رامونا میرحاجیان مقدم، پژوهشگر ادبی و داستاننویس به مناسبت آغاز ماه مبارک رمضان و یمن نزول فرشتگان بر زمین، یادداشتی بر کتاب «فرشتهها از کجا میآیند؟» نوشته و در اختیار ایبنا قرار داده است.
وی برای نگارش دو کتاب «کلاه حصیری» و «به جای دیگری» برنده جایزه کتاب سال شده است. خرامان از داوران جشنوارههای ادبی کشور از جمله جایزه حبیب غنیپور است و اولین کتاب مستقل او با عنوان «بچههای آخر کلاس» در سال 1367 منتشر شد. کتابهای «من ضامن» و «چتر شکسته» از آخرین آثار این نویسنده است.
«فرشتهها از کجا میآیند؟» یکی از آثار اوست که تاکنون شش بار تجدید چاپ شده و به واسطه توجه به فرشتگان دارای اهمیت است.
این کتاب، روایت چهار انسان دور از هم است، چهار انسانی که در چهارگوشه شهرند و سرنوشتشان به هم گره میخورد، انسانهایی که هر یک در شرایطی سخت گرفتارند و گرههای زندگیشان تنها با یک معجزه باز میشود.
این داستان دارای دو درونمایه «اعتقادی» و « اجتماعی» است و بر اساس اعتقاد به حضور فرشته در زندگی روزمره شکل میگیرد و با مشکلات اجتماعی و اقتصادی ادامه مییابد. در نهایت، این اعتقاد قلبی، گرهگشایی میکند و باعث پیروزی بر مشکلات میشود.
در این اثر به نوعی با تقابل خیر و شر در قالب رویارویی مادیات و معنویات روبهروییم. منشا خیر اعتقاد به حضور فرشتگان و پایبندی به اصول اخلاقی و معنویات و منشاء شر دلبستگی به مادیات و دنیاست که کلاهبرداری، دروغ و ظلم را در پی دارد.
در قرآن کریم ایمان به فرشتگان در کنار ایمان به خدا و پیامبران آمده، چنان که در آیه 238 سوره بقره میخوانیم «وَ الْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَ كُتُبِهِ وَ رسُلِهِ» در این آیه ایمان به فرشتگان بر ایمان به کتابهای آسمانی و پیامبران مقدم شده است. در قرآن کریم بارها از فرشتگان یاد شده، فرشتگان محافظ انسانند (سوره مریم آیه7)، و دعاگوی مومناناند (سوره فصلت آیه 30) در آموزههای قرآنی، فرشته موجودی غیبی است که باید به آن ایمان داشته باشیم. نویسنده داستان «فرشتهها از کجا میآیند؟» با تکیه بر این باور، موجود غیبی را به داستان رئال وارد میکند که این را میتوان جلوهای از رئالیسمدینی دانست. البته او برای خلق چنین داستانی از فیلمهای هالیوودی تا تذکرهالاولیای عطار شاهد مثال آورده و با بیان ترجمه آیه 17 سوره قاف، حجت را بر خواننده تمام کرده است.
این داستان نیز مانند سایر داستانهای خرامان به مشکلات اقتصادی و اجتماعی قشر متوسط و ضعیف جامعه پرداخته و به ناهنجاریهای اجتماعی با دیده انتقاد نگریسته و به فشارهای اقتصادی که به خانواده تحمیل میشود و تاوانی که نوجوانان بابت آن میپردازند اشاره شده است. ما در این داستان با دو دسته مشکل روبهرو هستیم، مشکلات ناشی از فشار اقتصادی و مشکلات ناشی از فرهنگ اجتماعی. این دو دسته از مشکل در هم گره میخورد و هرکدام بر دیگری میافزاید.
به عبارتی این دو مشکل هرکدام علت و معلول دیگری میشود. به عنوان مثال یکی از شخصیتهای داستان دختری است که پدرش دستفروش است، او دستش تنگ است؛ چراکه درآمد پدر کفاف زندگی آنها را نمیدهد، پدر تاکید دارد که باید برای دخترش جهزیه بخرد تا او سرافکنده نشود و این هنجار اجتماعی بر مشکل اقتصادی خانواده افزوده است.
در «فرشتهها از کجا میآیند؟»، مسوولیت درآمد خانواده با مرد خانواده است و این با باور فرهنگی ایرانی و آموزههای اسلامی تطابق دارد، اما خطای او سبب گرفتاری اقتصادی میشود. مادر سختی این مشکل را درک میکند؛ اما به هر حال بار آن بر دوش نوجوان خانواده تحمیل میشود. به عنوان نمونه، در این داستان مرگ پدر گیتی، یا ناتوانی جسمانی پدر مرجان مشکل اقتصادی را به خانواده تحمیل میکند.
شخصیتهای اصلی داستان در مشکلات اقتصادی گرفتارند ولی در چارچوب اخلاق گام برمیدارند، به معنویت چنگ میزنند و البته برای حل مشکل به معجزه اعتقاد دارند. در طرف مقابل نیز شخصیتهایی وجود دارند که ثروتمندند و با تکیه بر توان مالی خود، شخصیتهای مثبت داستان را وادار به دروغ، کلاهبرداری و ازدواج ناخواسته میکنند. به عنوان نمونه صاحبخانه گیتی که مردی همسن پدرش است گیتی را از مادرش خواستگاری میکند، یا صاحبکار غلام توقع دارد غلام در برابر کلاهبرداری او سکوت کند.
خرامان برای خلق این داستان، سطح متوسط اجتماع را برگزیده است، خانوادههای متوسط که اکثریت جامعه را شامل میشوند. سه شخصیت از چهار شخصیت این کتاب از این قشرند و یک شخصیت نیز از قشر ضعیف جامعه است.
خرامان از آن دسته از نویسندگانی است که به جزییات و اشیا توجه دارد و مراد از اشیاء داستانی همه اشیا و عوامل موجود در داستاناند که دارای ویژگیهای انسانی نیستند ولی بر اشخاص، حوادث و فضای داستان اثر میگذارند. این اثر ممکن است محسوس و یا نامحسوس باشد، به عنوان مثال چهارپایه و آب در این داستان تا حدی نقش نمادین دارند و همراستا با محتوای داستان مفاهیم را به خواننده منتقل میکنند.
چهارپایهای که پایههایش روی زمین است ولی از آنجا که متعلق به شخصیت فرشتهمانند داستان است شیئی آسمانی تعبیر میشود. یا آب، که مایه حیات و روشنیبخش است و در این داستان در موارد متعدد آرامبخش است: «آب خنک بود و گوارا. مثل آبی بر آتش. دیگر حس گَرگرفتگی نداشتم.»
صحنه داستان، شهر است و توصیف کوچهها و خیابانها و مغازهها با واقعیت سازگار است چنانکه خواننده خود را در محیط داستان تصور میکند. این داستان پنج شخصیت اصلی دارد. محمد که محور داستان است و گیتی، علیرضا، مرجان و غلام. از آنجا که داستان روایت چهار زندگی مختلف است شخصیتهای فرعی زیادی دارد و پیوند میان این شخصیتها در چگونگی توجه به مادیات و معنویات در زندگی و رویارویی با مشکلاتی است که با آن درگیرند.
در بخشی از داستان میخوانیم: « آن شب وقتی آن دختر رفت، صدای تقتق قطرههای باران روی ناودان مثل هقهق گریه بود. به آسمان نگاه کردم، ابرها کیپ هم بودند. آسمان دلش گرفته بود. با خودم گفتم استاد کفاش دیگر نمیآید، اما آمد و چهارپایه را بیخ دیوار کشید و نشست. من در پناه سقف یک بالکن بودم. گفتم فکر نمیکردم امشب بیایی.»
در یک نگاه کلی ما با اثری روبهروییم که به معنویات توجه ویژه دارد و مشکلات اجتماعی و اقتصادی را بیان میکند. اثری که در آن گرههای مادی با توکل معنوی باز شده و تکنیکهای داستانی، محتوای مدنظر را به خواننده منتقل و داستان را باورپذیر میکند. کتاب «فرشتهها از کجا میآیند؟» نوشته مصطفی خرامان، در سال 1392 توسط انتشارات افق منتشر شده و تاکنون بیشتر از شش نوبت تجدیدچاپ شده است.
مخاطب اصلی این کتاب 64 صفحهای نوجوانان هستند ولی خواندن آن برای گروه سنی بالاتر خالی از لطف نیست.
نظر شما