کول ناسبامرنافلیک با دادهها داستان میگوید. او در نمایش تأثیرگذار اطلاعات کمی تخصص دارد و در وبلاگ محبوب خود مینویسد. کارگاهها و ارائههای ارزشمند و محبوبش، در سراسر جهان مورد توجه افراد داده محور، شرکتها و سازمانهای بشردوستانه قرار گرفته است.
اهمیت بستر تعامل
«شاید این گفته متناقض بهنظر برسد، اما موفقیت در مصورسازی دادهها با مصورسازی آنها شروع نمیشود. بلکه قبل از اینکه مسیر خلق مصورسازی دادهها یا انتقال اطلاعات را شروع کنید، باید برای درک بستر تعامل و همچنین نیاز به تعامل، توجه و زمان قابل ملاحظهای اختصاص دهید.
قبل از اینکه وارد بحث ویژگیهای بستر تعامل شویم، باید تمایز مهمی بین تحلیل اکتشافی و تبیینی قائل شویم. تحلیل اکتشافی کاری است که برای فهم دادهها انجام میدهید و به کمک آن میفهمید که تأکید بر چه چیزهایی برای دیگران جذاب و ارزشآفرین است. وقتی تحلیل اکتشافی میکنیم، انگار به دنبال صید مروارید از درون صدفهاییم. شاید مجبور شویم 100 صدف را باز کنیم (100 فرضیه متفاوت را آزمایش کنیم یا دادهها را به 100 روش مختلف بررسی کنیم) تا شاید دو مروارید پیدا کنیم. وقتی در مرحله انتقال تحلیلمان به مخاطبانمان هستیم، واقعا میخواهیم در فضای تبیینی قرار بگیریم. به این معنا که چیز خاصی دارید و میخواهید آنرا شرح دهید، داستان خاصی دارید که میخواهید بگویید، شاید چیزی درباره همان دو مروارید.»
کار نیکو کردن از پر کردن است
«از اسلایدهای خود بهعنوان دستگاهی برای مرور یادداشتها استفاده نکنید! اگر میبینید در هنگام ارائه در حال خواندن اسلایدها از رو هستید، یعنی با تمام مخاطبانتان یک نوع برخورد میکنید. این عمل تجربهای دردناک برای مخاطب است. برای ارائه خوب، باید محتوای خود را کامل بشناسید و این با تمرین و تمرین بیشتر بهدست میآید.
اسلایدهای خود را خلوت نگه دارید و فقط چیزهایی در آن بگذارید که به انتقال بهتر پیامتان کمک میکند. اسلایدهایتان میتواند موضوع بعدی شما را یادآوری کند، اما نباید جای یادداشتهای سخنرانیتان را بگیرد. در اینجا نکاتی برای ارتباط بهتر با محتوایتان برای آمادگی بیشتر در هنگام ارائه معرفی میکنیم:
- یادداشتهای سخنرانی خود را روی کاغذ بیاورید و در آن موضوعات مهمی که میخواهید در هر اسلاید ذکر کنید، بنویسید.
مطالب را برای خودتان با صدای بلند تمرین کنید: این کار قسمت متفاوتی از مغز را برای یادآوری مطلبی که میخواهید بیان کنید، درگیر میکند. همچنین این کار شما را وادار میکند که انسجام بین مطالب هر اسلاید را مرور کنید، موضوعی که گاهی ارائهدهنده را به خطر میاندازد. برای یکی از دوستان یا همکاران خود ارائه را شبیهسازی کنید.
درهم ریختگی دشمن شماست!
«یک صفحه سفید کاغذی یا کامپیوتری را تصور کنید: هر یک جزئی که به این صفحه اضافه میکنید، برای مخاطبتان بار فکری ایجاد میکند، به زبانی دیگر انرژی ذهنی او را برای پردازش از اطلاعات میگیرد. بنابراین میخواهیم به عناصر بصریای که در انتقال اطلاعاتمان استفاده میکنیم، نگاهی دقیقتر بیندازیم.
در کل، هر چیزی را که کمکی به انتقال اطلاعات نمیکند و یا به اندازه کافی به انتقال اطلاعات کمک نمیکند، شناسایی و همه آنها را حذف کنید. شناسایی و حذف درهم ریختگی موضوعی است که در این فصل بر آن تمرکز میکنیم.
بار فکری: شاید برایتان پیش آمده باشد که در کنفرانسی حاضر بوده باشید و سخنران جلسه روی یکی از اسلایدهای پروژه که به شدت شلوغ و پییچیده بوده، برای ارائه توضیحات بیشتر مکث کرده باشد. درست است، احتمالا در دلتان گفتهاید «اُه»، شاید هم شهامت به خرج دادهاید و نظرتان را بلند گفتهاید. یا شاید هم در حال خواندن روزنامه یا گزارشی بودهاید و نموداری توجه شما را جلب کرده است، اما با خود گفتهاید «بهنظر جالب است ولی نمیدانم دقیقا چه چیزی را میخواهد نشان دهد» و بهجای صرف وقت بیشتر برای کشف اطلاعات از آن، به صفحات بعد رفتهاید.
هرگاه اطلاعاتی دریافت میکنیم، بار فکری برایمان ایجاد میشود. بار فکری را میتوان تلاشی ذهنی برای فهم اطلاعات جدید معنا کرد. زمانی که از کامپیوتری میخواهیم کاری انجام دهد، بر قدرت پردازش کامپیوتر تکیه میکنیم. زمانی که از مخاطبمان میخواهیم کاری انجام دهد، از قدرت پردازش ذهن او استفاده میکنیم. مثالهای قبل بار فکری نامربوط را نشان میداد: پردازشی که قدرت ذهن را میگیرد، اما درک اطلاعات به مخاطب کمکی نمیکند. این چیزی است که باید از آن دوری کنیم.»
نخستین چاپ کتاب «داستانپردازی با دادهها» در 296 صفحه با شمارگان یکهزار و صد نسخه به بهای 74 هزار تومان از انتشارات آریانا قلم راهی بازار نشده است.
نظر شما