این کتاب با نام عربی «الرقص مع البوم» با همکاری حانیه صابری و میم پایمزد به فارسی برگردانده شده است. طراحی جلد این کتاب به عهده مینا شهبازی بوده است.
در بخشی از متنی که شاعر برای این کتاب نوشته، میخوانیم:
«اگر بنویسم «از بوف متنفر نیستم، به او بدبین نیستم، به او خوشبین نیستم و به نظرم پرندهای جذاب با چشمانی گشوده و نابالغ است»، رازی فاش نکردهام.
بوف را دوست دارم همانطور که سایر مخلوقات خدا را دوست دارم.
ما از چیزهای متعدد، متنفر بودیم و سادهترین آنها جغد است.
روزی که ازدواج کردم، لااقل چهل بوف را که در دوران مدرسه و بیخانمانی در اروپا خریده بودم، به خانهمان بردم؛ نقاشیها، مجسمههای کوچک و متوسط عاجی و مرمری و چوبی و سرامیکی.
به دلیل نگرانی از احساسات خانواده، پس از مشورت با شوهرم (او سکوت کرد!)، بوفها را در اتاق خوابم زندانی کردم.
من سکوت را نشانه رضایت پنداشتم.
بعد از ازدواج، بوفها مرا از بیخانمانی رها کردند و شوهرم و من و بوفم در آرامش زندگی کردیم.
با اینکه بوف را مانند عاشقان سینما در اتاقخوابم مخفی کرده بودم، خبر حضور او پخش شد و خانواده باخبر شدند.
پس از به دنیا آوردن یک پسر، علیرغم حضور شوم بوف در اتاقخواب!، هیچکس در مورد او با من صحبت نکرد.
در طول جنگ، موشکی به دیدن ما آمد و سمت راست خانه را آتش زد. عموهای شوهرم که به دیدار ما آمدند، یکیشان با لحنی نیمهشوخ به من گفت: جغدت قصر را آتش زد! …»
رقصنده با بوف در ۱۴۰ صفحه قطع رقعی با شمارگان ۲۲۰ توسط نشر سه سهتار منتشر شده است.
نظر شما