الهام یوسفی معتقد است که بالداچی در نگارش کتاب «یک کار خوب» خودش را محدود به یک یا دو ژانر نکرد. ژانر اصلی معمایی و تاریخی است؛ اما هیجان، عشق، تراژدی، مسایل اجتماعی همه در این داستان جا دارند و بسیار به اندازه و در دُز مناسب به قصه تزریق شدهاند. او میگوید: «این کتاب یک اثر ادبی فوقالعاده است که با زبانی بسیار غنی به صورت جزئی و دقیق به تعریف و توصیف فضاها و شخصیتها پرداخته و مسائل مهم اجتماعی و ارزشهای انسانی را در طول یک معمای پررمز و راز گنجانده و تقدیم خواننده کرده است. یوسفی فارغ التحصیل رشته مترجمی زبان انگلیسی در مقطع کارشناسی و آموزش زبان انگلیسی در مقطع کارشناسی ارشد است که به بهانه انتشار نخستین اثر ترجمهای او به سراغش رفتیم تا در گفتوگویی، بیشتر با «یک کار خوب» و جهان داستانی نویسندهاش آشنا میشویم؛
به تازگی کتاب «یک کار خوب» نوشته دیوید بالداچی با ترجمه شما و از سوی نشر کامک منتشر شده است. ابتدا کمی درباره درونمایه و شخصیتهای این اثر بگویید.
این رمان را میشود در دسته رمانهای سیاه قرار داد که درونمایه ماجراجویی، هیجانی و تا حدودی عاشقانه دارد. با اینکه عموما داستانهای جنایی و پلیسی با هدف سرگرمی نوشته میشوند و به رساندن پیام خاصی دقت نمیکنند؛ اما این کتاب یک اثر ادبی فوقالعادهست که با زبانی بسیار غنی به صورت جزئی و دقیق به تعریف و توصیف فضاها و شخصیتها پرداخته و مسائل مهم اجتماعی و ارزشهای انسانی را در طول یک معمای پررمز و راز گنجانده و تقدیم خواننده کرده است. شخصیت اصلی کتاب به نام آرچر- که برای کسانی که کتاب را خواندند بسیار محبوب بوده و آنقدر مورد علاقه همه بود که نویسنده تصمیم به ادامه سری آرچر گرفته است- شخصیتی است بسیار جذاب و درستکار اما در عین حال نویسنده از او قدیس نساخته و مثل همه انسانها دنبال علایق و منافع خودش است. در کل شخصیتهای زیادی در کتاب هستند که آنقدر جزئی توصیف شدهاند که خواننده خیلی راحت با آنها ارتباط برقرار میکند.
«یک کار خوب» یک تریلر تاریخی و پرسرعت است که با پیش رفتن داستان سوالهایی را مطرح میکند؛ آرچر در قبال هنک چه تصمیمهایی میگیرد؟ آیا قادر خواهد بود تا آزادی مشروطش را حفظ کند؟ آیا آرچر میتواند پرده از راز قتل بردارد؟ و ... این پرسشهای معماگونه و پاسخهای آن چه نقشی در پیشبرد داستان دارد؟
درست است. رمان روند پرسرعتی دارد و حوصله خواننده از مطالعه آن سر نمیرود و آنقدر شخصیت آرچر جذاب است که تمام طول داستان خواننده نگران او بوده و میخواهد مطمئن شود که اتفاق بدی برای این شخصیت محبوب نمیافتد. البته آرچر ابعاد جدیدی از شخصیتش را نشان داده و خود اوست که بزرگترین کمک را به خودش میکند. باید بگویم برای من که چندین و چندبار هرجمله این کتاب را خواندم، جزئیات فوقالعاده جذابی در طول داستان به چشمم میخورد که همه در پیدا کردن جواب کمک میکردند. برای مثال نگاهها و حالات چهرهای که به آنها اشاره شده بود که شاید خواننده آنچنان به آنها توجه نمیکرد، اما همگی کلیدهای حل معما بودند.
در خوانش این رمان با ماجراها و فضاهای جنایی، معمایی، رازآلود و حادثهای بسیاری مواجه هستیم که در موازات آن همراه با راوی در جریان پاسخ پرسشها قرار میگیریم. از تاثیر این نوع روایت بر کشش و هیجان اثر بگویید.
یکی از نشانههای داستانپردازی عالی و جذابیت این اثر، همین سوالهای بسیاری است که در طول کتاب ذهن خواننده را درگیر میکند. رمانها و فیلمهای پلیسی مخاطب خاص خودشان را دارند و مخاطبان پروپا قرص اصولا در طول داستان نتیجهای که باید را میگیرند و معما را حل میکنند؛ اما در این روایت نویسنده تعلیقی بکار برده که شما را غافلگیر میکند و با تعویق به اندازهای که چاشنی داستان کرده شما را تا آخر کتاب با دلهره و امید جلو میبرد.
با توجه به حوادثی پیدرپی در طول داستان رخ میدهد و همینطور ویژگیهای داستانی و روایی رمان «یک کار خوب»، به نظر شما نگارش در چنین فضایی چه نسبتی با شخصیتپردازی و فضاسازی دارد؟
از یکسو داستان نثر پرکششی دارد و از سوی دیگر شخصیتها، فضا و زمان بسیار عالی خلق شدند که البته از نویسنده متبحری همچون بالداچی با آن دایره لغات بینظیر و جادوی کلامش جز این توقعی نیست. فضای داستان فضای بعد از جنگ جهانی دوم است که برای ما که سالها در جنگ و تلاش برای بیرون آمدن از ویرانیهایی بودیم که با جنگ به ما تحمیل شد، فضای غریبی نیست. شخصیتها همه به نوعی درگیر جنگ بودهاند و حالا هم درگیر کنار آمدن با شرایط اقتصادی و مسایلی هستند که جنگ برای تمام مردم کشور پیش آورده. طبعا برخی شخصیتها وطنپرست هستند و با شجاعت خدمت کردهاند و برخی سودجو هستند و از شرایط بحرانی جامعه و مردم برای رسیدن به اهداف مالی و قدرت استفاده کردهاند. اما باز هم اینجا در پردازش شخصیت آرچر به جای تمرکز روی اشخاص خاص به این موضوع اشاره شده که تمام ملت با هم از این مسیر سخت گذشتند و شخصیت آرچر امتیاز خاصی برای شرکت در جنگ دریافت نمیکند.
همانطور که گفته شد «یک کار خوب» رمانی معمایی، جنایی و حادثهایست، بالداچی از چه کارکردهای ژانری بر نگارش اثر بهره برده است؟
در این اثر بالداچی خودش را محدود به یک یا دو ژانر نکرد. ژانر اصلی معمایی و تاریخی است اما هیجان، عشق، تراژدی، مسایل اجتماعی همه در این داستان جا دارند و بسیار به اندازه و در دُز مناسب به قصه تزریق شدهاند.
با توجه به فضای ارائه شده در کتاب، از قابلیتهای سینمایی این اثر بگویید. به نظر شما چه ویژگیهایی سبب انتخاب یک اثر داستانی برای اقتباس سینمایی میشود؟
این اثر قابلیت زیادی برای تبدیل شدن به فیلم دارد. تعلیق، شخصیتپردازی قوی و فضاسازی همگی خیلی مهم هستند، البته فیلمنامه هم تاثیر بهسزایی دارد و موفقیت فیلم به شدت وابسته به فیلمنامه خوب خواهد بود وگرنه همچون بسیاری کتابهای خوب که در عرصه سینما موفق نبودند، ممکن است با شکست مواجه شود. اما برتری و جذابیت کتاب نسبت به فیلم این است که شما چهرهها و فضاها را با دید خودتان میبینید نه چیزی که کارگردان برایتان در نظر گرفته و این خلاقیت ذهن شما را درگیر میکند. در این کتاب به فضاها و جزییات بسیار جذابی پرداخته شده است؛ از رنگ آسمان گرفته تا آب و هوای محیط و حتی زمختی دستان کارگر یا جزئیات لباسها، بوی عطرها و حتی ریزترین اِلِمانهای به کار رفته در چیدمان فضاها که همگی بسیار با ظرافت برای ما توصیف شدهاند، به طوریکه انگار زاویه نگاه دوربین هم مشخص است و شما از صفحه اول کتاب همراه با آرچر سوار اتوبوس میشوید و شروع به سفری نامعلوم میکنید. شما حین خواندن کتاب میتوانید در ذهنتان یک فیلم ببینید. زیبایی این کتاب به همین جزئیات توصیف شده بود که البته به شدت کار ترجمه را سخت میکرد.
از جذابیتهای این کتاب برای مخاطبان فارسی زبان بگویید.
در ایران هم طرفدارهای رمانهای معمایی و پلیسی بسیار زیاد هستند. این داستان طوری روایت شده که محدود به شهر یا کشور خاصی نیست و بزرگسالان در هر سن و سالی از آن لذت خواهند برد. سوژه و زمان داستان علاوه بر سرگرم کردن شما وادارتان میکند که مسایل را تحلیل کنید، درگیر داستان شوید و شرایط بعد از جنگ جهانی را بهتر لمس کنید، چه در کل کشور و چه در شهرهای کوچک در حال توسعه. همینطور سرنخی از روابط اجتماعی و انسانی مردم آن زمان هم به ما ارائه میدهد.
با توجه به سابقه طولانی نگارش رمانهای حادثهای و جنایی و معمایی در ادبیات غرب دارد و علاقهمندی برخی از نویسندگان داخلی به این حوزه که در سالهای گذشته بسیار نمود داشته است، به نظر شما این مساله تا چه میزان از ترجمههای ارائه شده تاثیر پذیرفته است؟ جایگاه ادبیات جنایی و معمایی داخلی را چگونه ارزیابی میکنید؟
ادبیات پلیسی از گذشته بین ایرانیها پرطرفدار بوده و نمونههای آن را میتوان در آثار ارونقی و... دید ولی به لحاظ کمی نویسندگان زیادی وارد این عرصه نشدهاند. بعد از ورود ترجمههای بسیار در این ژانر و استقبال مخاطبان، نویسندگان ایرانی هم شروع به داستاننویسی در این گونه کردند که اتفاقا کتابهای خوبی هم منتشر شد اما آثار ارائه شده هنوز به آن حد محتوایی که رمانهای شاخص ترجمه شده دارند، نرسیدهاند و راه درازی در پیش دارند. البته با ورود نویسندگان جوان و با استعداد مطمئنا رمانهای جذابی را در آینده شاهد خواهیم بود.
***
کتاب «یک کار خوب» نوشته دیوید بالداچی، در 478 صفحه، با شمارگان 300 نسخه، به قیمت 150 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد شومیز، با ترجمه الهام یوسفی و از سوی نشر کامک روانه بازار کتاب شد.
نظر شما