گفتوگوی اختصاصی ایبنا با پروفسور «فرانک فن هیپل» مقام ارشد سابق کاخ سفید
چگونه رویای سوخت برق هستهای به یک کابوس تبدیل شد؟/ جامعه بینالمللی هیچ اطلاعی از برنامه هستهای اسرائیل ندارد
پروفسور «فرانک فن هیپل» مقام سابق کاخ سفید و استاد دانشگاه پرینستون میگوید کشورهای هستهای در حال افزایش ذخائر بمب اتمی خود هستند و جامعه بینالمللی هیچ اطلاعی از برنامه هستهای اسرائیل ندارد.
از آنجا که «فن هیپل» از مشاوران فنی تیم هستهای آمریکا در مذاکرات هسته ای با ایران نیز بوده است دیدگاههای وی در خصوص مسائل هسته ای برای مخاطب ایرانی جالب توجه است.
درباره کتاب «پلوتونیوم: چگونه رویای سوخت برق هستهای به یک کابوس تبدیل شد» با پروفسور «فرانک فن هیپل» گفتوگویی انجام دادهایم که در ادامه میآید.
فرانک فنهیپل، 84 ساله، یک فیزیکدان و البته سیاستمدار شناختهشده در ایالات متحده آمریکا محسوب میشود. او هماکنون استاد دانشگاه پرینستون در حوزههای مربوط به «پیوند علم و امنیت بینالملل» بوده و در کالج تخصصی «وودرو ویلسون» نیز در همین زمینه مشغول به فعالیت است. در دهه ۱۹۸۰ میلادی، فن هیپل ریاست فدراسیون دانشمندان آمریکا را بر عهده داشت.
او در آن سالها و در اوج شکلگیری تقابل واشنگتن و مسکو در دوران جنگ سرد، نقش بسزایی در کنترل رقابت تسلیحاتی میان مسکو و واشنگتن ایفا کرد. او از طریق همکاری و ارتباط با یوگنی ولیکوف، فیزیکدان اتمی و یکی از مقامات سابق اتحاد جماهیر شوروی، سعی کرد سطح رقابت تسلیحاتی و هستهای میان کاخ سفید و کاخ کرملین را کاهش دهد. فنهیپل، امروز علاوهبر فعالیتهای دانشگاهی در حوزه فیزیک و روابط بینالملل، مشاور ویژه مرکز ملی کنترل تسلیحات و منع گسترش سلاح هستهای در این کشور محسوب میشود.
این در حالی است که فعالیتهای فنهیپل و همکارانش، همواره از سوی جمهوریخواهان و حتی برخی دموکراتها، مورد انتقاد قرار گرفته است. دو حزب سنتی آمریکا، وجود مراکز غیردولتی کنترل تسلیحاتی در این کشور را همواره به مثابه عواملی مزاحم قلمداد کرده و توجهی نسبت به توصیههای خاص این نهادها در حوزه استفاده از تسلیحات عمومی و پیشرفته و ممنوعه نمیکنند. نقطه اوج فعالیت سیاسی فنهیپل، بین سالهای ۱۹۹۳ تا ۱۹۹۵ بوده است. او در دوران ریاستجمهوری بیل کلینتون، معاون امنیت ملی مرکز علم و تکنولوژی در کاخ سفید بوده است.
به عبارت بهتر، فنهیپل از مشاوران اصلی دولت بیل کلینتون در حوزه تکنولوژی و روابط بینالملل (خصوصا در عرصه تسلیحاتی) بوده است. فنهیپل، در حوزه مواد شکافتپذیر و استفاده از انرژی هستهای در بهینهسازی مصرف سوخت، تاسیس راکتورهای غیرنظامی در جهان و ... نیز به همراه همکارانش در مراکز مختلف، مشغول تحقیق و مطالعه است. وی طی سالهای اخیر، بارها به انتقاد از سیاستهای تسلیحاتی دولت آمریکا و رویکرد دونالد ترامپ در قبال دیگر بازیگران بینالمللی از جمله ایران پرداخته است.
کتاب اخیرتان هم در راستای کارهای قبلیتان در حوزه مسائل هستهای است. در اثر جدیدتان به چه موضوعی پرداختهاید؟
کتاب جدید من «پلوتونیوم: چگونه رویایی سوخت برق هستهای به یک کابوس تبدیل شد» نام دارد که توسط انتشارات اسپرینگر منتشر شده است. «ماسافومی تاکوبو» از ژاپن و « جونگمین کانگ» از کره در این کار با من همراه بودند. این کتاب همچنین به ژاپنی و کرهای نیز ترجمه شده است. این کتاب نشان میدهد که چگونه پیشگامان انرژی هستهای فکر میکردند که انواع فعلی راکتورهای برق، که به طور موثر فقط از U-235 استفاده میکنند، که 0.7 درصد اورانیوم طبیعی را تشکیل میدهد، به زودی به دلیل کمبود سنگ معدن اورانیوم با عیار بالا غیراقتصادی خواهند شد.
بنابراین آنها تصمیم گرفتند راکتورهای تولیدکننده پلوتونیوم را توسعه دهند که U-238 را که 99.3 درصد اورانیوم طبیعی را تشکیل میدهد، به پلوتونیوم با واکنش زنجیرهای تبدیل کند. اما معلوم شد که این راکتورها که توسط سدیم مایع خنک میشوند پرهزینه و غیرقابل اعتماد هستند. همچنین ظرفیت جهانی برق هستهای در سطح پایینی قرار دارد و اورانیوم تنها ۲ درصد از هزینه برق هستهای را تشکیل میدهد. بنابراین، نیازی به راکتورهای پرورش دهنده پلوتونیوم نیست. این چیز خوبی است زیرا پلوتونیوم یک ماده تسلیحات هستهای است. در سال 1974 هند از پلوتونیوم استفاده کرد و خود را از کمک ایالات متحده برای برنامه تولیدکننده خود جهت راهاندازی برنامه تسلیحات هستهای، بی نیاز دید و برنامه خود را بدون کمک آمریکا پیش برد.
کتاب سیری تاریخی را در هستهای شدن کشورها دنبال کرده است. یافتههای این مطالعه تاریخی و درسهای حاصل از آن چیست؟
این کتاب با شرح سوء تفاهمات بیش از نیم قرن پیش آغاز میشود که نسل اول مهندسان هستهای را به سمت گسترش راکتورهای «پرورش دهنده» با سوخت پلوتونیوم نوترونی سریع سوق داد که پلوتونیوم بیشتری نسبت به مصرف خود تولید میکردند و اینکه چگونه آن مهندسان پیشنهاد کردند با «فرآوری مجدد» شیمیایی سوخت مصرفشده راکتورهای انرژی هستهای متعارف، پلوتونیوم راهاندازی را در اختیار پرورشدهندگان قرار میدهد. سپس توضیح میدهد که چگونه راکتورهای تولیدکننده با سدیم مایع خنکشده پرهزینه و غیرقابل اعتماد بوده و نتوانستند از نظر اقتصادی با راکتورهای برق معمولی که با آب خنک می شدند، رقابت کنند.
مهندسان هستهای اولیه همچنین فرض میکردند که انرژی(برق) هستهای منبع انرژی آینده است و منابع اورانیوم کمیاب است. ثابت شد که هر دو فرض اشتباه هستند. این داستان بیش از این روایت تاریخی اهمیت دارد زیرا جداسازی پلوتونیوم از طریق بازفرآوری غیرنظامی امروزه در پنج کشور چین، فرانسه، هند، ژاپن و روسیه ادامه دارد. چین، هند و روسیه به تحقیق و توسعه راکتورهای پرورش دهنده ادامه میدهند، اما این نگرانی وجود دارد که چین و هند این کار را برای اهداف دوگانه انجام میدهند هدف دوم تولید پلوتونیوم برای برنامههای تسلیحاتی خود است.
فرانسه و ژاپن برنامههای توسعه پرورش دهندگان خود را به حالت تعلیق درآوردهاند، اما فرانسه پلوتونیوم را از سوخت مصرفشده راکتورهای معمولی خود بازیافت میکند تا مصرف اورانیوم را تا حدود یک دهم کاهش دهد. ژاپن نیز قصد دارد همین کار را انجام دهد، اگرچه هزینه انجام این کار حدود ده برابر صرفه جویی در هزینه سوخت اورانیوم است.
