سه‌شنبه ۲ اسفند ۱۴۰۱ - ۱۰:۵۹
پروپاگاندای رایانشی؛ آیا دموکراسی در خطر است؟

عباس رضایی ثمرین در نشست نقد و بررسی کتاب «دستکاری در رسانه‌های اجتماعی (پروپاگاندای رایانشی)» عنوان کرد: هر نوع سیاست‌گذاری در مواجهه با روند‌های آسیب‌زای پروپاگاندای رایانشی باید با تعهد به حفاظت از دستاوردهای دموکراتیک انجام شود.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نشست نقد و بررسی کتاب «دستکاری در رسانه‌های اجتماعی (پروپاگاندای رایانشی)» با حضور مترجمان اثر، عباس رضایی ثمرین و رسول صفرآهنگ و منتقد کتاب جمال‌الدین اکبرزاده جهرمی دوشنبه اول اسفندماه برگزار شد.

پروپاگاندای رایانشی و ساخت یک ترکیب مأنوس
در این نشست که به همت دفتر مطالعات و برنامه‌ریزی رسانه‌ها و با مشارکت انتشارات همشهری برگزارشد، اهمیت انتخاب این اثر برای ترجمه، نخستین محوری بود که از سوی عباس رضای ثمرین، یکی از مترجمان اثر مطرح شد. او با طرح این موضوع که این کتاب از آثار مهمی بود که در سال‌های اخیر در حوره مطالعات اینترنت منتشر شده است، اذعان کرد: کتاب حاضر، ماهیتی بین رشته‌ای دارد و در تقاطع رشته‌هایی چون ارتباطات، علوم سیاسی و علوم کامپیوتر تألیف شده است. در مورد عنوان کتاب نیز اسم اصلی این اثر «کامپیوتیشنال پروپاگاندا» [1] بود؛ عنوانی که به نظر می‌رسید برای خواننده مأنوس نخواهد بود؛ چرا که این عنوان در فارسی عمدتاً با اصطلاحاتی نظیر تبلیغات محاسباتی ترجمه شده است؛ لذا تصمیم گرفتیم عنوان اصلی را با «دستکاری در رسانه‌های اجتماعی» جایگزین کنیم و ضمن ساخت اصطلاح پروپاگاندای رایانشی، از آن در زیر عنوان اصلی استفاده کنیم.

او ادامه داد: درون‌مایه اصلی کتاب، سازوکارهای فنی تاثیرگذاری و جهت‌دهی به گفت‌وگوها در شبکه‌های اجتماعی و پلتفرم‌هاست؛ سازوکارهایی که بر فرآیندها اثر می‌گذارند و به این شکل اثرگذاری خود را عیان می‌کنند.

با ذکر این مقدمه کوتاه، جمال‌الدین اکبرزاده جهرمی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی که در مقام منتقد در این نشست حضور داشت، ضمن تحسین محتوای کتاب، نشر آن را به موقع و بجا توصیف کرد و گفت: این کتاب با بافت و شرایط زمانه ما هماهنگ است و می‌تواند درکی عمیق برای حوزه‌های مختلف مطالعات میان‌رشته‌ای ایجاد کند. فیک‌نیوز [2] و پروپاگاندای رایانشی، دو مفهوم محوری این کتاب هستند. اگرچه در حوزه فیک‌نیوزها کار علمی بیشتر است و با وجود این‌که این دو حوزه با یکدیگر مرتبطند، اما کتاب فراتر از مفهوم خبر رفته و افکار عمومی، نظام‌های سیاسی و حتی ارتباطات بین‌الملل را نیز مد نظر قرار داده است و به نظر می‌رسد مباحث کتاب برای روابط‌ عمومی‌ها نیز کاربردی‌ست.

او عنوان کرد: ما در این کتاب با یک حوزه جدید روشی در مواجهه با کلان‌داده‌ها مواجه‌ایم؛ که تا حد زیادی در ایران مغفول مانده است. جنبه‌های روشی کتاب قابل‌ملاحظه است و در مجموع این ویژگی‌ها، کار را به یک اثر شاخص تبدیل کرده است که می‌تواند برای مطالعات این حوزه  الهام‌بخش باشد.
رسول صفرآهنگ، دیگر مترجم این کتاب نیز در مورد اهمیت آن افزود: کتاب برگرفته از یک پروژه کلان پژوهشی‌ست که توسط پژوهشگران از کشورهای مختلف و زیر نظر تیمی دانشگاهی انجام شده است.

او افزود: مؤلفین به نقاط تمایز در هر کشور اشاره کرده‌اند، به‌عنوان مثال تمایز قوانین و حقوقی که هر کشور بر آزادی اطلاعات و روند برگزاری انتخابات دارد، در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. اگر بخواهیم از زاویه‌ای متفاوت به کتاب نگاه کنیم، مؤلفان تلاش کرده‌اند، روش‌هایی را پیش روی ما قرار دهند که از طریق آن‌ها اطلاعات دستکاری می‌شود. نویسندگان در پی پاسداشت مفهوم آزادی اطلاعات و تلاش برای رسیدن به این نکته هستند که چگونه می‌توان مردم را از گزند دستکاری اطلاعات در امان نگاه داشت تا در انتخابات‌ها، گزینش‌های درست‌تری داشته باشند. این هدف‌گذاری اصلی کتاب است، اگرچه محتوای این کتاب می‌تواند آن را به خدمت مقاصد سیاسی نیز درآورد و نویسنده به‌صراحت این موضوع را در میان کمپین‌های انتخاباتی در کشورهای مختلف نشان می‌دهد. این کتاب ابزار مهمی برای کارشناسان و مدیران روابط عمومی‌هاست، حتی روابط عمومی شرکت‌های تجاری که تحت حمله تبلیغات سیاه قرار می‌گیرند.

صفرآهنگ در مورد انگیزه‌های ترجمه این کتاب افزود: در مورد فضای موجود نمی‌توان آنقدر سیاه و تیره نگاه کرد که همه اتفاقات در فضای اینترنت، متأثر از فرآیندها و متدهایی‌ست که کتاب از آن‌ها یاد می‌کند، اما اتفاق ناگوار زمانی خواهد افتاد که جامعه نسبت به روش‌های دستکاری اطلاعات به آگاهی نرسیده باشد و این روش‌ها به‌سادگی روی آن‌ها اثر بگذارد؛ همین مسئله انگیزه اصلی ما از ترجمه این اثر بود. از سوی دیگر شرایطی که در آن به سر می‌بردیم و اتفاقاتی که حادث شده بودند، در انتخاب اثر برای ترجمه اهمیت داشتند.

مترجم کتاب «دستکاری در رسانه‌های اجتماعی؛ پروپاگاندای رایانشی» ادامه داد: کتاب به دنبال یافتن همین متدها به‌صورت سازمان‌یافته است؛ این‌که دولت‌ها، بنگاه‌های بزرگ تبلیغاتی، صاحبان کمپین‌ها و نامزدهای انتخاباتی با استفاده از این متدها، چگونه عمل می‌کنند، به‌عبارتی، مؤلفان کوشیده‌اند تا مواضع قدرتمند را در جامعه شناسایی کنند. در این میان هرچند این متدها در سطح خرد و افراد عادی هم مورد استفاده قرار می‌گیرند اما نویسندگان کتاب در پی قدرت بزرگ‌ترند؛ چرا که در نهایت این قدرت‌ها هستند که افکار را هدایت می‌کنند و در پی آن افکار هدایت‌شده تصمیمات سیاسی را اتخاذ می‌کنند. تمام روش‌های مطرح‌شده در این کتاب به دنبال تغییر اراده مردم است؛ اراده‌ای که قرار است یک روز پای صندوق رأی متجلی شود و دست به یک انتخاب بزند.

محققان در رنج فقدان آزمایشگاه‌های پروپاگاندای رایانشی به سر می‌برند
صفرآهنگ در ادامه مباحث خود یادآور شد: به این کتاب می‌توان به‌مثابه پژوهشی نگریست که بتوان نمونه آن را در جغرافیایی ملی یا استانی اجرا کرد و از این طریق مشاهده نمود که در ایران چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است. من شخصاً تاکنون تحقیق گسترده‌ای با این سطح از انسجام در بین مقالات و کتاب‌های منتشرشده به‌ویژه در بخش خصوصی کشورمان ندیده‌ام. دغدغه مشترک پژوهشگران علوم سیاسی و اجتماعی در کشور ما این است که از نبود آزمایشگاه‌های پروپاگاندای رایانشی رنج می‌برند. در این آزمایشگاه‌ها پژوهشگران تشخیص می‌دهند که کدام جریان تبلیغی و خبری در کشور، جریانی دروغین و ناراست است. این مسئله از این منظر کمک‌کننده است که باعث می‌شود، افکار عمومی در دام تبلیغات دروغین نیفتد و جریان اطلاعات به‌صورت صادقانه و به دور از دروغ پیش برود.
 
او ضمن اشاره به گستره پژوهشی کتاب گفت: گستره‌ای که محققان این پژوهش در نظر داشته‌اند، هم شامل تبلیغات تجاری‌ست و هم گاه عملکردی که نیروهای نظامی کشور مورد مطالعه دارند. همچنین جنبش‌ها و احزاب سیاسی نیز در این پژوهش مورد آزمون قرار گرفته‌اند. بررسی بحران‌ها از منظر پروپاگاندا نیز گستره دیگری‌ست که در این کتاب به آن پرداخته شده است؛ بدین معنی که چگونه تبلیغات رایانشی توانسته به این بحران‌ها دامن بزند و یا آن‌ها را هدایت و خنثی کند. بنابراین از منظر روشی، ما با گستره‌ای از الگوریتم‌ها و فرایندهای خودکاری مواجه‌ایم که تحت نظارت انسان در حال انجام است. سؤالاتی که محققین این پژوهش طرح کرده‌اند و می‌تواند از جنس سؤالاتی باشد که باید در پژوهش‌های بومی ما در نظر گرفته شوند، عبارتند از: آیا تبلیغات رایانشی به‌عنوان بخشی از فضای سیاسی کشور اثرگذار است؟ اگر هست چه شکلی از آن در حال اجراست؟ اثر آن‌ها بر زندگی عمومی چیست؟ بخش‌های تاثیرپذیر چه بخش‌هایی هستند؟

صفرآهنگ با اشاره به تمهیدات روشی این پژوهش اذعان کرد: مصاحبه با متخصصان و تولیدکنندگان ربات‌ها و همچنین بررسی تبلیغات سیاسی و تجاری که از طریق شبکه‌های اجتماعی منتشر شده‌اند و ردیابی فرایندهای سیاسی از روش‌هایی بوده است که محققان این پژوهش آن را دنبال کرده‌اند. علاوه بر این حضور متخصصان حقوقی در این پژوهش کمک کرده تا نویسندگان بتوانند کاربست متدهای پروپاگاندای رایانشی را در چارچوب قوانین هر کشور مطالعه کنند. نویسندگان در همین راستا در پی آنند که نشان دهند به چه میزان قوانین هر کشور در مواجهه با این پدیده نوظهور دارای کارامدی است؛ اینکه قوانین تا چه حد می‌توانند به افشای این روش‌ها دست بزنند و تبلیغات سیاه را معرفی کنند؟ تا چه میزان توان حمایت از نامزدها و مردم را دارند؟ در صورت افشا، قانون چقدر می‌تواند آن‌ها مورد پیگرد قضایی قرار دهد و پرسش‌هایی نظیر این. جالب‌تر آنکه این پروژه نشان می‌دهد که به دلیل تفکر عقلانی و انتقادی، ربات‌ها در آلمان کمترین اثرگذاری را داشته و برعکس در اوکراین تاثیر زیادی روی شهروندان این کشور داشته‌اند.

ربات‌ها و تقلید از انسان‌های هویت‌مند
در بخشی دیگر از این نشست رضایی ثمرین در ادامه این جلسه و تکمیل بحث‌های صفرآهنگ گفت: پروپاگاندای رایانشی دارای سه مؤلفه اصلی‌ست: ربات‌ها، حساب‌های کاربری جعلی و محتوای فریبنده. از ربات‌ها تنها استفاده‌های منفی نمی‌شود، بلکه بهره‌های مفیدی نیز می‌توان از آن‌ها داشت؛ بهره‌هایی که متأسفانه در مقایسه با استفاده‌های منفی بسیار ناچیزند.

او با اشاره به یک گزارش مؤثر در خصوص اهمیت فعالیت ربات‌ها گفت: در گزارش منتشر شده از یکی از شرکت‌های مطالعات وب در سال 2015 نشان داده شد که نیمی از ترافیک وب توسط ربات‌ها ایجاد می‌شود و 10 درصد از محتوای متنی پرمخاطب به‌وسیله ربات‌ها در حال تولیدند. همچنین در سال نگارش این کتاب یعنی 2019 نیز گزارشی منتشر شد که نشان می‌دهد، یک‌سوم کاربران اینترنت، ربات‌ها هستند. از سوی دیگر مدل برنامه‌نویسی این ربات‌ها روز‌به‌روز پیچیده‌تر و پیشرفته‌تر، و تشخیص آن‌ها سخت‌تر شده است، چون نه‌تنها قادر به تقلید رفتار انسانی هستند، بلکه از سبک زندگی او نیز پیروی می‌کنند، مثلاً چرخه خواب و بیداری طبیعی انسان‌ها را رعایت می‌کنند، شب‌ها پیام نمی‌دهند و یا در پلتفرم‌های دوست‌یابی، نظیر یک انسان هویت‌مند رفتار کرده و فوراً درخواست را نمی‌پذیرند و پذیرش آن را به تعویق می‌اندازند. همچنین محققان بر این باورند که در فضای توئیتر، هر کاری که انسان انجام می‌دهد، توسط ربات نیز قابل انجام است؛ ادعایی که شرایطی ترسناک را ایجاد می‌کند. علاوه‌براین هزینه استفاده از این ربات‌ها اندک است و شاید با 100 دلار بتوان لشگری از ربات‌ها را استخدام کرد و با استفاده از آنها به جریان‌سازی دست زد.

