سازمانی بود. تیلی سپس به این موضوع اشاره می‌کند که چگونه نظریه‌پرداز مشهور مانکور اولسون، از مفهوم حوزه (کنشی) به عنوان یک ایده خطرناک نام برده است. زیرا بدون شک مفهوم حوزه کنشی، به خاطر پایه‌های فرهنگی‌ آن زمان، عمیقا در مقابل نظریه‌های آن دوره قرار گرفته بود. تحلیل فرهنگی آن زمان، عمیقا در مقابل  نظریه‌های آن دوره قرار گرفته بود. تحلیل فرهنگی آن زمان، عمیقا در مقابل نظریه‌های آن دوره قرار گرفته بود.

تحلیل تاریخی تیلی از رویدادهای ستیزه‌آمیز در بریتانیای کبیر اواسط سده هجدهم تا اواسط سده نوزدهم شواهدی محکم مبنی بر نحوه تغییر اعتراضات و حرکت آن از حوزه‌های پیشامدرن به حوزه‌های مدرن را نشان می‌دهد. بعدها که چشم‌اندازهای فرهنگی مجددا در زمینه جنبش‌های اجتماعی مطرح شدند، کارهای بسیاری در زمینه این مفهوم صورت گرفت.

جنبش‌های اجتماعی و جهان مجازی
آنچه نویسنده در فصلی به آن پرداخته است جهان مجازی است که تغییرات اجتماعی را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. او در این باره معتقد است: در قرن بیست‌ویکم، سرعت تغییرات اجتماعی زیاد خواهد بود. یکی از اولین رهبران این تغییر انقلاب دیجیتال در زمینه فناوری اطلاعاتی و ارتباطی است. این فناوری‌ها با آغاز از اینترنت و ایمیل در اواسط دهه 1980 و سپس با همگانی شدن تلفن‌های هوشمند، تبلت‌ها، رسانه‌های اجتماعی و بلوتوث در سال‌های اخیر شیوه‌های زندگی ما را متحول و به همدیگر مرتبط کرده‌اند.

طبق برآوردها، 2،5 تریلیون بایت (داده) روزانه تولید می‌شود و نود درصد از داده‌های موجود در جهان امروز طی دو سال گذشته ساخته شده‌اند. در مورد فعالان جنبش‌های اجتماعی، بسط گستره اعتراضات به فراتر از محدوده‌های جغرافیایی و فرهنگی کمک کند. همچنین این فناوری‌ها موجب کاهش زمان مورد نیاز برای هماهنگ‌ساختن تاکتیک‌های اعتراضی شده و در نتیجه به ظهور ناگهانی آن‌ها کمک کرده است؛ همان‌طور که درباره «ظهور ناگهانی توده‌ها» کنش آنی آن‌ها از طریق پیامک و توییت‌ها شکل می‌گیرد. فناوری دیجیتال به صورت بالقوه اثرات عمیقی بر روابط میان دولت‌ها و جنبش‌های اجتماعی داشته‌اند. از نظر تاریخی، جنبش‌های عامه (مردمی) نقشی کلیدی در برانگیختن حس پاسخگویی نخبگان سیاسی و مقاومت در برابر تمایلات استبدادی ایفا کرده‌اند. جنبش‌های پیشین حق رأی برای اقلیت‌های نادیده گرفته شده به ارمغان آورده‌اند _ اقلیت‌هایی از جمله کاتولیک‌ها، مهاجران، سیاهپوستان محروم در جنوب آمریکا و زنان.

در واقع باید پرسید آیا بدون این اعتراضات مردمی، دولت مدرن می‌توانست همین سطح از مشارکت دموکراتیک را بازتاب دهد؟ در دولت‌های غیردموکراتیک، یعنی حکومت‌هایی که در آن‌ها نهادهای سیاسی اغلب سخت و فاسدند و از فراهم آوردن خدمات و محافظت از مردم ناکامند، جنبش‌های اجتماعی ابزارهای اولیه‌ای محسوب می‌شوند که مردم از طریق آن‌ها تمایلاتشان را به تغییرات نشان دهند.

کتاب «جنبش اجتماعی چیست؟» نوشته هنک جانستون ترجمه سعید کشاورزی و مریم کریمی در 254 صفحه به بهای 42 هزار و پانصد از سوی نشر ثالث منتشر شده است.
   
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها