وی اضافه کرد: داستان این رمان در مورد قنات خشک شدهی یک روستای کویری است؛ قناتی که در محاصره چاههای عمیق قرار گرفته و پدر مژگان قصد احیای آن را دارد اما احیای این قنات به این راحتی انجام نمیشود.
میرابوطالبی تصریح کرد: احیای قناتها مخالفان و مخاطراتی دارد. در کنار همه این مشکلات همه گمان میبرند این چاه محبوسی دارد؛ جوانی که عاشق منیژه است اما هیچ کس نمیخواهد رستموار به دل چاه بزند و نجاتدهنده محبوس درون چاه باشد.
این داستاننویس ادامه داد: داستان در اقلیمی کویری میگذرد و ویژگیهای اقلیمی منطقه را رعایت کرده است، علاوه بر اینکه نیم نگاهی دارد به داستان اسطورهای بیژن و منیژه و چاهی که در آن داستان بین آن دو فاصله میاندازد. یکی در چاه حبس میشود و دیگری بالای چاه گرفتار است.
میرابوطالبی یادآور شد: علاوه بر اینها قنات یک سازه مهندسی بسیار کارآمد در بسیاری از مناطق ایران است و اینکه در رمان نوجوان محوریتی اصلی داشته باشد، میتواند نوجوانان این رده سنی را با این المان کویری و ایرانی آشنا کند. باشد که بچهها با توانمندیهای ایرانیان در سازگاری با محیط آشنا شوند.
نظر شما