لیلی خالصی در زادروز محمد بهرامی به ایبنا گفت:
مهمترین ویژگی محمد بهرامی جدی بودن و علاقه وی به ایران است/ «برآمدن آفتاب» به دلیل کرونا دیده نشد
همسر محمد بهرامی در زادروز این هنرمند پیشکسوت درباره کتاب «برآمدن آفتاب» صحبت کرد و از زندگی با این هنرمند گفت.
لیلی خالصی در گفتوگو با ایبنا در توضیح کتاب «برآمدن آفتاب» اظهار کرد: حدود 30 سال طول کشید تا محمد بهرامی توانست از جاهای مختلف ایران برای نگارش کتاب «برآمدن آفتاب» (با عنوان فرعی «تاریخ فرهنگ و هنر ایران») نمونهبرداری کند؛ او پژوهش کرد، در خصوص اینکه تمدن از کجا شروع شد و بعد چطور ایران شکل گرفت.
وی ادامه داد: او سعی کرد کتابی آماده کند که تمام آثار هنری را در آن شرح دهد؛ از این رو بهطور کلی فلات ایران را یک گهواره و خاستگاه تمدن بشری در نظر گرفت؛ سرزمینی که در پایان دوره یخبندان مسکن کسانی بوده که پیش از این در خاورمیانه پخش بودهاند؛ یعنی اول فلاتی بوده به نام فلات ایران که وقتی عصر یخبندان میشود، افراد مکانهای مختلفی را برای زندگی انتخاب میکنند؛ مثل عراق کنونی (دجله و فرات) که مکان حاصلخیزی برای زندگی انسانها بوده است و به این صورت ایران بزرگی پدید میآید که بعدها بر اساس اتفاقات تبدیل به کشورهای مختلف میشود.
همسر محمد بهرامی با اشاره به محتوای کتاب گفت: این کتاب شامل تاریخ دههزار سال قبل از میلاد ایران تا ابتدای دوره هخامنشی را روایت میکند. این کتاب گزیدهای از تاریخ فرهنگ و تمدن ایران است. بهرامی مطالب این کتاب را به شکل معتبر و مستند و بر اساس گزینشهای مختلف هم از راه آثاری که وجود داشته و هم از آن چیزی که سینه به سینه نقل شده، جمعآوری کرده و بهصورت کتاب درآورده است.
وی افزود: این اثر، کتاب بسیار کامل و جامعی است که اطلاعاتی از دینهایی که در ایران به وجود آمده، از غارها و تپهها و فرهنگ آریاییها به مخاطب میدهد. حتا درباره آریاییهایی که بهصورت شاخهای به اروپا رفتند، توضیح میدهد. برای مثال در فرانسه دستهای میبینید که فامیل آنها دوگل است که اینها همه از گیلان ایران به آنجا رفتند.
خالصی درباره آینده این پژوهش گفت: این کتاب ادامه خواهد داشت؛ چراکه قرار بود، چهار یا پنج جلد باشد که جلد نخست آن به چاپ رسید و بعد به اوضاع کرونا خوردیم و متاسفانه حتا جلد اول را هم نتوانستیم بهخوبی معرفی کنیم. کتابی که در سال 98 منتشر شد. حال به این نتیجه رسیدم که دوره یخبندان خیلی بهتر از دوره کروناست.
وی ادامه داد: بهرامی به دلیل عشق و علاقهای که به تاریخ، فرهنگ و هنر ایران داشت به سراغ این کتاب رفت. میدانیم که وی پایهگذار هنر گرافیک در ایران است و بدعت جدیدی در هنر مینیاتور در ایران داشته است. آثار او با همه هنرمندان دنیا متفاوت است؛ چراکه هم سبکهای متفاوتی را کار کرده و هم تکنیکهای مختلفی دارد. او تماما از فرهنگ تاریخ و هنر ایران در نقاشیهایش کمک میگیرد.
خالصی با اشاره به نقاشیهای همسرش گفت: شما وقتی یک تابلو میبینید، از آن لذت میبرید؛ اما تابلوهای بهرامی یک دائرةالمعارف درباره ایران است و اطلاعات زیادی به شما میدهد. وی این کتاب را نیز بر اساس عشق و علاقهای که به ایران و هنر آن دارد، نگارش کرد. او معتقد است که این فرهنگ باید به صورت نوشتاری درآید؛ چراکه کتاب همیشه میماند.
وی افزود: این کتاب میتواند مورد استفاده برای محیطهای دانشگاهی قرار بگیرد و کسانی که دانشجوی تاریخ، ادبیات و هنر هستند، از آن استفاده کنند. متاسفانه تاریخ فرهنگ و هنر ایران را همیشه خارجیها نوشتند. مثلا پروفسور پوپ یک تاریخ ده جلدی از تاریخ فرهنگ و هنر ایران نوشته است.
همسر محمد بهرامی در توضیح مشکل کتابهایی که از سوی مستشرقین نوشته شده است، اظهار کرد: فردی مثل پوپ هنرمند نبوده و با نشانههای آثار هنری ایران هم آشنایی نداشته و فقط یک مستشرق بوده است. مشکل بعدی آنکه، مترجمانی که این آثار را ترجمه کردند، نیز آشنایی چندانی نداشتند؛ بنابراین جای خالی یک کتاب جامع که از سوی یک هنرمند ایرانی نوشته شود و به تاریخ فرهنگ و هنر این مملکت بپردازد، خالی بود.
وی درباره سالهای زندگی با محمد بهرامی گفت: باید دید زندگی با هنرمند را از چه دیدگاهی نگاه میکنیم. اگر از یک دیدگاه اجتماعی معمولی نگاه کنیم، بسیار سخت است؛ چراکه هنرمندان اخلاق خاص خودشان را دارند؛ اما اگر از من بپرسید؛ من میگویم که در این سی و چند سالی که با محمد بهرامی زندگی کردهام؛ بیشتر جنبه هنری و ملیگرایی وی برای من اهمیت داشته است و این من را راضی میکند.
خالصی با اشاره به اینکه مهمترین ویژگی محمد بهرامی جدی بودن و علاقه وی به ایران است، اظهار کرد: در این سالها دوست داشتم به او کمک کنم و گوشهای از کار را بگیرم. کشور ما در گذر تاریخی سختی قرار دارد و نیازمند تقویت و حفظ فرهنگ و هنر است. از این رو من نیز وظیفهای دارم. بالاخره هرکس باید یک باری را در دنیا بردارد.
نظر شما