زکریا اخلاقی، شاعر و نویسنده یزدی است که توانسته شعر انقلاب را در اوج پرورش دهد و با نگاهی عرفانی در حوزه ادبیات ورود کند.
اخلاقی فعالیتهای جدی ادبی را از اوایل دهه شصت آغاز کرد و با سکونت در شهر قم این فعالیتها جدی شد و با شرکت در جلسات ادبی دفتر تبلیغات قم و جلسات شعر حوزه هنری تهران، ادامه پیدا کرد.
وی به عنوان یکی از سرآمدان در زمینه شعرهای انقلابی و انقلاب اسلامی شناخته می شود که مجموعه شعر او به نام « تبسم های شرقی» نیز به خوبی گواه بر این امر است.
همزمان با ایام الله دهه فجر ایبنا، گفتوگویی با این شاعر یزدی داشته که متن این گفتوگو به شرح زیر است.
با توجه به اینکه از شما به عنوان یکی از شاعران اثرگذار انقلاب نام برده میشود، پس از گذشت چهار دهه از انقلاب، این حوزه را چگونه ارزیابی میکنید؟
شعر انقلاب در دههی نخستین خویش با تعداد معدودی از شاعران شناخته شده و باتجربه و گروه اندکی از جوانان نوپا کار خود را آغاز کرد و اندک اندک جوانان قابلی به این قافله پیوستند و کرانههای وسیعی را فتح کردند.
شعر انقلاب رشد چشمگیری داشته است و شاعران جوان در کنار شاعران باسابقه به باروری و بالندگی این درخت سایهافکن کمک کردند. در هیچ دورهای از ادوار شعر فارسی به اندازهای که در این چند دهه پس از انقلاب شاعر جوان نوآور ظهور کرده سراغ نداریم. شاعران این دوره هم به روز شعر میگویند و هم نوآوریهای فراوانی دارند و هم در بسیاری از میدانهایی که پیشینیان ما در آنها طبع آزمایی نکرده بودند، وارد شدند و آثار بسیار فاخری آفریدهاند.
البته بارها گفتهایم و گفتهاند که همه این کشفها و نوآوریها در سطح است و شعر انقلاب هنوز به عمق نرسیده است. ما شاعران فارسیزبان در اقیانوسی شناوریم که حکیمان و عارفانی چون فردوسی، سنایی، نظامی، عطار، مولوی، سعدی، حافظ، صائب و بیدل از ژرفای آن گوهرها به ارمغان آوردهاند، و وقتی به شعر امروز نگاه میکنیم میبینیم به لحاظ اندیشه و محتوا با شعر این بزرگان بسیار فاصله دارد.
رویکرد عرفانی یکی از رویکردهای شعری شما در غزل بوده است. این رویکرد را چطور می توان به شعر انقلاب ارتباط داد؟ آیا شعر عرفانی میتواند پاسخگوی نیازهای انسان معاصر و جامعهی امروز باشد؟
انسان به عنوان یک موجودی که فطرت الهی دارد و از عالم بالا به این جهان هبوط کرده و در مسیر تکامل و بازگشت به آن مقامات عالی است، دغدغه اصلی او این است که بتواند از میان این روزمرگیها گوهر اصیل و درخشان وجود خود را جلا دهد و صفای نخستین خود را بیابد. و نیاز اصلی او که ضامن سعادت ابدی اوست همین معرفت و رسیدن به مقام قرب است. اگر معرفت توحیدی کامل شود همه چیز درست میشود.اگر نیازهای روحی و معنوی مردم تأمین شود همه نیازهای دیگر تبدیل به بینیازی میشود و دغدغهها و ناآرامیها به آرامش میرسد.
علت اصلی استقبال شگفتآور مردم جهان از شعر عرفانی فارسی هم همین است که بشر امروز دوای همه دردهای خود را رویآوردن به چیزی میداند که دل و جان او را تلطیف کند و او را به آستانه حیات معنوی و آرامش روحی برساند.
افزون بر این، شعر عرفانی به معنای شعر غافل از دردها و نیازهای اجتماعی نیست. چرا که عرفان منحصر به رابطه انسان با خدا نیست، رابطه انسان با اجتماع هم وجه دیگر عرفان است. همانطور که دین از اجتماع و سیاست جدا نیست، عرفان هم از جامعه و رنجها و نیازهای آن جدا نیست. شعر عرفانی هم در همین راستا قدم برمیدارد.
مقام معظم رهبری از شما به عنوان یکی از شاعران مکتب شعری یزد نام بردهاند، ویژگیهای شعر مکتب یزد چیست؟
اولین باری که در یکی از همین شبهای نیمه ماه رمضان در جلسه مقام معظم رهبری حضور یافتم و شعری خواندم، ایشان فرمودند: در شعر شاعران یزد، از جمله شعر ایشان، یعنی بنده، و شعر آقای بهجتی یک نوع سبک خاصی مشاهده میشود که من از آن تعبیر به سبک یزدی میکنم، فرمودند: یک وقتی کسی مجموعهای از شعر شاعران یزد را آورد و من در آن مجموعه نوشتم که فقط در شعر آقایان مدرسیها این سبک را احساس نمیکنم، بقیه شعرها همه این خصوصیت را دارد. و البته فرمودند: ویژگیهای این سبک درک میشود ولی نمیتوان آنها را بیان کرد.
بیش از این بنده از ایشان نشنیدم. در جلسات دیگر هم به این نکته اشارهای نداشتند، بنده هم دیگر در این مورد از ایشان چیزی نپرسیدم.
البته در شعر هر شاعری ممکن است ویژگیهایی وجود داشته باشد که سبک کار او را از دیگران متمایز میکند، گرچه در مقام بیان نشود آن ویژگیها را برشمرد. شعر شاعران یک منطقه و یک استان هم میتواند چنین باشد و از وجوه متمایزی برخوردار باشد که اگرچه توصیف آن دشوار است ولی برای یک ادیب شعرشناس به راحتی قابل درک است.
اما نکته قابل توجه این است که نشنیدیم که حضرت آقا در مورد شعر استانهای دیگر چنین احساسی و چنین بیانی داشته باشند. و این نشان میدهد که ویژگیهای ذهنی و زبانی شاعران یزد ویژگیهایی است که به شعر آنها تشخص بیشتری میدهد. اهالی نقد و صاحبنظران در عرصه ادبیات میتوانند در این موضوع به تحقیق بپردازند و به قول شما ویژگیهای سبکی مکتب شعری یزد را مورد پژوهش قرار دهند.
نظر شما در مورد سرودن شعر عاشقانه چیست؟
در مورد این سؤال پاسخ بنده همان چیزی است که مقام معظم رهبری مکرر در بیاناتشان در دیدار با شاعران فرمودهاند. ایشان عاشقانهسرایی را جایز میدانند منتها با رعایت دو نکته؛ یکی اینکه شعر عاشقانه باید نجیب و لطیف و عفیف باشد، حجب و حیای ایرانی اسلامی در آن رعایت شده باشد و خیلی صریح و عریان و بیپرده و مبتذل نباشد. و دوم اینکه نباید شاعر در عاشقانهسرایی افراط کند و هنر خود را فقط در سرودن شعرهای عاشقانه بهکار گیرد و همه ذهن او را همین امر به خود مشغول کند.
در شعر شاعران اهل بیت در زمان ائمه علیهم السلام هم گاه تشبیب و عاشقانهسرایی در ابتدای شعرها دیده میشود، اما فقط در همین حد که با تلطیف روحیه مخاطب، او را برای شنیدن اصل موضوع مشتاق کنند، نه بیشتر از این. از نظر من اگر شاعری همه ذوق و استعداد خدادادی خود را در عاشقانههای زمینی منحصر کند و به شاعر عاشقانهسرا شناخته شود، کار شایستهای نیست.
نظر شما