رضایی ثمرین به اثرگذاری ربات‌ها بر جریان‌های سیاسی اشاره کرد و گفت: ربات‌ها با تولید محتوا قادر به تقویت برخی مواضع سیاسی یا سرکوب مخالفان هستند؛ در این زمینه برخی از ربات‌ها وظیفه ریپورت کردن کاربران را برعهده دارند، به‌عنوان مثال یک روزنامه‌نگار، حقیقتی را منتشر می‌کند و افرادی که قصد دارند مطلب او دیده نشود، از این ربات‌ها استفاده کرده و با ریپورت گسترده او، باعث تعلیق حساب کاربری‌اش می‌شوند و جریان اطلاع‌رسانی درست را مسدود می‌کنند.

او از روندهایی مثبت و سازنده‌ای که ربات‌ها می‌توانند به عهده بگیرند نیز یاد کرد و گفت: در این میان برخی ربات‌های مفید هم حضور دارند، مثلاً لینک‌های داخلی ویکی‌پدیا که بخش اعظم کارکرد آن را هدایت می‌کنند، عمدتاً بر فعالیت ربات‌ها تمرکز دارد، یا ربات‌های شفافیت‌ساز در راستای بسط شفافیت‌ عمل می‌کنند، به‌عنوان مثال رباتی به نام «رزی» در برزیل درست شده که به بررسی نحوه هزینه‌شدن تنخواه نمایندگان مجلس می‌پردازد و موارد مشکوک را منتشر می‌کند. مواردی چون پیگیری سواستفاده از کودکان و افشای آن توسط ربات‌ها نیز در کانادا رخ داده است که همگی نشان‌دهنده ابعاد مثبت حضور ربات در زندگی انسان نیز هست.

رضایی ثمرین همچنین افزود: نگرانی من از ابتدای ترجمه این اثر آن بود که چنین کتابی می‌تواند باعث ایجاد سوءتفاهم در سیاستگذاران حوزه اینترنت شود و در فقدان ایده ایجابی، پدیده‌ای چون صیانت از فضای مجازی ظهور کند. به این معنی که نهایتاً این تلقی ایجاد شود که با وجود اثرات نامطلوب پروپاگاندای رایانشی، بهتر است به‌کلی فضای مجازی را محدود و مسدود کرد. در حالی که کتاب حاضر بر مبنای ایده‌ای شکل گرفته که در پی حفاظت از آزادی و دموکراسی و دفاع از ارزش‌هایی‌ست که شبکه‌های اجتماعی در پی گسترش آن بوده‌اند و اکنون گرفتار آسیب‌هایی چون متدهایی پزوپاگاندای رایانشی شده‌اند. به این ترتیب هر نوع سیاست‌گذاری در مواجهه با روند‌های آسیب‌زای پروپاگاندای رایانشی باید با تعهد به حفاظت از دستاوردهای دموکراتیک انجام شود.

کتاب در خدمت حفظ نظام دموکراتیک از نوع غربی‌ست
اکبرزاده جهرمی این نشست را با معرفی ناشر و پس از آن ویژگی‌های ترجمه کتاب ادامه داد. او در این زمینه اظهار کرد: ناشر این کتاب دانشگاه آکسفورد است و کاری که این کتاب ثمره آن است، در موسسه تحقیقاتی خصوصی اینترنت آکسفورد انجام پذیرفته که در سال 2001 تاسیس شده است و از نظر زمانی حرکتی پیشگام تلقی می‌شود. این موسسه کلان‌پروژه‌ای با عنوان «دموکراسی و تکنولوژی» را در سال 2012 آغاز کرده که این کتاب ماحصل یکی از پروژه‌های آن است.

