علی موذنی در گفتوگو با ایبنا مطرح کرد:
معصوم احضار میکند؛ نمیطلبد/احضاریه یعنی همان «هل من ناصر ینصرنی»
علی موذنی گفت: احضاریه یعنی همان هل من ناصر ینصرنی. نوشتن داستانهای دینی برای من که دنیا را از طریق قالب داستان کشف میکنم، پاسخ به همین سوالات بوده است.
مسعود که شخصیت اصلی این داستان است و خبرنگار، با اصرار فراوان یکی از دوستانش حاضر میشود که به پیادهروی اربعین برود. در همان زمان که در کار آماده کردن وسایل سفر است، خواهرش، عارفه، خوابی میبیند که مربوط به سفر اوست. خواب میبیند که شخصی پیراهنی خونی را به او نشان میدهد و او میداند که این پیراهن در جنگ با لشکر یزید بر تن امام حسین بوده... همین خواب و ماجراهاش عارفه را بر آن میدارد تا در این سفر با برادرش همراه شود و این همراهی داستان ما را میسازد.
اما این ماجرا تنها داستان این کتاب نیست. بخش دیگری از داستان نیز روایتی از زندگی حضرت زینب است که از زبان خود ایشان بیان میشود. روایتهای دیگری که در این کتاب وجود دارد، بخشیاش مربوط به تاریخ اسلام است و برخی نیز زیارت امام رضا و... که در خلال روایتهای اصلی کتاب بیان میشود. در ادامه گفتوگوی ایبنا با علی موذنی درباره این کتاب را میخوانید.
برای آغاز بحث، کمی درباره نام کتاب احضاریه توضیح دهید.
احضاریه ترجمانی از «هل من ناصر ینصرنی» است و «هل من ناصر ینصرنی» هم ترجمانی از آیهای از آیههای آیتالکرسی است که بخش اول آن را زیاد شنیدهایم و میشنویم: لا اکراه فی الدین... مردم در برخوردی سلبی فقط همین تکه از آیه را قرائت میکنند، در صورتی که آیه در ادامه با اشاره به حقیقتی مهم میگوید راه درست و غلط مشخص شده و شما بسته به راهی که انتخاب میکنید، یا نجات پیدا میکنید یا گمراه میشوید و باید پاسخگو باشید. بنابراین در درخواست امام حکم تکلیفی وجود دارد. درست است که مردم را مخیر به پذیرش کرده، اما آیا انسان فقط در مقابل خودش مسئول است یا در مقابل خدا هم وظیفهای دارد؟ یک وقت دوستی شما را به مهمانی دعوت میکند تا ساعتی را با هم خوش بگذرانید، یک وقت هم از شما برای رفع یک مشکل کمک میخواهد. تاثیر اینکه شما دعوت او را به مهمانی رد کنید، با این که طلب کمک او را رد کنید، متفاوت است. احضاریه در عین آن که یک دعوت است، بار یک مسئولیت سنگین را هم با خود حمل میکند.
با توجه به موضوع دیگر آثارتان (منهای دوازدهم و آثاری که مربوط به دفاع مقدس هستند)، چه شد که تصمیم گرفتید داستان دینی و مذهبی بنویسید؟
همه ما اگر نه همیشه، در دورههایی درگیر این سوالات میشویم که از کجا آمدهایم و قرار است در این دنیا چه بکنیم و قرار است از این دنیا به کجا منتقل بشویم؟ نوشتن داستانهای دینی برای من که دنیا را از طریق قالب داستان کشف میکنم، پاسخ به همین سوالات بوده. من مفاهیم زندگی را در بهترین حالت وقتی میتوانم درست درک کنم که آنها را در قالب داستان تجربه کنم. قالب داستان از نظر من ابزار سیر و سلوک داستاننویس است. جایگاه کشف و شهود. به جرات میتوانم بگویم قالب داستان بوده که به من جهانبینی داده. نسبت به زندگی دیدگاه داده. لایههای وجودی نوع انسان را در جنسیت مرد و زن بر من مکشوف کرده. برای همین است که نسبت به دیدگاهی که میخواهد داستان را تا سطح سرگرمی پایین بکشد، جبهه میگیرم.
بعد از نوشتن رمان احضاریه با چه واکنش ها و نقدهایی مواجه شدید؟
هم موافق هم مخالف. مخالفتها هم بیشتر از دو جنبه بود. اشکال اول از طرف عدهای بود که گلهمند بودند چرا رفتارم با شخصیت معصومین شبیه به رفتار آدمهای معمولی است. من البته قصدم این نبوده. اقتضای داستاننویسی چنین است. ما عادت کردهایم معصومین را در عالم ملکوت تصور و تعریف کنیم. من خودم هم از بچگی این طور آموختهام که مقام معصومین را در جایگاهی ببینم که دست انسان به آنها نمیرسد. اما داستان، عالم ملک است و من به عنوان داستاننویس تابع قوانین آن هستم. هر شخصیتی وارد عالم ملک میشود، ناچار است مختصات آن را بپذیرد. بسیاری از مخاطبان نزول معصومین از عالم ملکوت به عالم ملک را نمیپسندند. دوست ندارند معصومین را درگیر مسائل روزمره ببینند. باید بپذیریم که معصومین فرشته نبودهاند، اما در همین عالم ملک طوری زیستهاند که مقامشان از فرشتگان بالاتر رفته است.
اشکال دوم هم از طرف عدهای بود که عادت به خواندن رمانهای خطی دارند، این فرم داستاننویسی برایشان جا نمیافتد و گلهمندند که چرا روند پیشرفت داستان را مخدوش کردهای؟ بعضی هم که مدعی شدهاند اصلا ما با دو تا داستان طرفیم و بخش معاصر و گذشته را کاملا از هم تفکیک کردهاند و حتی این دو را با هم مقایسه کردهاند و نتیجه گرفتهاند که معاصرش بهدردنخور، اما گذشتهاش خوب است. به هرحال، ناآشنایی با فرمهای متفاوت داستانی خواب بسیاری را آشفته کرده، چون عادت کردهاند تاریخ گذشتگان را در یک سیر خطی بخوانند...
در این رمان با گونههای زبانی مختلف مواجهیم. چرا تعدد گونهها را انتخاب کردید؟ ممکن است برای خواننده کمی سنگین و دشوار باشد.
تغییر گونههای زبانی اجتنابناپذیر است. حتی ما خودمان هم در زندگی شخصی به یک زبان سخن نمیگوییم و بی این که متوجه باشیم، در موقعیتهای گوناگون لحن و کلماتی که به کار میبریم (بسته به دانش فرد و میزان تسلطش به دایره کلماتی که در حافظه دارد) متفاوت است. شما در محیط کار و در میان اعضای خانواده با یک زبان سخن نمیگویید و اگر دقت کنید، قطعا تفاوتهای آشکار در لحن و کلام خود میبینید. طبیعی است که در عالم داستان که اتفاقا عالمی بهشدت تخصصی است، این تفاوتها با وسواس رعایت شوند. مسعود و عارفه وقتی با هم گپ میزنند یا چت میکنند، به زبان محاوره صحبت میکنند، البته کلمات شکسته نمیشوند. و بدیهی است که زبانشان در کتابت فرق کند. مسعود یک جور می نویسد عارفه یک جور دیگر. مسعود یک روزنامهنگار حرفهای است و اوج رسمیت زبانش در کتابت وقتی است که در بخش چهارم روند شکلگیری عملکرد معاویه را در ستون روزنامه روایت میکند. او در این بخش کاملا متکی بر اسناد حرف میزند و به همان صورت که مورخین عمل میکنند، سیر وقایع را طی یک روند استدلالی روایت میکند. اما عارفه برخوردی شهودی با بانو زینب سلام الله دارد و روایتی را که از ایشان مکتوب میکند، پر از شور و حال و باور و همدلی و ایمان است. مولفه های زیادی روی تفاوت زبان اشخاص داستان تاثیر میگذارند. زن یا مرد بودن شخصیت. نگاه یک زن با یک مرد نسبت به زندگی، نسبت به روابط آدمها چقدر متفاوت است؟ همین تفاوتها در نوع بهکارگیری زبان اشخاص داستان موثر است. شغلشان، تحصیلاتشان، سنوسالشان و دهها مولفه دیگر که رفتار و زبان یک شخص را تعیین میکنند. پس این من نیستم که باید دست از اصول داستان بکشم، چون ممکن است درکش برای مخاطب سنگین و دشوار باشد. این مخاطب است که اگر میخواهد خواننده این گونه رمانها باشد و با آنها ارتباط لازم را برقرار کند، باید سطح تجربه داستانی خودش را بالا ببرد.
در هنگام نوشتن بخشهای مربوط به حضرت زینب از چه منابع تاریخی استفاده کردهاید؟
تعدادش کم نیست. به چند کتاب از آن ها اشاره میکنم:
تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا ( ع )، دو جلد، کار گروهی زیر نظر حجت الاسلام مهدی پیشوایی، زینب کبری از ولادت تا شهادت از مرحوم آیتالله سید محمدکاظم قزوینی، ترجمه کاظم حاتمی طبری، بانوی آفتاب از دکتر مرضیه محمد زاده، خصایص زینبیه، تالیف مرحوم سید نورالدین جزایری و محقق ناصر باقری بیدهندی، دانشنامه جامع حضرت زینب و...
احضاریه را نشر اسم در 223 صفحه در سال 1397 منتشر کرده است.
نظر شما