جواد نوروزی در نشست «نقد اجتماعی شعرهای سیدمحمدحسین شهریار» گفت: شهریار سقف آسمان شعر را بشکافت و طرحی نو ایجاد کرد. طرحی که باعث شد در جاودانگی او تردید وارد نشود.
جواد نوروزی در ابتدای این مراسم در تشریح جایگاه شهریار گفت: شهریار شاعر بلندنظر و جاودانهای است که دلهای مشتاقان را اسیر کمند کلام خویش کرد و کلام سحرآمیزش مرزها را درنوردید. شهریار سیمرغی فراتر از قاف و قافیه بود که زندگی و جهان را با شعر میدید. شعر شهریار مجموعهای هماهنگ و دلکش از رنگ و صوت و زندگی است که در هر دم و بازدم ضرباهنگ دلها را تکرار میکند. امتداد نگاه استاد شهریار چه در جهت عمودی و چه در جهت افقی شایان تامل است. به عبارت روشنتر، شهریار دیدی فراغ و آسوده دارد.
وی ادامه داد: با اینکه شهریار، همه چیز را در گستره دید خود دارد از ژرفای نگاهاش کاسته نمیشود، برای همین هم از نظر نگاه شاعرانه و هم از جهت مردمی بودن، در اوج قرار میگیرد و با بالهای خستگیناپذیر خود از قاف و قافیه فراتر میرود. شهریار سقف آسمان شعر را بشکافت و طرحی نو ایجاد کرد. طرحی که باعث شد در جاودانگی او تردید وارد نشود.
رئیس بنیاد بینالمللی شهریار با تبریک روز ملی شعر و ادب فارسی گفت: شوری که شهریار در آفاق به وجود آورد، تنها در دل قلمرو دل آدمی قابل تصور است. او روزی در تهران، روزی در خراسان و روزی دیگر در تبریز بود؛ اما همه جا کلامش از شیدایی و شور آکنده است و از این رو، در قلمرو محیطی خاصی نمیگنجید. شعر ماندگار «حیدر بابایه سلام» او فراتر از مرزها، هنگامهای به پا کرد.
وی افزود: هر کس آرزوهای خود را در این مجموعه شعر شگفت جستوجو میکند و آرزوهای انسانی و جوامع خود را در آن مییابد. شهریار زبان مشترک همه آحاد جامعه بشریت است. کدام شهریاردوست و کدام مسلمان و دوستدار علی (ع) است که بوی عشق را از کلمه به کلمه منظومه ماندگار «علی آی همای رحمت» و «شب و علی» در نیابد. شیرینی کلام استاد شهریار بینیاز از تفسیر و تبیین است.
نوروزی با اشاره به جایگاه شعر نزد ایرانیان گفت: نکتهای که در زندگی شهریار برجسته است و باید به آن توجه خاصی داشته باشیم، شاعر ملی ایران بودن وی است. در نزد ما ایرانیان شعر هواره عالیترین و نابترین صورتی بوده که در هنر کمال مجال یافته است. کمتر ملتی را میتوان در جهان یافت که تا این اندازه به شعر پرداخته و گنجینه غنی و ارزشمندی به این عظمت داشته باشد. ما در طول تاریخ با شعر زندگی کردهایم و شعر همزاد تاریخی ماست و میتوانیم بگوییم که شهریار بزرگترین وارث شاعران ایرانزمین در دهههای اخیر است.
وی ادامه داد: جامعیت و ممتاز بودن شهریار در حوزه مختلف شعر اعم از شعر ترکی و شعر فارسی دلایل مختلفی دارد که از این بین میتوان به یک دهه حیات پرنشاط با انقلاب اسلامی، شهرت فراوان به عنوان محبوبترین شاعر کشور در نظرخواهیهای متعدد و توجه به شعر وی در کشورهای مختلف جهان، اشاره کرد و گفت که همین ویژگیها نام او را ماندگار کرد و روز شعر و ادب فارسی در سالمرگ این شاعر بزرگ قرار گیرد.
این شهریارپژوه در توضیح دلایل نامگذاری وفات شهریار به نام روز شعر و ادب فارسی گفت: شهریار علاوه بر محبوبیت مردمی، از جایگاه دانشگاهی و آکادمیک در میان استادان زبان فارسی و شهریارپژوهان نیز برخوردار است؛ اما شاید این سوال مطرح باشد که چرا شهریار و روز وفات او را باید روز شعر و ادب فارسی معرفی کرد؛ بیشک در تاریخ ادبیات هر سرزمین شاعران و نویسندگان بزرگی هستند که مانند ستونهای استوار خانه ادبیات را حفظ کردهاند؛ چنین نوابغی هر چند صده یکبار ظهور میکنند. تاریخ ادبیات یک ملت برای ظهور چنین نوابغی به ادوار مختلفی تقسیم میشود.