چرا جداسازی پلوتونیوم از طریق بازفرآوری اورانیوم مشکل زا بود؟ آیا ممکن بود تجربه هند تکرار شود؟
این برنامهها بحثبرانگیز هستند زیرا پلوتونیوم جداسازی شده، از جمله از سوخت مصرف شده راکتور، میتواند برای ساخت سلاحهای هستهای و همچنین سوخت راکتور استفاده شود. در واقع، در سال 1974، هند از اولین پلوتونیوم جداسازی شده برای برنامه تولیدکننده خود برای راهاندازی برنامه تسلیحات هستهای خود استفاده کرد و چهار کشور دیگر (برزیل، پاکستان، کره جنوبی، تایوان) -که همگی توسط دیکتاتورهای نظامی در آن زمان رهبری میشدند- همین مسیر را پیش گرفتند.
بحثی که امروزه برای بازفرآوری مطرح میشود، اقتصادی نیست، بلکه زیست محیطی است. جداسازی پلوتونیوم خطر طولانی مدت سوخت مصرف شده راکتور برق را کاهش میدهد. در واقع، تجزیه و تحلیل دقیق آکادمیهای ملی ایالات متحده و شرکت دفع سوخت مصرف شده سوئد نشان داده است که این مورد صادق نیست. پلوتونیومی که مدفون شده است نسبتا نامحلول است و پلوتونیوم محلول به راحتی توسط زنجیره غذایی ما یا روده انسان جذب نمیشود.
شما در این کتاب اشاره میکنید که ایالات متحده در سال 1974 به هند در ساخت بمب کمک کرد. از طرف دیگر ایالات متحده سابقه حملات هستهای به ژاپن در جنگ جهانی دوم را داشت. چرا واشنگتن تلاش کرد تا یک کشور هستهای دیگر ایجاد کند؟
ایالات متحده و کانادا فکر میکردند که در توسعه یک برنامه انرژی هستهای صلح آمیز در هند تحت برنامه بینالمللی «اتم برای صلح» مشارکت میکنند. ایالات متحده اطلاعات طراحی و آموزشهایی را برای کمک به هند برای جداسازی پلوتونیوم از سوخت پرتودهی یک راکتور تحقیقاتی عرضه شده توسط کانادا ارائه کرد. این اعتقاد وجود داشت که پلوتونیوم به عنوان سوخت هسته استفاده می شود. با این حال، در سال 1974، هند از مقداری از پلوتونیومی که جدا کرده بود برای یک «انفجار هستهای صلح آمیز» استفاده کرد که نشان داد هند برنامه موازی تسلیحات هستهای دارد.
این تجربه ایالات متحده را علیه جداسازی پلوتونیوم از سوخت هستهای مصرف شده هم در داخل و هم در سایر کشورها برانگیخت. من در این تغییر سیاست در ایالات متحده در سال 1977 شرکت داشتم و از آن زمان به هر کسی که گوش میدهد اشاره میکنم که برنامههای جداسازی پلوتونیوم علاوه بر تقویت تکثیر سلاحهای هستهای، منطقی اقتصادی یا زیستمحیطی ندارند.
اصولاً کشورهای دارای سلاح هستهای چه زمانی تصمیم گرفتند که موضوع منع اشاعه را در دستور کار قرار دهند؟
ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی پس از انجام اولین آزمایش هسته ای چین در سال 1964 شروع به ترویج عدم اشاعه کردند. چین پس از آمریکا، اتحاد جماهیر شوروی (روسیه)، بریتانیا و فرانسه، پنجمین کشوری بود که به سلاح هستهای دست یافت.
معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای در سال 1970 لازم الاجرا شد. ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی، بریتانیا، فرانسه و چین متعهد شدند که در ازای عدم دستیابی سایر کشورها به سلاح هستهای و اجازه بازرسیهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی، متعهد شدند که خلع سلاح هستهای را دنبال کنند.
امریکا و روسیه در قالب موافقتامههایی تصمیم به کاهش ذخائر هستهای خود گرفتند و میزانی از آنها را نیز کاهش دادند. روند کنونی در خلع سلاح هستهای به چه گونهای است؟
بله، ایالات متحده و روسیه پس از جنگ سرد، ذخایر ترکیبی هستهای خود را بیش از 80 درصد کاهش دادند، اما اکنون در رقابت هستند و چین در حال افزایش ذخایر تسلیحات خود همراه با هند، پاکستان و کره شمالی است. ما نمیدانیم که آیا ذخایر تسلیحات هستهای اسرائیل در حال افزایش است یا خیر. در واقع اطلاعی از میزان و تعداد بمبهای هستهای اسرائیل وجود ندارد.
نظر شما