گروه تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): «اکبر اعتماد»، بنیادگذار سازمان انرژی اتمی ایران و دانشگاه بوعلیسینای همدان و همچنین نخستین رئیس مؤسسۀ تحقیقات و برنامهریزی علمی و آموزشی، جمعه، ۲۲ فروردین در ۹۵ سالگی در پاریس دار فانی را وداع گفت.
«محمدحسین یزدانیراد»، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران در گفتوگو با ایبنا دربارۀ این چهره فقید گفت: کتاب «در پرتگاه حادثه» زندگینامۀ «اکبر اعتماد» است. این گفتوگو از سوی سازمان اسناد و کتابخانۀ ملی ایران و در قالب یک مصاحبۀ تاریخ شفاهی صورت گرفت و در سال ۱۳۹۹، در ۵۳۰ صفحه از سوی انتشارات اختران نشر یافت.
او افزود: من در سال ۱۳۹۰ توسط پرویز پیران با اعتماد آشنا شدم و وقتی بیشتر دربارۀ او تحقیق و پژوهش کردم دریافتم که او یکی از افرادی است که در حوزههای گوناگون فعالیت کرده است. بههمیندلیل مطالعات مقدماتی دربارۀ اعتماد را آغاز کردم و به دو اثری هم که دربارۀ او نوشته شده بود، مراجعه کردم.
این پژوهشگر تاریخ معاصر ادامه داد: البته در مصاحبههای دیگر بخشی از تاریخ شفاهی وجود داشت اما کار جدی دراینباره نشده بود. اعتماد را بیشتر با نام بنیادگذار و مؤسس سازمان انرژی اتمی میشناسند. خودش میگفت در ایران من را با نام «اتم» میشناسند اما من پژوهشهای دیگری هم انجام دادم که در این کتاب به جنبههای گوناگون او اشاره شده است.
یزدانیراد افزود: کتاب برخلاف آنچه ممکن است تصور شود، فقط شامل خاطرات شخصی اکبر اعتماد نیست، بلکه بسیاری از حوادث و رویدادهای گوناگون تاریخ معاصر ایران را در برمیگیرد. در این کتاب کوشیدهایم که یک اثر جامع و دربردانده در حوزۀ تاریخ شفاهی باشد.
وی ادامه داد: اعتماد یکی از بزرگترین دانشمندان و شخصیتهای علمی معاصر ایران است و پیش از اینکه با نام وی آشنا شدم پژوهش و تحقیقاتام را دربارۀ او شروع کردم و کتابهای دیگر را هم دربارهاش دیدم. حتی در خارج از کشور نیز چند کتاب دربارۀ او منتشر شده ولی تمرکز اینها بیشتر روی انرژی هستهای بوده به سایر ابعاد زندگی وی نپرداخته بودند.
یزدانیراد با تاکید بر اینکه اعتماد در طول زندگی خود فعالیتهای بسیاری داشته افزود: مصاحبه با اعتماد یکسال طول کشید و یکسال هم پیادهسازی آن به درازا کشید زیرا اعتماد ساکن فرانسه بود و ما مصاحبهها را میفرستادیم بخواند و اصلاح کند و برای ما برگرداند تا نکتهای از چشم جا نماند.
او در پاسخ به این پرسش که این کتاب بیشتر «زندگینامه است یا تاریخ شفاهی» گفت: تاریخ شفاهی به روش گردآوری اطلاعات از راه مصاحبه گفته میشود و در درون آن یک بحث و روند تاریخی به عنوان گفتمان شکل میگیرد که برآیند آن تاریخ شفاهی است.
او همچنین یادآور شد: در انجام مصاحبۀ تاریخ شفاهی با اکبر اعتماد به مانند همۀ مصاحبههای تاریخ شفاهی از بیان زندگینامه، تحصیلات و … آغاز کردیم و بهویژه دربارۀ تحصیلاتاش کوشیدیم که از روند آن، تاریخ نظام آموزش و پرورش را استخراج کنیم. در پژوهشی که انجام شد بهعنوان پیشمقدمه، پرسشها را طرح کردیم و در این پروژه تاریخ شفاهی تمام موارد را لحاظ کردیم. برخی اسناد را نیز مشاهده کردیم زیرا پدرش رئیس اتاق بازرگانی همدان و از تجار بوده است. ما در این کتاب کار را بهصورت بنیادی انجام دادیم و همۀ منابع را دیدیم و با نگرش جامعهنگر کتاب را گردآوری کردیم.
یزدانیراد در پاسخ به این پرسش که در روند انجام مصاحبه با سانسور نیز مواجه بودید، گفت: تاریخ شفاهی روایت شخصی یک فرد است و مواردی هم وجود دارد که با حساسیتهایی همراه است. در این کتاب نیز ما با این مساله مواجه شدیم اما ۹۰ درصد اطلاعات در کتاب گنجانده شده و بخش کمی با سانسور مواجه شد. این موارد به کتاب خدشهای وارد نکرد اما اعتماد بر این باور بود که بخشهای سانسور شده پس از مرگش منتشر شود.
وی در پایان سخنانش گفت: کتاب «در پرتگاه حادثه» در سال ۹۶ به چاپ رسید و اکنون به چاپ سوم رسیده است. این کتاب با استقبال خوبی مواجه شد زیرا برای برخی موسسهها که روی طرحهای خلاقانه و کارآفرینی فعالیت میکنند بر این باورند که زندگی نامه اعتماد جالب است جوانی از شهرستان به تهران میآید و در دبیرستان البرز درس میخواند و در سوئیس لیسانس الکترونیک دریافت میکند و موفق میشود فوق لیسانس و دکترایش را در فیزیک هستهای بگیرد و این سیر زندگی برای خوانندهها خیلی جالب بوده است.
نظر شما