وال استریت ژورنال در مطلبی، کتاب حاضر را اینطور معرفی کرده است: «در این اثر میآموزیم که مغز چگونه تکامل یافته، به چه ترتیبی ساختاربندی شده و چگونه فعالیتهای شما را شکل میدهد. همچنین خواهیم آموخت که برای شناخت دقیق رفتار خود، باید افسانههای رایجی چون «مغز خزنده» و «نبرد بین عقل و احساس» یا حتی طبیعت و تربیت را فراموش کنیم. این کتاب هم حس کنجکاوی خواننده را برانگیخته و هم نزد دانشمندان برجسته و کارآزموده محبوب شده است؛ کتابی سرشار از شگفتی، شوخطبعی و اشارات مهم درباره ماهیت بشر.
فلدمن بارت در کتاب جدید خود، دیدگاههای چالشبرانگیز و حیرتآوری ارائه میدهد. او میگوید: مغز ما برای اندیشیدن تکامل نیافته است. هدف اصلی پیدایش این عضو بدن، از ابتدا مدیریت منابع فیزیکی و تضمین بقای ما بوده است.»
هلن اس. مایبرگ؛ روانپزشک و دانشمند اعصاب هم درباره این اثر، معتقد است: «بارت با چشم یک دانشمند و قلب یک قصهگو مینویسد. این کتاب اثری است که هر انسانی، چون مغز دارد، باید آنرا بخواند!»
یک پاسخ بدیهی اما احتمالا اشتباه!
«چرا مغز شما تکامل پیدا کرده است؟ پاسخ بدیهی است: برای فکر کردن. معمولا فرض میشود که مغز در یک روند پیشرونده، از جانوران پست به عالی تکامل یافته است و پیشرفتهترین مغز، مغز انسان است. بااینحال، تفکر، قدرت بسیار بزرگی در انسان است؛ اینطور نیست؟ اما پاسخهای بدیهی برخی مواقع اشتباه هستند. در حقیقت، این دیدگاه که مغز ما برای تفکر تکامل یافته است، به سوءتفاهمهای عمیق فراوانی درباره ماهیت انسان منجر شده است. وقتی باور عمیق خود را کنار بگذارید، برای درک اینکه مغز شما چگونه کار میکند و مهمترین وظیفه آن چیست و در نهایت، شما واقعا چه نوع مخلوقی هستید، نخستین گام را برداشتهاید...
به پرسش اول خود باز میگردیم: چرا مغزی مانند مغز انسان تکاملیافته است؟ به این پرسش نمیتوان پاسخ داد، به دلیل اینکه تکامل بهصورت هدفمند رخ نمیدهد، یعنی در واقع، هیچ دلیلی برای اینکار وجود ندارد. اما میتوان گفت که مهمترین وظیفه مغز شما چیست. این وظیفه تعقل، هیجان، تصور و خیال، خلاقیت یا همدلی نیست. مهمترین وظیفه مغز شما، کنترل بدن (مدیریت آلوستاز) با پیشبینی نیاز انرژی قبل از بروز آن نیاز است، بهطوریکه بتوانید حرکات و فعالیتهای ارزشمند انجام دهید و بقای خود را حفظ کنید. مغز شما پیوسته از انرژی شما برای دستیابی به بازده و مزایای خوب نظیر غذا، پناهگاه، عاطفه یا حفاظت فیزیکی استفاده میکند، بنابراین میتوانید مهمترین وظیفه حیاتی طبیعت یعنی انتقال ژنها به نسل بعدی را انجام دهید. خلاصه اینکه، مهمترین وظیفه مغز شما، فکر کردن نیست. این عضو یک جسم کرممانند است که در طول زمان به یک جسم بسیار پیچیده تبدیل شده است.
البته مغز شما قادر به تفکر، احساس، تخیل و ایجاد صدها تجربه دیگر نظیر فراهم کردن شرایط خواندن و درک این کتاب است. اما همه این قابلیتهای ذهنی، برآیند و نتیجه یک مأموریت اصلی برای زنده نگهداشتن شما با مدیریت بودجهبندی بدنتان نیستند. هرچیزی که مغز شما ایجاد میکند، از خاطره تا توهم، از شادی تا شرم، بخشی از این مأموریت است.»
مغز شما یک شبکه است
«شبکه مغز شما همواره در حال کار است. نورونهای شما هرگز منتظر نمیمانند تا یک عامل بیرونی آنها را فعال کند، بلکه همه نورونها پیوسته با هم ارتباط دارند. ارتباط آنها با توجه به رخدادهای درون بدن، ضعیف یا قوی میشود، اما تا زمان مرگ، هرگز متوقف نمیشود.
ارتباط در مغز شما یک عمل متعادلکننده بین سرعت و هزینه است. هر نورون مستقیما اطلاعات را به چند هزار نورون دیگر منتقل میکند و از چند هزار نورون دیگر اطلاعاتی را میگیرد و بیش از پانصد تریلیون اتصال نورون به نورون ایجاد میکند. این عدد واقعا بزرگی است، اما اگر هر نورون مستقیما با هر نورون دیگر در شبکه ارتباط برقرار کند، این عدد بهطور قابلتوجهی بزرگتر خواهد شد. چنین ساختاری نیازمند ارتباطات و اتصالات بسیاری برای حفظ عملکرد مغز است. بنابراین، شما یک آرایش و سیمکشی مقتصدانهتر مانند سیستم ارتباطات و مسافرت هوایی جهانی دارید.»
نخستین چاپ کتاب «7/5 درس درباره مغز» در 192 صفحه با شمارگان یکهزار و 100 نسخه به بهای 45 هزار تومان از سوی بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه راهی بازار نشر شده است.
نظر شما