وی ادامه داد: شاعران بزرگی مانند فردوسی، نظامی، خاقانی، مولوی، حافظ، سعدی و صائب تبریزی، از ارکان مهم شعر کشور ما محسوب میشوند و در پدیدار شدن اداور مختلف ادبی نقش اساسی دارند؛ اما در میان شاعران و بزرگان شعر معاصرمان استاد شهریار به گواهی اندیشمندان، بزرگان و محققان برجسته و تایید ذوق عمومی، درخشانترین چهره شعر معاصر ایران است.
نوروزی با اشاره به نگاه انقلابی شهریار گفت: مردمی بودن یکی دیگر از ویژگیهای برجسته استاد شهریار است. او همیشه در فراز و فرودهای جامعه در کنار مردم بودهاند. ما هیچ وقت یادمان نمیرود که در ایام سخت جنگ تحمیلی که کشور اسیر روزهای سختی بود و به یک حال و هوای تازه نیاز داشت، با داشتن سن بیش از هشتاد سال برای بدرقه بسیجیان به جبهههای جنگ، حاضر میشد و شعر و تشویق وی شور و حال عجیبی را ایجاد میکرد. همه صدایی شهریار، با انقلاب نیز در راستای افکار و اعتقادات مذهبی وی بود. استاد از نخستین روزهای انقلاب تا آخرین روزهای حیات همراه انقلاب بود.
وی ادامه داد: جریان انقلاب که یک جریان مردمی بود، نخبگان و بزرگان شعر را نیز با خود همراه کرد و در این جریان شاعران در کنار مردم بودند، شهریار نیز در کنار مردم بود. در دیوان شهریار، شعرهای مختلفی که در مناسبتهای مختلف جمهوری اسلامی سروده است، میبینیم. بیگمان شهریار یکی از بااقبال و با بختترین شاعران است. ما شاعرانی داریم که بعد از مرگ و فوت مشهوریت و معروفیت پیدا کردند؛ اما شهریار این خوشبختی و خوشاقبالی را داشت که در زمان حیات به اوج شهرت و معروفیت رسید.
این شاعر در توضیح اعتقادات مذهبی شهریار گفت: نکته دیگر توجه استاد شهریار به اعتقادات و علایق مذهبی مردم است که این نکته هم در اشعار فارسی و هم در اشعار ترکی استاد مشاهده میشود. مدح و ستایش ائمه اطهار از ویژگیهای شعر شهریار است. شهریار به غزل غنا بخشد. در فاصله 500 ساله بین حافظ و شهریار، شاهد استواری غزل نبودیم و او کسی بود که مجددا جان تازهای به غزل داد.
وی ادامه داد: شهریار شعر نو را نیز تحکیم کرد و در کنار نیما با مجموعه «ای وای مادرم» به این شعر نیز غنا بخشید و در کنار اخوان، سیمین، شفیعی کدکنی، مشیری و سایه به تقویت شعر نو پرداخت. منظومه اشعار شهریار از جذابیت ویژهای برخوردار است و اقبال او این است که شعرش در زبان مردم زمزمه میشود و حتا ضربالمثل شده است.
نوروزی در پایان مخاطبان را به خواندن شعر معروفی از شهریار که در آن مناظره منبر و دار است، دعوت کرد و این شعر را یکی از اجتماعیترین اشعار شهریار دانست.
شهریار سیمرغ قله ادب معاصر ایران است
در ادامه شهریار شادیگو که دیگر سخنران این نشست بود اظهار کرد: در سال 67 وقتی قرار شد که روز شعر و ادب به نام شهریار نامگذاری شود، خیلیها مخالفت کردند؛ اما در نهایت نتیجه آن شد که بنا بر چندین دلیل این روز به نام شهریار شناخته شود. شهریار سیمرغ قله ادب معاصر ایران است. شهریار شاعری است که با درد متولد شد، با درد زندگی کرد و با درد از زندگی رفت. البته این درد خوشایندی بود؛ چراکه درد جسمی نبود و درد جامعه بود.
وی افزود: اگر بخواهیم شهریار را مقایسه کنیم، باید به سراغ «کمدی الهی» دانته برویم؛ در آنجا یک معشوقهای است که سفر خیالی میکند و هشت در بهشت را طی میکند. این را میگویم که بگویم شهریار آن طور که جامعه درباره او بحث میکنند نیست. از نگاه عامه تا اسم شهریار میآید، شهریار را به عنوان یک فرد عاشق زمینی میشناسند و بس. در صورتی که وقتی بررسی میکنیم، دغدغه شهریار اخلاق و اخلاق اجتماعی است.
این مدرس دانشگاه با اشاره به توجه ویژه شهریار به روستا گفت: شهریار یک نکته دارد که در تمام دنیا آن را نمیبینیم که یک شاعر چنین خدمتی به جامعه جهانی کرده باشد. شهریار روستا را به بهترین شکل ممکن به جوامع بشری معرفی کرد. حیدربابا نام قله کوهی است، او این کوه را معرفی کرد و دامننشینان آن کوه گمنام را هم معرفی کرد.
وی ادامه داد: شهریار را از دریچه غزلیات باید شناخت. نه اینکه او در قالبهای دیگر کاری نکرده باشد اما غزلیات شهریار چیز دیگری است. شهریار میگوید عشق به وطن، عشق به زن عشق به کاشانه عشق به انسان و سایر عشقها پیکره یک تن است. در کتاب حیدربابا چیزی حدود 11 بند آن به مسائل اخلاقی اختصاص دارد. شهریار وقتی به تهران آمد شغل دولتی گرفت و میتوانست، مثل خیلیها زندگی راحتی داشته باشد و شعری هم بگوید که مردم خوششان بیاید اما شهریار شعر را در خدمت جامعه آورد. یعنی به گستردگی کلامش پرداخت تا درد جامعه معرفی شود. رمز موفقیت شهریار در ایجاد ارتباط وی با مخاطبان بود. او میرفت و بین جوامعی مینشست که صاحب درد بودند، او از دور فقط درد را نمیدید و درد را لمس میکرد.
شادیگو در تشریح نگاه شهریار به زن گفت: شهریار نگاه خیلی خوبی به زن دارد و میگوید که سه زن عامل موفقیت من بودند. مادرم، معشوقهام و همسرم. او ظلم و ستم را نمیپذیرفت و اگر برای حکومت هم شعر میگفت، وضعیتاش فرق داشت. او جنبههای مختلف زندگی را خوب میدید، او یک جامعهشناس بود. به اعتقاد من شاعر کسی است که از وضعیت جامعه خود اطلاعات داشته باشد و او اطلاعاتی از جامعه داشت که از جامعهشناسان بیشتر بود.
وی افزود: شهریار نظمگو و دنبال چاپ کتابهای متعدد نبود. عاطفه، احساس و عشق به ائمه در شعر او نمود پیدا میکرد. برخی انتقاد میکردند که شهریار تغییر چهره داد که من در جواب اینها میگویم که شهریار حق طلب بود. او اگر برای انقلاب هم شعر گفت به این دلیل بود که به این موضوع اعتقاد داشت و هدف از این اتفاقات معرفی خودش نبود.
این پژوهشگر با اشاره به قدرت شعری شهریار اظهار کرد: شهریار شاعر دو زبانه بود؛ اما کاش میتوانست به همان قدرتی که شعر ترکی میگفت، شعر فارسی بگوید. شهریار با زبان ترکی درد جامعه بشری را گفت، چیزی که شعر را درست میکند، عشق و عاطفه است. غم، شادی، گریه و خنده با هم در شعر شهریار نمود میکند. شهریار بدبخت فلکزده نبود و ما بدبختیم که چنین فکر میکنم. او از بیپولی نمرد و او از درد جامعه مرد.
وی ادامه داد: شهریار شاعر مذهبی بود، اما نه مذهبی خشک. برخی میگویند او هی میگفت که من مسلمان شیعه هستم، بله بارها گفته اما شما هیچ توهینی از او نمیبینید که به دین و مذهبی کرده باشد. جایی دیگر از او انتقاد میکنند که مدرنیته را رد میکند. او در دارالفنون بوده و میدید کسانی که به خارج میروند، تغییر میکنند و او مخالف این تغییر و تحولات بود نه مدرنیته. او دنبال دانش بومی بود و میگفت کسی که به خارج میرود و درس میخواند باید ذکات علم خودش را پرداخت کند و برای این کار باید به ایران بیاید و دانشی که کسب کرده را منتقل کند. شهریار فردی بود که وقتی میرفت داخل جامعه همرنگ آنها میشد اما نه از جنبه منفی آن و سعی میکرد خودش را به مردم برساند.
شادیگو معتقد است که شهریار محافظهکار نبود و در این راستا میگوید: صراحت بیان، ویژگی دیگر شهریار بود. شهریار محافظهکار نبود. به نظر من او نه قبل از انقلاب و نه بعد از انقلاب به حقاش نرسید و امروز میبینیم که در جامعه به شاعرانی توجه میشود که از هیچ زاویهای قابل مقایسه با شهریار نیستند. شهریار دنیاپرستی را رد میکند و به جامعه پند میدهد که این دید عامل بدبختی است. او جوامع را به دوری از دنیاپرستی دعوت میکند. او در شعر معروف «علی همای رحمت» نیز عدالتطلبی را رواج میدهد.
وی افزود: گرایش معنوی او خیلی بالاست و متاسفانه فیلمی که درباره او ساختند، 10 درصد هم شبیهاش نیست. در فیلم بیشتر به جنبه مذهبی شهریار پرداختند؛ من هم میدانم که شهریار سید بود و دید مذهبی داشت اما با نگاهی سیاسی به این موضوع پرداختند که قبلا درباره آن صحبت کردم و نمیخوام درباره آن حرف بزنم.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اقبال شهریار گفت: فردوسی 150 سال بعد از مرگش معروف شد، درحالی که شهریار در زمان حیات به این معروفیت رسید و در زمان خودش در جلسات حاضر میشد و همه با او مراوده داشتند. او معتقد بود که خدمت به خلق بالاترین اجر است. شهریار عشق به کل جامعه داشت و تکثرگرا بود؛ چراکه با کل جامعه ارتباط داشت. او معتقد بود که اگر کسی مشکل مردم را حل کند، میتواند در دل مردم جا بگیرد. بیشترین وجه شعر او نیز جنبه اجتماعی و اخلاقی آثارش است و به همین دلیل نگاه او فراتر از چیزی است که ما میبینیم.
وی ادامه داد: او در دل عشق زمینی، دردهای جامعه را میگفت و برای مثال وقتی از معشوقه خود میگوید در دل شعر میخواهد بگوید که جامعه ما جامعهای است که در آن دختر با تصمیم خودش ازدواج نمیکند و چنین ازدواجهایی، اگر به طلاق هم نرسد به طلاق عاطفی ختم میشود. برای شناخت شهریار باید بگوییم، ببینید او که بود که یک زن روستایی با او کنار آمد و عشق او به معشوقهاش را درک میکرد. عوامل زیادی روی شعر شاعران تاثیرگذار اما این عوامل در شعر او تاثیر نداشت و او جامعه را میدید و شعر میگفت. او به شکلی شعر میگفت که شعرش در هرجایی کارکرد دارد و آدم متعلق به هر خاکی باشد با شعر او ارتباط برقرار میکند.
شادیگو در توضیح ماندگاری شعر شهریار گفت: شهریار فراتر از جامعه کنونی بود و 1000 سال دیگر نیز شعرش طرفدار دارد و هر حکومت با هر عقیدهای هم که بیاید وضعیت و جایگاه شعری او تغییر نمیکند و به همین دلیل است که میبینیم، از کشورهای دیگر میآیند و به دنبال شعرهای او هستند. با این حال ما به ندرت میبینیم که در کتابها درسی درست به او پرداخته شده باشد و با اینکه او در خدمت ولایت و انقلاب بود اما در کتابهای درسی آنطور که باید و شاید به او پرداخته نشده است.
وی ادامه داد: شهریار به شعر نو نیز اعتقاد داشت اما کارهای طلایی او در قالبهای کلاسیک مثل غزل است. نکاتی در دل شعرهای او وجود دارد که میتوانیم بگوییم که او فراقبیلهای فکر میکند، آن هم در دورهای که همه چیز قبیلهای است. برخی میگویند که او شاعر بومی است و این درست است البته آنها به دنبال چنین کارکردی از کلمه بومی نیستند و منظورشان این است که شهریار محلی است و باید این را بدانیم که بومی با محلی متفاوت است. او بومیسرا بود اما این بوم مخصوص به جایی نبود و میتواند هر جایی از دنیا باشد.
این مدرس دانشگاه با اشاره به نگاه انتقادی شهریار گفت: او منقد بود، خیلی از شاعران همعصر او نیز انتقاد میکردند اما انتقادات او سازنده بود. گاهی نقد میکنیم اما دردی دوا نمیشود اما نقد او محرک بود و در همین دفاع مقدس نیز دیدیم که شعرهای او از وضعیت چقدر تحرک ایجاد میکرد. در این دنیایی که همه به فکر خود هستند، شهریار به فکر خود نبود و فقط به مردم فکر میکرد. آیا او نمیتوانست زمانی که به دیدن رهبری رفت از او چیزی بخواهد اما میبینیم که او هیچ خواستهای نداشت.
شادیگو صحبتهای خود را اینطور تمام کرد: در پایان دستمریزاد میگویم به کسانی که دفاع کردند تا با وجود شاعرانی مثل فردوسی، خیام، سعدی و حافظ، روز شعر و ادب فارسی، روز وفات شهریار بزرگ باشد.
نظر شما