نویسنده و منتقد ادبی در مراسم رونمایی از کتاب «شناختنامه ادبیات پایداری» گفت: ادبیات دفاع مقدس در پیشانی جبهه ادبیات انقلاب قرار دارد که برایش سرمایههای مادی و معنوی بینظیری خلق شده و اگر نتوانیم نقطه تمایزبخش آن را برجسته کنیم، دارایی و هویت ادبی خود را تقلیل دادهایم.
احسان عباسلو، نویسنده، مترجم و منتقد ادبی در این مراسم ضمن تبریک چهلودومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران گفت: آنچه در ادبیات مقاومت جهان بیشتر به چشم میخورد، امید است. بهخصوص سیاهپوستان آمریکا که از دیرباز به بردگی گرفته شدند و شعر ادبیات مقاومت خاص خود را داشتند. موضوع دیگر همبستگی و وحدت جهانی است که نهتنها افراد به دنبال وحدت درونی در ادبیات مقاومت هستند، بلکه به لحاظ جهانشمولی خودشان، دنبال وحدت جهانی هم هستند و اینها خیلی میتواند به ادبیات ما در ایران کمک کند و درواقع نقطه اشتراک ما با سایر کشورهاست و این نشان میدهد که چقدر در این زمینه جای کار وجود دارد.
وی اظهار کرد: اگر بتوانیم دور هم جمع شویم و ادبیات مقاومت جهانی تشکیل دهیم، خیلی از مضامین و آرمانها با یکدیگر مشترک است؛ بهخصوص با کشورهایی که اشتراکات دینی هم داریم.
عباسلو عنوان کرد: آمریکای لاتین، شیلیاییها، اسپانیاییها و ...، کشورهایی هستند که این نوع ادبیات در آنها پررنگ بوده است. ادبیات مقاومت جهان و بهخصوص ادبیات مقاومت آفریقا باعث شکلگیری نوعی نقد با عنوان نقد پسااستعمارگرایی شد؛ درحالی که اینها خودشان از کشورهای آفریقایی و به نوعی استعمارزده بودند اما آرائی را گردآوری کردند که باعث شکلگیری نقد پسااستعمارگرایی شد. این نقد در نیمه قرن 20 به بعد اتفاقاً از اشکال نقد غالب هم بوده و خیلی از نقدهایی که به ادبیات مهاجرت صورت میگیرد، حتی میتواند به ادبیات مقاومت هم گرایشهایی داشته باشد.
وی بیان کرد: در کتاب «شناختنامه ادبیات پایداری؛ با تحلیلی بر ادبیات انقلاب اسلامی»، مؤلف اشارات و انتخابهای خوبی داشته البته میتواند کاملتر شود. این کتاب از نظر تاریخی و جغرافیایی بسیار ارزشمند است. تاریخ و جغرافیای ادبیات مقاومت حتماً باید مورد بررسی قرار گیرد و نباید به حجم و زمان توجه شود. امید است این کار سنگ بنایی باشد برای اینکه بتوانیم این کار را بیشتر از گذشته توسعه بدهیم.
احمد شاکری، نویسنده و منتقد ادبی نیز در ادامه این مراسم با اشاره به جنبههای آموزشی و پژوهشی این کتاب گفت: در مورد مفاهیمی که در طول انقلاب اسلامی تولید یا بازتولید شده است، مطالب زیادی برای بیان وجود دارد و سیری را در طول تاریخ ادبیات انقلاب شاهد هستیم. در حقیقت تاریخ ادبیات انقلاب به نحوی با تاریخ ادبیات دفاع مقدس آغاز میشود و با شروع جنگ، آثار متعددی نیز تولید شده است.
وی اظهار کرد: در دهههایی شاهد رونق ادبیات مقاومت و پس از آن ادبیات پایداری هستیم که به لحاظ اصطلاحشناسی، اصطلاحاتی دارند که واجد ارزشهای پژوهشی هستند؛ یعنی میتوانیم با گزینش واژگان و بر اساس مؤلفهای که آن واژه برخوردار است محدودههایی برای پژوهش انتخاب کنیم و طیفی از آثار را جدا کنیم و راجع به مؤلفهها و خصوصیات آنها صحبت کنیم.
شاکری بیان کرد: نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد، نسبت ادبیات پایداری و ادبیات مقاومت با ادبیات دفاع مقدس است؛ یعنی بهنظر میرسد برخی از سیاستها در حوزه ادبیات داستانی ما را به سمت نامگذاری جدیدی برده که به لحاظ مفهومی شمول بیشتری دارد؛ یعنی برای ادبیات دفاع مقدس گستره موسعتری با عنوان ادبیات مقاومت و پایداری فارغ از ارزشهای پژوهشی در نظر گرفتیم که البته آسیبهایی هم متوجه این عنوانگزینی است. یکی از این اصطلاحات این است که درست است مقاومت مفهومی است که در فرهنگهای مختلف وجود دارد و ممکن است حتی مقاومت را مانند جنگ در نظر بگیریم و بگوییم اصطلاح جنگ همزاد با زندگی است؛ یعنی انسان وقتی متولد میشود، وارد جنگ میشود؛ اما نکته این است که چنین توسعهای به تنزل دفاع مقدس و ارزشهای آن منجر خواهد شد و کمکی به روشنشدن در ادبیات دفاع مقدس نمیکند و مؤلفههای ممتاز آن را میگیرد.
وی افزود: آن چیزی که ادبیات انقلاب اسلامی باید به آن ببالد، ادبیات دفاع مقدس است که برایش سرمایههای مادی و معنوی بینظیری خلق شده و در پیشانی جبهه ادبیات انقلاب قرار دارد. اگر نتوانیم نقطه تمایزبخش آن را برجسته کنیم دارایی و هویت ادبی خود را تقلیل دادهایم.
این منتقد ادبی عنوان کرد: اما در مورد تولید منبع آموزشی، خانم دانش، شجاعتی از خود به خرج دادند و این خیلی مهم است. کسانی که در فضای آموزش، پژوهش و تألیف کتب آموزشی باشند، میدانند معنای این حرف چیست. یعنی تولید منبع آموزشی برای دانشگاه کاری نیست که حتی هر پژوهشگری بتواند انجام دهد. برخی پژوهشگران هستند که به ژرفنای ادبیات مقاومت رفتند و مسائل پیچیده آن را مورد بررسی قرار دادند؛ اما توانایی تألیف کتب آموزشی ندارند زیرا حداقل دو شرط دارد و شرط اول سابقه تدریس است و نکته دیگر سابقه سالها تحقیق است.
وی گفت: نکته دیگر این است که اگر هندسهای معرفتی برای ادبیات داستانی طراحی کنیم، اضلاع مختلف دارد که یکی از اضلاع پژوهش است و ضلعهای دیگر شامل آموزش، نقد، تولید و ... است در طول تاریخ ادبیات داستانی پس از انقلاب توجه و تمرکز ما نوعاً متوجه تولید و آفرینش بوده است. ما از دو رکن پژوهش و نقد غافل بودهایم و این غفلت صدمات بسیار بزرگی را بر بدنه ادبیات ما وارد کرده است. به تعبیری نهتنها پژوهش مورد غفلت قرار گرفته، بلکه پژوهشگران هم مورد بیمهری قرار گرفتند. به عنوان مثال بعضاً در نشستها و اظهار نظرها افرادی صحبت میکنند که شأن اولیه آنها نویسندگی است و یک مقاله علمی و پژوهشی ندارند؛ یعنی جامعه ما به این راضی شده که مسائل مهم در حوزه ادبیات داستانی توسط افرادی تبیین شود که مهمترین کارشان خلاقیت در این حوزه است که نه فرصتی برای پژوهش داشتند و نه به مبانی پژوهشی آشنایی دارند، لذا این خیلی مهم است که نویسندهمحوری و نویسندهباوری جا را برای این مقولات تنگ کرده، لذا میبینیم که در فضای ادبیات داستانی کنونی ما جریان نقد متعهد وجود ندارد.
شاکری در ادامه به ایرادات منابع علمی دانشگاهی اشاره کرد و گفت: یکی از اشکالات این است که بهروز نیستند، مثلاً به فردوسی و شاهنامه و متون کهن مراجعه میکنند و متون جدید شناختهشده نیستند. دوم اینکه برخی از این منابع منابع ترجمهای هستند. نکته دیگر اینکه تفکربرانگیز، روان و گویا نیستند؛ تولید فکر ندارند؛ به مبانی توجه کمی دارند و کمتر پژوهشهایی هستند که صبغه فلسفی داشته باشند، مشحون از مشهورات هستند، حجیم هستند، مسألهمحور نبوده و از تنوع لازم برخوردار نیستند؛ درحالی که مهم است که پژوهشها با طرح مسأله پژوهشی وارد یک موضوع شوند.
وی افزود: نکته مهم دیگر این است که منابع علمی دانشگاهی کمتر واجد رویکرد پیشینی هستند و این نوع رویکرد پسینی به حوزه علم و ادبیات نمیتواند از آنچه تولید شده سبقت بگیرد و به استقبال آینده برود؛ فاقد سنجههای مشخص ارزشی و اعتقادی هستند و متأسفانه در عرصه ادبیات دفاع مقدس و مقاومت شاهد جریانهای معارض هستیم و جریانهای معارض را نمیتوان با هم یککاسه کرد. اگر چنین کاری کنیم، داریم درواقع غرض اصلی که ادبیات انقلاب به سمتش حرکت میکند را حذف میکنیم.
شاکری عنوان کرد: برخی پژوهشها متأسفانه در مواجهه با مبانی غربی منفعلند، نه منتقد. ما نمیتوانیم رمان دفاع مقدس را تعریف کنیم مگر اینکه تکلیفمان را با رمان بودن و چیستی رمان حل کنیم و در تعریف شخصیتی که در رمان میشود باید دقت کنیم.
وی بیان کرد: نفس توجه خانم دانش به این مقوله خیلی مهم است و ظاهراً این کتاب به عنوان منبع آموزشی قرار است معرفی گزیدهای از متون منتخب و برخی نویسندگان باشد. وقتی به ادبیات مقاومت و دفاع مقدس مراجعه میکنیم، نیاز به منطق داریم. در حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس هم آثار بسیار زیادی وجود دارد و اگر قرار است نویسندگان و کتابهایی را به دانشجویان معرفی کنیم، اینها معیار مشخصی میخواهد؛ اما معیاری در این کتاب درک نمیشود.
این منتقد ادبی عنوان کرد: همچنین در این کتاب تفکیکی بین جریانهای ادبی و ریزجریانها در ذیل ادبیات دفاع مقدس صورت نگرفته و همه در ذیل ادبیات مقاومت آمدهاند؛ و این خیلی خوب است که در یک کتاب آموزشی سؤال آورده شود؛ اما درج بریده نثر معنا و مفهومی ندارد، اینکه 5 صفحه از یک کتاب 200 صفحهای را بیاوریم و بعد بگوییم عناصر داستانی را تحلیل کنید، این کار غیر ممکن است و فقط نثر این اثر را میتوان نقد و تحلیل کرد.
کوثر دانش، مؤلف کتاب «شناختنامه ادبیات پایداری» در رابطه با شیوه تدوین این کتاب گفت: تألیف کتاب بر اساس سند انتظاری که دانشگاه در 18 بند ارائه کرده بود، صورت گرفته و بر مبنای آن باید در فصل اول، زبان فارسی از دیدگاه علمای ربانی که اسامی آنها نام برده شده بود، مطرح میشد که بر مبنای آن سند انتظار این فصول تدوین شد.
وی اظهار کرد: اینکه نکات به صورت بریده نثر مطرح شده، بیشتر از این جهت بوده که مخاطب را وادار کنیم تا اثر را بخواند و سؤالاتی که در انتهای هر فصل پرسیده شده، بر مبنای روش آموزشی پیشنهادی از سوی دانشگاه بوده است. در بحث ریزجریانها نیز بر اساس آنچه به ما آموزش داده شده است، ادبیات اعتراض هم در ضمن در ادبیات پایداری میگنجد.
نظر شما