این مترجم کتاب‌های حوزه رسانه در نقد نگاه رضایی ثمرین در دفاع کتاب از حریم دموکراسی گفت: کتاب برخلاف آن‌چه در ظاهر دارد و به نظر می‌رسد که برای دفاع از دموکراسی تلاش می‌کند، اما درون خود نسبت به برخی موارد متعصبانه عمل کرده است. مثلاً اگر کشورهایی را که برای مطالعه انتخاب شده‌اند در نظر بگیرید، با صرف نظر از نمونه برزیل، کتاب یا در مورد ساختار کشورهای بحث می‌کند که به زعم نویسندگان دموکراتیک‌اند مثل کانادا، آمریکا، آلمان و یا کشورهایی را مورد بحث قرار می‌دهد که محل منازعه بین غرب و رقبا هستند نظیر اوکراین، لهستان، تایوان و چین. این روند نمی‌تواند اتفاقی باشد. از سوی دیگر این سوال پیش می‌آید که چرا رویکرد نویسندگان، معطوف به بهبود دموکراسی در کشورهای غربی و مصون نگاه داشتن این سیستم است. از طرفی نویسندگان به دنبال سوءاستفاده‌هایی هستند که علیه کشورهای مؤتلف این نظام دموکراتیک غربی شکل گرفته‌اند. همچنین در این کتاب هیچ موردی دیده نمی‌شود که پروژه‌های جنگ روانی علیه کشورهای خارج از این سیستم نقد شود؛ کشورهایی نظیر ایران یا عراق. به این ترتیب می‌توان نتیجه گرفت که خود این پروژه نیز پروژه‌ای ایدئولوژیک است و این نقدی‌ست که می‌توان بر این کتاب وارد کرد. همچنین رویکرد اقتصاد سیاسی موسسه حامی این پروژه و سایر پژوهش‌های مرتبط با آن موید این ادعاست؛ لذا کتاب در خدمت حفظ نظام دموکراتیک از نوع غربی‌ست.

او افزود: در مورد ترجمه کتاب هم چند نکته اهمیت دارد. به نظر من این کتاب با کتاب‌هایی که از سوی انتشارات همشهری چاپ می‌شد و در حوزه کلاسیک ارتباطات، آثاری شناخته شده‌اند، هم‌سنخ نیست، به‌عبارتی چاپ این اثر از سوی همشهری نوعی انقطاع و گسست قلمداد می‌شود، البته معتقد نیستم که باید شکل و قالب پیشین این انتشارات ادامه پیدا کند، اما تداوم هویت، بحثی مهم است که در صورت عدول از آن می‌تواند از هویت و نشان تجاری یک انتشارات، آشنازدایی کند. همچنین کتاب فاقد واژه‌نامه است و مفاهیم اصلی نیز در پاورقی نیامده‌اند و به‌ندرت زیرنویس شده‌اند؛ به‌عبارتی مخاطب نمی‌تواند به اصل واژه انگلیسی موجود در متن دست یابد. علاوه بر این بهتر بود که مترجمان در مقدمه این اثر به این نکته اشاره می‌کردند که کتاب، منفرد نیست و بخشی از کتاب‌هایی‌ست که توسط آکسفورد منتشر شده‌اند؛ به‌عبارتی توضیح در مورد حضور این کتاب در منظومه‌ای از کتاب‌ها که در پی پوشش موضوعات مشابه‌ در حوزه مورد مطالعه‌اند، اهمیت داشت؛ چرا که این توضیح می‌تواند کلان‌تصویری از فعالیت‌های این انتشارات را پیش روی مخاطب قرار دهد. کتاب‌هایی نظیر «قدرت الگوریتمی و سیاست»، «اجتماعات آنلاین و تحرک سیاسی»، «تکنولوژی ارتباطات سیاسی و نوآوری در گذر زمان»، «رسانه‌های دیجیتال و بهار عربی»، «رسانه و منطق اعتراض در عصر دیجیتال»، همگی آثاری هستند که در این مجموعه از انتشارات آکسفورد منتشر شده و  به‌عنوان مکمل این موضوع تلقی می‌شوند.

لازم به ذکر است، «دستکاری در رسانه‌های اجتماعی (پروپاگاندای رایانشی)»  مجموعه‌ای نه فصلی‌ست که به سرویراستاری ساموئل سی.وولی و فیلیپ ان. هاوارد از سوی انتشارات همشهری منتشر شده است و به‌تازگی به بهای 150 هزار تومان به چاپ دوم رسیده‌است. همچنین این کتاب عنوان نامزد کتاب سال جمهوری اسلامی را بر پیشانی خود دارد.
 
 
 
 
[1] Computational Propaganda
[2] Fake News
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها