مدیر انتشارات پنجره فروش کتاب با تخفیف را موجب کمارزش شدن این کالای فرهنگی میداند؛ اقدامی که در قالب اقدامات غیرقانونی و در بازههای زمانی طولانی مدت، تاثیر مخربتری هم خواهدداشت.
چند سالی است که بازار ارائه تخفیف در فروش کتاب هم گرم شده و نگرانی شکلگیری عادت خرید کتاب با تخفیف را در میان فعالان حوزه نشر تشدید کرده است؛ چراکه بسیاری از مردم کتابهای مورد نظر خود را در بازههای زمانی از پیش تعیینشده تهیه میکنند. از سوی دیگر و با تعدد ویترینهای تخفیفدار، این انتظار در جامعه کتابخوان ایجاد شده که کتاب «باید» مشمول تخصیص تخفیف باشد.
محمد یراقچی، مدیر انتشارات پنجره معتقد است عمدهترین دلیل گسترش تخفیفها در بازار کتاب، فعالیتهای غیرقانونی و توام با تخلف نزد برخی ناشران و کتابفروشان است. او معتقد است برای رسیدگی به شرایط موجود، ابتدا باید جلوی فعالیتهای غیرقانونی برخی فعالان نشر گرفته شود که در غیر این صورت، رواج بیشتر تخفیفهای خسارتبار، آینده نشر ایران را رقم بزند.
فروش با تخفیف، با اهداف خاص و تحت تدابیر صنفی و قانونی در اصناف مختلف، بهعنوان رویکردی اقتصادی تعریف شده است. این امر در حوزه کتاب چه تعریفی دارد و اساسا تولیدکنندگان و فروشندگان کتاب چه اهداف و منافعی را با اعمال تخفیف، دنبال میکنند؟
از سالها پیش گفتهام که تخفیف در فروش کتاب موجب رونق کتاب نمیشود؛ بلکه موجب خفیف شدن کتاب میشود. به همین دلیل با تخفیف در فروش کتاب موافق نیستم. کتاب یک کالای فرهنگی است. درنظر داشته باشید که تخفیفهایی که در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران ارائه میشود و تخفیفهای گاهگاهی که ناشران و کتابفروشان ارائه میدهند، طبق قانون اعمال میشوند. فروش هر کالایی با تخفیف، قوانین و مقرراتی دارد و در ایران هم محدودیتهایی برای زمان فروش کالا با تخفیف درنظر گرفتهشدهاست که در بسیاری موارد رعایت نمیشود. بهعنوان مثال دائمالتخفیف بودن در هیچ جای دنیا ممکن نیست.
بهطور کلی فروش کتاب تخفیف در درازمدت به نفع هیچکس، ناشر، کتابفروش و توزیعکننده نیست و از همه مهمتر، بهضرر کتاب است؛ زیرا ارزش کتاب را نزد مخاطب پایین میآورد. مخاطب وقتی میبیند کتاب با 50 درصد تخفیف بهفروش میرسد، ممکن است اینگونه تصور کند که کتاب، کالایی است که رویِ دستِ فروشنده مانده؛ زیرا بخشی از تخفیفهای بالا و غیراصولی برای این است که آن کالا، کیفیت خوبی ندارد و کسی آن را نمیخرد و این مساله ارزش کتاب را در جامعه پایین میآورد.
تخفیفِ معقول پای مردم را به کتابفروشیها باز میکند
این یعنی تخفیف در چارچوب مشخص و قانونی را به نفع صنعت نشر و فعالانش میدانید. درست است؟
بله. ببینید؛ اعمال تخفیف در درازمدت باعث میشود همه انتظار خرید کتاب با تخفیف داشته باشند؛ درحالی که جایگاه واقعی کتاب این نیست. اخیرا خواندم که در فرانسه کتاب به عنوان کالای ضروری شناخته شدهاست و در دوران همهگیری بیماری کووید19، فعالیت کتابفروشیها و کتابخانهها مانند نانفروشیها جزء فعالیتهای ضروری برای مردم حساب شدند. متاسفانه در ایران این نگاه وجود ندارد و اگر وجود دارد، اقدام سزاواری برای آن نشدهاست.
تخفیف در درازمدت باعث میشود ناشران قیمت بالاتری برای کتاب در نظر بگیرند تا بتوانند روی آن تخفیف بدهند. وقتی کتاب قیمت واقعی داشتهباشد، در شرایط و مقاطعی از سال -مانند طرحهایی که خانه کتاب به صورت فصلی برگزاری میکند- ناشران و کتابفروشان میتوانند برای محصولات خود تخفیف درنظر بگیرند. این گونه تخفیفها، معقول و به نفع کتابفروش است. همچنین پای مردم را به کتابفروشیها باز میکند. ارائه تخفیف در زمان یک هفتهای و محدود، مساله معقولی است و مردم را به خریدن کتاب و خواندن آن تشویق میکند، اما اگر این روند در تمام سال اتفاق بیفتد، باعث میشود که کتاب قیمت واقعی خود را پیدا نکند.
ناشر واقعی قیمت کتاب را به درستی تعیین میکند
بالا بردن قیمت کتاب از سوی ناشران با هدف جلوگیری از ضرر و زیان، چه مباحثی را بهدنبال دارد و در این صورت، شرکتهای پخش و کتابفروشان چه باید بکنند؟
ناشر واقعی همواره قیمت کتاب را به درستی تعیین میکند؛ زیرا کتاب با تیراژ کم چاپ میشود و مطالبه برای آن زیاد نیست. ناشر مجبور است برای ادامه رقابت و افزایش تمایل مردم به خرید کتاب، قیمت مناسبی برای آن درنظربگیرد. هنوز کتاب کالای ضروری نزد مردم نیست و معمولا ناشران کتاب را با قیمت بالای پشت جلد منتشر نمیکنند و سعی میکنند برای کتاب، قیمت عادلانه درنظر بگیرند. همچنین فرض ما این است که رشد قیمت کتاب در برابر سایر کالاها در سالهای گذشته کمتر بودهاست و قیمت معقولتری نسبت به بسیاری از اجناس مصرفی روزمره دارد.
این درحالی است که شبهناشران فعالاند؛ آنهایی که کتابهای با ارزش را که در بازار شناخته و موفق میشوند، عینا کپی میکنند و با پخش گسترده در مترو و خیابان به فروش میرسانند؛ یا با تغییر اسم مترجم، این عناوین را کتابسازی میکنند، اینها هستند که با قیمتهای بازار کتاب بازی میکنند. کتابی را که باید 60 هزار تومان قیمت بخورد، 120 هزار تومان قیمت میزنند و با تخفیف 40 تا 50 درصد میفروشند. این درحالی است که بسیاری از همکاران را میشناسم که در قیمتگذاری کتاب چارهای ندارند و نمیتوانند کتاب را با قیمت بالاتر منتشر کنند؛ زیرا کتاب با آن قیمت به فروش نمیرود. اما قاچاقچیان کتاب قیمت غیرواقعی پشت جلد ثبت میکنند و تخفیف بالا ارائه میدهند.
تخفیف طولانی مدت به ضرر کتاب است
ارائه تخفیفهای مکرر توسط گروههای مختلف، روی ذهنیت مردم در تهیه کتاب چه تاثیری میگذارد؟
مدت و اعتبار طرحهای فصلی موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران محدود است. این طرحها در سال حداکثر چهاربار و در چهار هفته برگزار میشوند. نظام و سیستمی که برای تخفیفهای فصلی درنظر گرفتهشدهاست، به نفع مخاطب و کتابفروشیهایی است که مجوز فروش دارند و میتوانند در این طرح مشارکت کنند. محدودیتهای در نظر گرفتهشده در اجرای طرح، باعث شدهاست اجرای طرحهای فصلی مشکلی برای مخاطب، ناشر، کتابفروش ایجاد نکند. اجرای طرح فصلی برای همه عوامل دستاندرکار کتاب از مخاطب تا تولیدکنندگان و توزیعکنندگان پدیده بدی نیست.
همچنین مسئولان برای نمایشگاه مجازی کتاب که با برگزارنشدن نمایشگاه بینالمللی شروع به فعالیت کرد و برای کمک به ناشران در زمان همهگیری بیماری کووید 19 برگزارشد، تخفیف درنظر گرفتند که در زمان محدودی انجام شد. اما اگر قرار باشد این طرحها در تمام سال برگزار شود، در ابتدا به ضرر خود کتاب است و ارزش کتاب نزد مخاطب پایین میآید.
در قوانین اتاق اصناف برای حراج کتاب و همه کالاها در هر فصل دوره زمانی مخصوصی در نظر گرفتهشدهاست و فروشندگان نمیتوانند هر روز تخفیف ارائه بدهند. تخفیف طولانی مدت در تمام دنیا غیرقانونی است. مساله اصلی این است که تمام تخفیفها و مشکلاتی که به وجود آمدهاست از فروش غیرقانونی کتاب نشات میگیرد. افرادی که مجوز فروش کتاب ندارند و یک دستفروش زحمتکش نیستند -افرادی که از قدیم کتاب دستدوم میفروشند؛ افراد محترم و زحمتکشی هستند که گوشه پارک و خیابان کتاب میفروشند- گروه گستردهای در سطح کشور کتاب را چاپ و توزیع میکنند و میفروشند.
با افزایش آگاهی مردم گروههای غیرقانونی حذف میشوند
به نظر شما برای جلوگیری از اقدامات این گروهها آیا باید فعالیتهایی مانند آنچه اتحادیه ناشران و کتابفروشان انجام میدهد و همکاری با نیروی انتظامی تقویت شود یا باید بیشتر برای آگاهیرسانی مردم تلاش شود؟
این مسالهای است که بهاصطلاح با «آژانبازی» حل نخواهدشد؛ بلکه نیاز به اقدامات ریشهای است. باید امکاناتی برای آگاهسازی مردم فراهم شود تا تفاوت کتابی که به صورت قاچاق منتشر شدهاست و کتاب قانونی را درک کنند. در کتابفروشی بارها به مخاطب درباره کتاب قاچاق توضیح دادم، تعداد زیادی از مردم نمیدانند و با آگاهسازی، دقتِ نظر آنها درباره کتاب بالا میرود. اگر مردم آگاه شوند، گروههای غیرقانونی کمکم کوچک و حذف میشوند. مشکل این است که این روزها، گروههای غیرقانونی قسمت بزرگی از نشر را در اختیار دارند و به آن صدمه میزنند. اگر جلوی این روند گرفته نشود، چه بسا صنعت نشر به این جنس از افراد تبدیل بشود.
نظر شما