دوشنبه ۱۶ فروردین ۱۴۰۰ - ۱۲:۴۳
نمی‌توان درباره تقی‌زاده به سهولت داوری کرد

مجید تفرشی گفت: بررسی زندگی و زمانه تقی‌زاده مثل بسیاری از شخصیت‌های تاریخ معاصر ایران امری دشوار است زیرا هم هواخواهان جدی و هم دشمنان جدی داشته و سخت است درباره وی به سهولت داوری کرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، گفت‌وگوی زنده اینستاگرامی با موضوع «زندگی طوفانی: سیدحسن تقی‌زاده در چند پرده» یکشنبه 15 فروردین 1400(4 آوریل 2021) برگزار شد. در این برنامه مجید تفرشی، مورخ و سندپژوه حوزه تاریخ معاصر ایران و تشیع از لندن و به میزبانی محمدجواد محمدحسینی، فارغ‌التحصیل مقطع کارشناسی ارشد رشته تاریخ علم از تهران حضور داشتند و درباره سیدحسن تقی‌زاده به گفت‌وگو پرداختند.

در ابتدا محمدحسینی با اشاره به این‌که تقی‌زاده زندگی ادوار و ابعاد مختلفی داشته است، گفت:  زندگی تقی‌زاده در چند پرده و ابعاد بوده است. تقی‌زاده شخصیتی است که هم علمی، فرهنگی و سیاسی بوده است و اگر در شخصیت سیاسی در مواقعی اشتباهی کرده است دلیل نمی‌شود که در شخصیت علمی نیز اشتباه کرده باشد.

وی به نقل قول از زریاب خویی پرداخت و گفت: تحقیقات تقی‌زاده در گاهشماری ایران قدیم اصیل و ممتاز بود که نظر علمای مغرب زمین را جلب کرده است. خاورشناسیان شرقیان را به عدم دقت و بی‌احتیاطی و ناآشنایی به روش‌های اصول علمی در تاریخ و فرهنگ به علمای شرقی به دیده تحقیر می‌نگرند. از ایرانیان ابتدا از محمد قزوینی یاد کردند که این پرده پندار را یک سو زدند و پیشاهنگ راهبر دانشمندان دیگر شدند و اکنون نام‌های تقی‌زاده و دیگران در فهرست ماخذ و منابع مقاله‌های غربیان دیده می‌شود.  

تفرشی نیز در ادامه گفت: بررسی زندگی و زمانه تقی‌زاده مثل بسیاری از شخصیت‌های تاریخ معاصر ایران امری دشوار است زیرا هم هواخواهان جدی و هم دشمنان جدی داشته و سخت است درباره وی به سهولت داوری کرد. درباره تقی‌زاده که جنبه‌های علمی و سیاسی و تغییراتی که در منش و شخصیت وی در دوران زندگی صورت گرفته این مساله چند لایه است. زندگی وی را در یک برش خاص نمی‌توان تحلیل کرد و در پرده‌های مختلف است که باید مورد توجه قرار گیرد. درباره تقی‌زاده در سال‌های اخیر دیدگاه‌ها تغییر کرده است و در زندگی‌نامه وی نیز تغییراتی وجود دارد.

وی افزود: اگر در کتا‌ب‌های قدیمی ببینید فقط با یک جمله مواجه می‌شوید این‌که تقی‌زاده گفته «از فرق سر تا نوک پا باید فرنگی ماب باشیم» و به جنبه‌های دیگر وی پرداخته نمی‌شود. نگاه تخریبی و تقدیسی، نگاه‌های تند و تیزی است که درباره تقی‌زاده عنوان شده است. مهدی مجتهدی از نزدیکان تقی‌زاده زندگی‌نامه‌ای از تقی‌زاده نوشته بود که بعد از انقلاب هم چاپ شد و در آن کتاب مخالفان تقی‌زاده را مورد انتقاد قرار می‌دهد. پایان‌نامه دکترای غلامرضا وطن‌دوست که با دیدگاه جامعه‌شناسی سیاسی نوشته شده نیز نگاه منصفانه‌ای به تقی‌زاده دارد و در سال‌های اخیر عبدالحسین آذرنگ با نگاه مثبتی بیوگرافی‌ مفصلی از وی نوشته است. همچنین مجموعه اسنادی که وزارت اطلاعات چاپ کرده است و بر اساس آن سیدعلی علوی کتابی با عنوان زندگی و زمانه تقی‌زاده نوشته است.

