چهارشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۱ - ۱۹:۰۰
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور

شمس‌الدین محمد، معروف به حافظ که تمام اشعارش بیت‌الغزل معرفت است، ارتباط عمیقی با کلام‌الله داشته و بوی معرفت و بینش قرآنی از غزل‌های زیبایش به مشام می‌رسد.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، خواجه حافظ شیرازی، ملقب به لسان‌ الغیب و شاعر و غزلسرای بزرگ و بلندآوازه ایران در سده هشتم هجری بود. وی از کودکی در مکتب و سپس در محضر استادان حکمت و دین به آموختن قرآن مجید و علوم اسلامی پرداخت و با حفظ قرآن به 14 روایت لقب حافظ را گرفت. «عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ/ قرآن زبر بخوانی در چهارده روایت»

حافظ به کسی اطلاق می‌شده که تمام قرآن را با قرائت درست از بر بخواند و خواجه شمس‌الدین محمد چنین بود و قرآن را با چهارده روایت در حفظ داشت «ندیدم خوشتر از شعر تو حافظ/ به قرآنی که اندر سینه داری»

از جمله ابیاتی که در آنها حافظ شیرازی به قرآن اشاره کرده می‌توان به «صبح‌خیزی و سلامت‌طلبی چون حافظ/ هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم»، «حافظا در کنج فقر و خلوت شب‌های تار/ تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور»، «ای چنگ فروبرده به خون دل حافظ/ شرمت مگر از غیرت قرآن خدا نیست»، «عشقت رسد به فریاد گر خود بسان حافظ/  قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت»، «زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه باک/ دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند» و «حافظ به حق قرآن کز شید و زرق بازآی/ باشد که گوی عیشی در این میان توان زد» اشاره کرد.

وی در جای جای ابیات دلنشین خود به آیات قرآن توجه کرده است. از جمله «برو ای زاهد و بر دردکشان خرده مگیر/ که نداند جز این تحفه به ما روز الست» به «الست بربکم قالوا بلی شهدنا ان تقولوا یوم القیامة انا کنا عن هذا غافلین»، «ستم از غمزه میاموز که در مذهب عشق/ هر عمل اجری و هر کرده جزایی دارد» به آیه «فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره» و «آسمان بار امانت نتوانست کشید/ قرعه کار به نام من دیوانه زدند» به آیه: «انّا عرضنا الامانة علی السموات و الارض و الجبان فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انّه کان ظلوما جهولا.» اشاره دارد.

حافظ عارفی برجسته و خداشناس بود که با عشق الهی رهسپار جاده لقاءالله شد و معتقد بود، بدون محبت و جذبه عاشقانه، هیچ سالکی نمی‌تواند این طریق را پشت سر بگذارد. جهان بینی حافظ شناخته‌شده و مبتنی بر مدار هستی‌شناسانه عرفانی و دینی است و این موهبت بزرگ راز ماندگاری وی محسوب می‌شود:
در ازل پرتو حسنت ز تجلی دم زد
عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد
جلوه‌ای کرد رخت، دید ملک عشق نداشت
عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد
مدعی خواست که آید به تماشا گه راز
دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
دیگران قرعه قسمت همه بر عیش زدند
دل غمدیده ما بود که هم بر غم زد
جان علوی هوس چاه زنخدان تو داشت
دست در حلقه آن زلف خم اندر خم زد
حافظ آن روز طربنامه عشق تو نوشت
که قلم بر سر اسباب دل خرم زد

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها