شنبه ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۸:۰۵
مهارت و انگیزه در کاربران افزایش یابد/ ارزیابی اطلاعات با رویکردی کاربرمدارانه

نویسنده کتاب «اعتبارسنجی اطلاعات وب؛ از مفهوم تا مدل» می‌گوید: این اثر به بحث ارزیابی اطلاعات رویکرد کاربرمدارانه دارد و از این نگاه مجموعه‌ای از مهارت‌ها لازم است که در طول زمان با تجربه و تلاش بدست ‌می‌آید. عامل انگیزه نیز عامل مهمی است که نباید فراموشش کرد.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نویسنده کتاب «اعتبارسنجی اطلاعات وب؛ از مفهوم تا مدل» در اثر خود، با بررسی ۹۰ اثر در زمینه اعتبار اطلاعات به‌ویژه در محیط وب، نشان ‌می‌دهد که این مفهوم دارای مؤلفه‌ها و ابعاد مختلفی است و وجوه بسیار متعددی دارد که باید آن‌ها را در قالب لایه‌بندی‌ها و مدل‌های مفهومی‌‌ دسته‌بندی کرد. نویسنده پس از بررسی این آثار، مشخص می‌کند که اعتبار اطلاعات از دو بعد تخصص و قابلیت اعتماد، تشکیل شده است. برای کسب اطلاعات بیشتر درباره این کتاب با حمید کشاورز مولف این کتاب گفت‌و‌گویی انجام دادیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

با توجه به اینکه شبکه جهانی وب در بردارنده منابع اطلاعاتی فراوانی است، برای کسب سواد رسانه‌ای و اینکه بمباران اطلاعاتی صورت نگیرد، و بتوان از منابع اطلاعاتی لازم، بهره کافی را برد لازم است چه اقداماتی صورت گیرد؟
با توجه به شرایطی که اکنون در فضای مجازی وجود دارد، شبکه‌‌ وب و دسترسی همگانی به اطلاعات موضوعی که این کتاب بررسی می‌کند، قابل توجه است. لازم است بیان کنم موضوعی را که این کتاب بررسی می‌کند موضوع جالبی است اما باتوجه به اینکه منابع به ویژه منابع تحت وب در فضای رسانه‌های اجتماعی همواره عوض می‌شوند و ما با تعدد و تنوع منابع اطلاعاتی سروکار داریم، مدام باید منابع جدید را بخوانیم و اطلاعات جدید داشته باشیم یکی از نقاط ضعفی را که می‌توانم به آن اشاره کنم، منابع مورد استفاده است که مربوط به دو تا سه سال پیش است و لازم است خوانندگان منابع جدیدتر ۲۰۲۰- ۲۰۲۱ را نیز مطالعه کنند. مخصوصا منابعی که با فضای رسانه‌های اجتماعی و سوشال مدیا‌ها در پلتفرم‌های مختلفی که الان وجود دارد ارتباط پیدا می‌کند و در همه جا درباره آسیب‌های ناشی از استفاده‌های نادرست از شبکه‌های مجازی مطالبی را شاهد هستیم‌.
 
این کتاب اساسا به بحث ارزیابی اطلاعات رویکرد کاربرمدارانه دارد، و این یک نکته‌ اساسی است. زیرا ما از جنبه تکنیکال و مهندسی نیز می‌توانیم ارزیابی اطلاعات را بررسی کنیم. اینکه در بحث طراحی نرم‌افزار، طراحی وبسایت، تولید فیلم و صدا و ویدیو، چه رخ داه است بحث‌های فنی و مهندسی و نیز تکنیکال تولید محتوا و تولید اطلاعات است و در حوزه‌ شبکه‌های مجازی، نرم‌افزار پاپ کدی، هوش مصنوعی یا ماشینی نیز همه‌ این مباحث مطرح است. اما این کتاب جنبه کاربرمدارانه‌اش را بررسی می‌کند؛ اینکه کاربر از چه ویژگی‌هایی و از چه مهارت‌های اساسی‌ در مواجهه با این حجم عظیم از اطلاعات خوب و غیرخوبی که دریافت می‌کند، باید برخوردار باشد. آن چیزی که مسلم است این است که این مهارت‌ها را خیلی‌ افراد ندارند‌. مهارت سواد اطلاعاتی، رسانه‌ای، شبکه‌ای یا سواد دیجیتال و همه‌ اینها به ندرت وجود دارد و ما آسیب‌های کمبود این نوع سواد را شاهد هستیم. این آسیب‌ها لزوما آسیب‌های جسمی نیست، آسیب‌های روانی و آسیب‌های اجتماعی امنیتی نیز می‌تواند باشد و می‌تواند ساختار یک‌جامعه‌ و سرمایه‌ اجتماعی آن را از بین ببرد.