تفرشی ادامه داد: در مجموعه این منابع یک نگاه اهورا و اهریمنی و دیو و فرشته‌ای از تقی‌زاده ارائه می‌شود؛ بعضی از منابع مستقیما به تقی‌زاده مربوط نمی‌شود؛ اما بخش مهمی از آن به تقی‌زاده ارتباط دارد. فریدون آدمیت در کارهای مختلفی از تقی‌زاده به بدی یاد می‌کند؛ به دلیل این‌که پدر آدمیت در اوان مشروطه مشکلات جدی با تقی‌زاده داشته است و آدمیت بعد از شهریور 20 دیپلمات زیر دست تقی‌زاده بوده که با هم میانه خوبی نداشتند.

وی افزود: بعد از انقلاب مرحوم ایرج افشار به زندگی‌نامه خودنوشت تقی‌زاده دست پیدا می‌کند که با عنوان زندگی طوفانی تقی‌زاده مطرح شده که نام این برنامه هم از آن گرفته شده است. تقی‌زاده درباره زندگی خود سخن می‌گوید و حالت نقادی در آن کمتر دیده می‌شود. همچنین اسناد ساواکی که مرکز بررسی وزارت اطلاعات چاپ کرده، اسناد برگزیده است و چون دسترسی به اصل پرونده‌ها در ایران وجود ندارد، راستی‌آزمایی در آن به وجود نیامده است و موضوع تا حد زیادی از این اسناد به دست نمی‌آید.

وی افزود: تقی‌زاده از رجالی است که محصول دو پیش زمینه است که لازم به توجه است؛ تقی‌زاده از یک طرف محصول مکتب فرهنگی تبریز است و از سوی دیگر از خاندان روحانیون است. تقی‌زاده به دلیل زندگی در تبریز و یک شهر فرهنگی و به دلیل ارتباطی که با آن سوی مرزها داشته، از نظر فرهنگی می‌توان گفت از متوسط جامعه ایران بالاتر بوده و توجه به علوم غربی دارد و در سال‌های نخستین زندگی در تبریز به امور دینی مشغول بوده است.

تفرشی ادامه داد: در زمان وقوع انقلاب مشروطه -که از تهران به تبریز کشیده می‌شود- تقی‌زاده نیز در این جریان وجود دارد و بحث مشروطه به کل کشور کشیده می‌شود. یک سال پیش از پیروزی مشروطه، تقی‌زاده سیر و سیاحتی در کشورهای دیگر داشته و با روزنامه‌نگاران در منطقه عثمانی، لبنان، فلسطین، مصر و شامات در ارتباط بوده و مراوداتی با آن‌ها داشته است. سپس به تبریز برمی‌گردد و به انقلاب مشروطه تبریز و یارانش می‌پیوندد و تقی‌زاده جوان به عنوان رهبر جوان و تندرو و رادیکال مشروطه معرفی می‌شود و در انقلاب مشروطه یکی از مظاهر تندروی و رادیکال مشروطه است.

وی افزود: مشروطه‌ای که می‌توانست با تعامل دین و دولت و مجلس و دربار به تدریج امکانات اصلاحی را پیش ببرد، به جوی خشونت‌بار تبدیل شد. محمدعلی شاه به دلایل مختلف شخصی و تهدیدهایی که حس می‌کرد، مجلس را به توپ بست؛ و متعاقب آن پناه بردن مشروطه‌خواهان از جمله تقی‌زاده به سفارت انگلیس در سرنوشت تقی‌زاده اهمیت بسیاری داشته است. تقی‌زاده در طول استبداد صغیر خارج از ایران زندگی‌ و مدتی با ادوارد براون در دانشگاه کمبریج کار می‌کرد و به عنوان سفیر انقلابیون تبعیدی در جاهای مختلف سخنرانی می‌کند و با فتح تهران و خلع محمدعلی شاه با همان افکار و دیدگاه‌های تند به ایران برمی‌گردد.

تفرشی ادامه داد: نتیجه کار این است که در فاصله 1288 و آغاز جنگ جهانی اول یک دوره هرج و مرج ایران را دربرمی‌گیرد و بهره‌مندی آن نه انقلابیون بودند؛ نه دولتی‌ها و در عمل دولت‌های خارجی توانستند ایران را مورد تاخت و تاز قرار دهند و روس‌ها هم از این سفره بی‌بهره نبودند. تقی‌زاده برای سومین بار از ایران خارج می‌شود و آخوند محمدکاظم خراسانی، رهبر معنوی انقلاب مشروطه در نجف حکم تکفیر تقی‌زاده را اعلام می‌کند و دیگر مجتهدان نیز این تکفیر را تبعیت می‌کنند و این مساله اوضاع را برای تقی‌زاده سخت می‌کند. این حکم بعدها تعدیل می‌شود و ادوارد براون که ایران‌‌دوست نیز بود، با نامه‌ای که برای آخوند خراسانی می‌‌نویسد، می‌کوشد تا حکم تقی‌زاده را تعدیل کند.

وی افزود: تقی‌زاده مدت‌ها در خارج از ایران می‌ماند و در مجلس سوم و چهارم نیز به عنوان نماینده انتخاب می‌شود‌‌‌‌؛ اما به ایران برنمی‌گردد. این دوره برای تقی‌زاده که دوران تبعید به واسطه اتهام ترور بهبهانی است تا زمان جنگ جهانی اول شخصیت تقی‌زاده را تعدیل کرد و تغییر داد. در اسناد رسمی آرشیو انگلیسی مدام از تقی‌زاده به عنوان دشمن سیاست بریتانیا یاد می‌شود. بعد از پایان جنگ و کودتای 1299 تقی‌زاده به ایران برمی‌گردد و در مجلس پنجم شرکت می‌کند و انتخاب می‌شود و تقی‌زاده در یک قالب جدید مطرح می‌شود و دیدگاهش به دموکراسی، پارلمان، سیاست و حکومت تغییر می یابد و با ناامید شدن از حکومت قاجاریه تقی‌زاده جزو دسته‌ای قرار می‌گیرد که باور دارند ایران مستقل عملا ممکن نیست و باید یک حامی مقتدر داشته باشد.

تفرشی ادامه داد: تقی‌زاده وقتی سرنوشت تیمورتاش و سردار اسعد و ... را می‌بیند، از بازگشت به ایران خودداری کرده و به عنوان دیپلمات فراری تا شهریور 1320 به ایران برنمی گردد و در تبعید چهارم به نوشتن و خواندن در آلمان پرداخته و کار سیاسی نیز در این دوران نمی‌کرد. با تبعید رضاشاه و اشغال ایران، تقی‌زاده به ایران برمی‌گردد و شرایط عوض شده وارد سیاست می‌شود؛ اما با نگاهی معتدل و محافظه‌کار و بدون جنجال و حاشیه و وابسته به دربار و سیاست‌های آن است.

وی افزود: با تاسیس مجلس سنا در اواخر دهه 20 شمسی تقی‌زاده اولین رئیس مجلس سنا می‌شود و روابطش با شاه نزدیک‌تر می‌شود. در همین ایام، تصویب ملی شدن صنعت نفت مطرح و مصدق نخست وزیر می‌شود. همه امیدوار بودند که تقی‌زاده نقش فعال و اصلی علیه مصدق و ملی شدن نفت را به عهده بگیرد. مصدق، قربانی رضاشاه و تقی‌زاده، برکشیده رضاشاه بود و در جبهه مقابل هم بودند. از منظر مصدق، تقی‌زاده جزو تحکیم‌کنندگان سلطنت خودکامه رضاشاه بود و تقی‌زاده اعتقاد داشت که مصدق بسیار هو‌چی و عوام‌زده است و ایران را با سیاست نفتی خود به انزوا و قهقرا می‌کشد؛ اما در عمل احترام ظاهری با هم داشتند و اگر در خاطرات دوستان مصدق بخوانید، همواره از تقی‌زاده به عنوان کانون فساد یاد می‌کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها