مترجم کتاب «دریای زمستانی» در گفتوگو با ایبنا:
حس کنجکاوی نویسندهای به قلعه «اسلینز» باعث شکلگیری این داستان شد
مریم سلطانی گفت: در این رمان ما به طور مستقیم با تلاش ناوگانی متشکل از سربازان فرانسوی و اسکاتلندی برای بازگرداندن جیمز استوارت تبعیدشده و بازپسگیری تاج و تختش مواجه هستیم.
به بهانه انتشار رمان «دریای زمستانی» اثر سوزانا کرسلی، توسط نشر افق بیپایان با مریم سلطانی مترجم این کتاب گفتوگوی کوتاهی انجام دادیم. از آثار منتشر شده سلطانی میتوان به «بار دروغ» اثر امیلی کارپنتر، سال ۱۳۹۸ اشاره کرد. کتاب دیگر او در نشرخزه در دست انتشار است.
این رمان پیشنهاد انتشارات بود، یا خود شما آن را انتخاب کردید؟ معیار انتخاب این رمان چه بود؟ نکته خاصی داشت؟
من این رمان را از بین چندین کتاب پیشنهادی ناشر انتخاب کردم. در کل رمان بلند تاریخی را به دلیل چالشبرانگیز بودن و آشنایی با مردمان گذشته خیلی دوست دارم. نکته خاص این رمان داشتن تعلیق و کشش داستانی بین گذشته و حال است که خواننده را تا صفحه آخر با خود همراه میکند.
رمان در فضایی توامان رئالیسم و سورئالیسم میگذرد. در هنگام ترجمه با چه چالشهایی روبهرو بودید؟
این دو مقوله در رمان به شدت در هم تنیده شدهاند و بیشتر اوقات مجبور میشدم برای اینکه حوادث تاریخی به درستی در رمان بازگو شود در مورد وقایع تاریخی بسیار تحقیق کنم. داستان پر از واژهها و اصطلاحات اسکاتلندی بود و من باید بسیاری از جملات را نخست به انگلیسی برگردانده و سپس به فارسی ترجمه کنم. همچنین سبک نویسنده در نوشتن جملات بلند و پیچیده، گاهی ترجمه جملات را برایم دشوار میکرد.
داستان از سفر نویسندهای به قلعهای به نام اسلینز در اسکاتلند آغاز میشود. در رویارویی با قلعه چه اتفاقی برای راوی میافتد؟
او در ابتدا به تاریخ این قلعه و حوادثی که در سالیان دور در آن اتفاق افتاده است، علاقهمند میشود و هر چه بیشتر تاریخ و حوادث قلعه را بررسی میکند متوجه ارتباط اجدادش با این قلعه میشود که میتوان آن را یکی از جذابیتهای این داستان دانست.
تاریخ و پادشاهی موروثی از نکات جالب و پر مخاطب در رمانهای تاریخی به شمار میآیند. با توجه به حضور هر دوی این عناصر، آیا میتوان رمان را از رمانهای تاریخی به شمار آورد؟
اگر دقیقتر بخواهم بگویم، این رمان حوادث تاریخی را در قالب داستان برای خواننده بیان میکند. در این رمان ما به طور مستقیم با تلاش ناوگانی متشکل از سربازان فرانسوی و اسکاتلندی برای بازگرداندن جیمز استوارت تبعیدشده و بازپسگیری تاج و تختش مواجه هستیم.
راوی همگام با شخصیتهای داستانی و تاریخی چه مسیری را طی میکند؟
راوی در ابتدا سعی دارد که بفهمد چگونه اجدادش -مککللندها- از اسکاتلند به ایرلند شمالی مهاجرت کردهاند. او در وارسی شجرهنامه خانوادگی به دختری بهنام سوفیا بر میخورد که برای زندگی در کنار اقوامش وارد قلعه اسلینز میشود. سوفیا از نزدیک با حوادث هیجانانگیز قیام مردم برای بازگرداندن شاه تبعیدشده به اسکاتلند روبهرو میشود؛ در این میان نیز با کلنل جوان و شجاعی که از حامیان پادشاه است آشناشده و به هم علاقهمند میشوند، اما حوادث پیدرپی، سرنوشت شگفتانگیزی را برایشان رقم میزند.
راوی چگونه با سوفیا -دختری از سال ۱۷۰۸ میلادی- در روند زندگی عجیب و پر از فراز و نشیب او همراه میشود؟
کری که نویسنده است، در ابتدا تصور میکند خودش شخصیتهای داستانش را میسازد و آنها را هدایت میکند اما کمکم متوجه میشود که فقط تماشاچی حوادثی است که سالها پیش برای سوفیا در قلعه اسلینز اتفاق افتاده است.
بیان گوشههایی از تاریخ در خلال ماجرای بازگرداندن شاه تبعید شده به اسکاتلند، همزمانی اتفاقاتی برای راوی را رقم میزند، این همپوشانی وقایع چطور در کنار هم نشسته است؟
راوی در خیلی از مواقع با سوفیا همذاتپنداری میکند. تا حدی که در زندگی شخصیاش نیز اطرافیانش را به شخصیتهای داستانش شباهت میدهد. شخصیتهای تاریخی، کَری را با خودشان به بطن ماجراهای تاریخی شورش جاکوبیتی میبرند و او همه چیز را از نگاه سوفیا میبیند.
نظر شما