بنابراین این کتاب بیشتر رویکرد کاربرمدارانه دارد و سعی‌ می‌کند مهارت‌افزایی کاربران را پررنگ، بررسی و گوش‌زد کند که کاربران باید از مهارت‌های لازم در ارزیابی اطلاعات بهره‌مند باشند. حال بخشی از این مهارت‌ها محتوایی است و بخشی از آن باید یک متن را به‌لحاظ دقت، عمق، نوع محاسبه، استدلال، منطقی بودن متن، ارتباطش با متون قبل از خودش، نوع نگارشش، کلماتی که استفاده کرده و طول متن و خیلی چیز‌های دیگر بررسی کنند. همچنین در کنار این کاربر باید بتواند بحث چندرسانه‌ای‌ها را پوشش دهد. باید بتواند ویدیو و اخبار جعلی را ارزیابی کند، حتی بتواند انیمیشن‌های نامرتبط را شناسایی کند، یا پروفایل‌ها را مقایسه کند. بداند چه فردی این اطلاعات را تولید کرده است و آیا از آن مهارت برخوردار است یا خیر؟ وب‌سایتش چیست و بتواند لینک‌های معتبر و نامعتبر را شناسایی کند و اینکه اساسا در بحث روانی تولید محتوا، مطلب باید از چه ویژگی‌هایی برخوردار باشد.

اما در کنار همه‌ این‌ها کاربر باید بتواند به نظر ساختاری و زیبایی‌شناختی اطلاعات وب را ارزیابی کند. یعنی یک وبسایت خوب از چه ویژگی‌هایی برخوردار باشد، طراحی‌اش چگونه باشد، اطلاعات چگونه طراحی شده باشد، ویژگی‌های تعاملی آن چگونه است، آیا می‌تواند با مخاطبانش تعامل کند و بازخوردی ارائه دهد، و بحث‌های مربوط به ساختار وبسایت‌ها که آیا وبسایت ساختار و پوسته درستی دارد؟ ساختار بندی و شاکله‌‌اش چگونه است، ارتباط منطقی‌ بین فضاهای مختلف یک وبسایت یا یک کتاب الکترونیک یا حتی یک نرم‌افزار اجتماعی نشان می‌دهد که از چه منطقی برخوردار است و کاربر با این چالش مواجه است که نه‌تنها باید محتوا را ارزیابی کند بلکه باید ساختار و نوع طراحی را هم ارزیابی کند. در گذشته چنین چیزی نبود. یعنی کاربر فقط مجله‌ یا کتابی را می‌خواند و بعد بررسی می‌کرد که آیا اطلاعات موثق و مستدل است یا خیر و استانداردها درست است یا خیر و از چه منطقی برخوردار است. اما اکنون باید بتواند طراحی، بحث زیبایی‌شناختی، زبان‌های برنامه‌نویسی، نوع تعامل، مکانیسم‌های تعامل با محیط اطلاعاتی، محیط نویسندگان، طراحان و آفرینندگان منابع تحت وب را شناسایی و ارزیابی کند و این چالش بسیار جدی‌ای است که باید به آن پرداخت.

با توجه به آنچه گفتید چگونه می‌توان منابع اطلاعاتی موجود در فضای وب را ارزیابی کرد تا درهم‌آمیختگی اطلاعات درست و نادرست کاربر را با چالش مواجه نکند؟
اینکه منابع اطلاعاتی را چگونه‌ می‌شود ارزیابی کرد بحث پیچیده‌ای است. از نگاه کاربرمدارانه مجموعه‌ای از مهارت‌ها لازم است، مهارت‌هایی که در طول زمان با تجربه و تلاش بدست ‌می‌آید. یک عامل مهمی هم که اینجا وجود دارد عامل انگیزه است که نباید فراموشش کرد. زیرا خیلی وقت‌ها ممکن است فرد از مهارت لازم برخوردار باشد اما انگیزه‌ لازم را به هر دلیلی برای ارزیابی نداشته باشد. همیشه در بحث‌های باورپذیری اطلاعات یا اعتبار اطلاعات به انگیزه و مسائل روانشناختی توجه می‌شود. ما دائم می‌گوییم افراد باید سواد رسانه‌ای داشته باشند و بتوانند ارزیابی کنند و این منوط به این است که آنها بخواهند این کار را انجام دهند و ما باید این خواسته و انگیزه‌مندی را در آنها به‌وجود آوریم. خیلی ازکاربران آگاهی لازم را ندارند یا آگاهی دارند اما انرژی لازم را نمی‌گذارند و افراد دیگر نیز به دلایل مختلف انگیزه لازم را ندارند و لازم است که ما به بحث انگیزه از لحاظ روانشناختی و جامعه‌شناختی هم توجه کنیم تا افراد به ارزیابی اطلاعات تمایل پیدا کنند.

چه تفاوت اساسی بین روش‌های نظام‌مند و جزئی با روش‌های اکتشافی و کلی وجود دارد که کاربران و پژوهشگران بیشتر از روش اول برای اعتبارسنجی اطلاعات استفاده می‌کنند؟
نگاه کل‌گرا و نگاه فراگیر می‌گوید که یک وبسایت اگر به لحاظ ظاهری و نگاه اولیه قابل قبول به‌نظر برسد و تاثیر لازم را داشته باشد می‌توانیم آن را خوب ارزیابی ‌کنیم و شاید لازم نباشد که به جزئیات بپردازیم. این دقیقا نقطه‌ ضعفی است که خیلی‌ افراد دارند. زیرا در فضای وب به‌دلیل اینکه از مکانیسم‌های طراحی پیشرفته استفاده می‌شود، ممکن است نرم‌افزار‌های خوب استفاده شود و طراحی خیلی حرفه‌ای باشد، از فونت و سایز و ساختار خوب استفاده شده باشد و این فریبی بیش نیست زیرا با نگاه ساده و بررسی کلی نمی‌شود به این درک رسید که یک وب‌سایت، شبکه‌ اجتماعی، یا یک کتاب الکترونیکی از اعتبار لازم برخوردار است یا خیر.

لازم است که ما خیلی جزء‌نگریانه بررسی کنیم و این نیازمند یک مهارت است و کسب این مهارت نیازمند زمان، انرژی و تلاش، همکاری با دیگران، حضور در کلاس‌ها و ورک شاپ‌ها است. تجربه لازم دارد و این تجربه می‌تواند پشتوانه آن مهارتی باشد که ما به دنبالش هستیم. البته ممکن است یک نفر حرفه‌ای باشد و سال‌ها در این زمینه فعالیت کرده باشد که او می‌تواند با یک نگاه کل‌گرایانه نظر بدهد و درست هم باشد. اما اغلب کاربران از این ویژگی برخوردار نیستند و می‌توانند فریب بخورند و ما بسیار شاهد بحث فریب و ضد اطلاعات هستیم. اینکه بسیاری از آژانس‌ها، کشورها، شرکت‌ها برای فروش ابزارهایشان و القاء مطلب فکر‌یشان از فریب‌کاری استفاده می‌کنند و این مساله‌ای بسیار جدی است. اگر بخواهیم میزان فریب خوردن را کاهش دهیم لازم است کاربران بتوانند جزء جزء اطلاعات را بررسی کنند. اطلاعات یک وبسایت را با اطلاعات سایر وبسایت‌ها مقایسه کنند حتی درمورد یک مقوله و خبر واحد و در انتها به این نتیجه برسند که کدام درست‌ می‌گوید و کدام‌ یک به حقیقت نزدیک‌تر است.

با توجه به اینکه اعتبار منبع و اعتبار پیام به هم وابسته هستند و بر هم اثر می‌گذارند چگونه می‌توان این اعتبار را سنجید؟ به گفته دیگر اعتبار یک منبع چگونه سنجش می‌شود تا بتوان پیام‌های تولید شده از سوی آن منبع را باور کرد و همچنین میزان اعتبار یک پیام چگونه مشخص می‌شود؟ 
مشکلی که در مورد فضای وب وجود دارد این است که یک فضای درهم تنیده‌ای است که فاصله‌ بین منبع و پیام را از‌ بین برده است. قبلا اگر ما کتابی را بررسی می‌کردیم منبعش مشخص بود یعنی نویسنده، ناشر و ویراستار‌ها مشخص بودند، که از آن تحت عنوان منبع یاد می‌شد. ممکن بود منبع دولت یا یک مدیر و مسئول باشد. آنها قابل شناسایی بودند و از آن طرف پیام و محتوا هم قابل شناسایی بودند. زیرا کتاب محتوایی داشت و مقالاتی موجود بود که کاربر می‌توانست این دو را در کنار هم ارزیابی کند. اما در مورد فضای وب نمی‌توان منابع را به‌خوبی شناسایی کرد. یعنی نمی‌دانیم این پستی که اکنون در اینستاگرام منتشر شده در واتساپ بوده یا آپارات؟ یوتیوب و یا در شبکه‌های دیگر. و آن را چه کسی تولید کرده است؟ ما حتی اکنون می‌دانیم که ویدیوها را می‌توانند دستکاری کنند و ویدیو‌های جعلی بسازند و با دیپ فیک نیوزها یا با استفاده از هوش مصنوعی و حوزه‌های داده‌کاوی و علم داده؛ می‌شود هرچیزی را به شکل فیک ساخت. همچنین ما اکنون بات و نرم‌افزار تولید محتوا داریم. خیلی از شرکت‌ها یا دولت‌ها در توییتر نرم‌افزارهایی را برای تولید محتوا و پست تولید ‌می‌کنند. این بدان معنی است که گاهی افراد پست‌ها را تولید نمی‌کنند، و نرم‌فزارها میلیون‌ها پست را تولید می‌کنند. بنابراین محیط وب درهم‌ تنیدگی منبع و پیام را دارد و مرز بین منبع و پیام برداشته شده است که این یک چالش بسیار جدی است.

در انتها کمی هم درباره مفاهیم اعتماد، اعتبار و کیفیت در ارزیابی اطلاعات که یک فصل از کتاب را به آن اختصاص داده‌اید توضیح دهید و بفرمایید که اهمیت درک این مفاهیم و شباهت‌ها و تفاوت‌هایشان چه کمکی به حل چالش‌های نوین در ارزیابی اطلاعات می‌کند؟
کیفیت یک مفهوم کلی‌تر است و می‌تواند اعتماد و اعتبار را دربر بگیرد که ما بحث کیفیت داده و کیفیت اطلاعات را داریم و بحث بسیار گسترده‌ای است که در مدیریت داده و اطلاعات درباره آن صحبت می‌شود. اما اعتبار که موضوع این کتاب است یک مفهوم استاتیک و ثابت است که مربوط به منابع اطلاعاتی است. مشخص است نویسنده‌اش چه کسی است، چه زمانی چاپ شده است، وب‌سایت یا نرم‌افزار اجتماعی نیز همینطور هستند. این‌ها ثابت‌اند و افراد می‌توانند ارزیابی‌های متفاوتی از آن داشته باشند. یکی می‌تواند ارزیابی خوب داشته باشد و دیگری ارزیابی بد کند. پس اعتبار مفهومی وابسته به منبع یا وابسته به آن سوژه اطلاعاتی ماست که ثابت است و به این که افراد چه ارزیابی‌هایی از آن داشته باشند ربطی ندارد. این ویژگی ماهوی یک منبع را اعتبارمی‌گوییم. یعنی مجموع ویژگی‌هایی که یک منبع می‌تواند داشته باشد و می‌تواند باعث شود که آن منبع معتبر باشد یا خیر. اما وقتی بحث اعتماد را مطرح می‌کنیم موضوع ریسک کردن انسان‌ها و بحث روان‌شناختی واکنش افراد مطرح می‌شود. یعنی درست است که کتاب و وب‌سایت ثابت است، اما واکشن‌های ما متفاوت است. حتی در طول زمان یک فرد می‌تواند واکشن‌های متفاوتی داشته باشد و اعتماد کند که چیزی را بخرد یا اطلاعاتی را در پایان نا‌مه‌اش استفاده کند یا خیر. بنابراین نوع واکنشی که فرد نشان می‌دهد باعث می‌شود بحث اعتماد به‌وجود بیاید. کیفیت نیز بحثی کلی است که دو زیرمجموعه از آن می‌تواند اعتبار و اعتماد باشد. اعتبار مفهومی وابسته به سوژه اطلاعاتی ثابت است درحالی‌که اعتماد مفهوم وابسته به انسان و نوع واکنش و نوع رفتار و تصمیم‌گیری او است.

کتاب «اعتبارسنجی اطلاعات وب؛ از مفهوم تا مدل» نوشته حمید کشاورز در 315 صفحه و با قیمت 26000 تومان ازسوی پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها