یکشنبه ۶ فروردین ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۲
افق رسیدن به آثار شاخص ادبی هنوز دوردست است/ نیازمند برنامه‌ریزی جامع در آموزش نویسندگان جوان هستیم

وجیهه سامانی، نویسنده و دبیرعلمی پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد تأکید دارد که رمان‌ها و داستان‌های کوتاه منتشر شده در سال‌های اخیر از لحاظ تنوع موضوعی و پرداختن به مسائل مختلف روز ملی، امنیتی و دینی قابل توجه هستند؛ اما تا رسیدن به آثار شاخص و ماندگار ادبی راه زیادی پیش رو داریم؛ چراکه آثار در دوگانه فرم و محتوا مانده‌اند.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، یکی از رویدادهای مهم ادبی کشورمان در سال 1401، برپایی پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد بود که در این اتفاق فرهنگی بزرگ، بخش قابل توجهی از کتاب‌های ادبی نیز نقد و تحلیل بررسی و داوری شدند؛ بنابراین می‌توان گفت داوری و تحلیل آثار پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد می‌تواند وضعیت فعلی ادبیات کشورمان را پیش روی‌مان قرار دهد. در ادامه گفت‌وگوی ما را با وجیهه سامانی، دبیرعلمی پانزدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل‌احمد درباره وضعیت کلی ادبیات معاصر و چشم‌انداز آن با نگاه به این جشنواره می‌خوانید.

با توجه به اینکه در آخرین دوره برگزاری جایزه جلال، دبیرعلمی این رویداد بوده‌اید و داوری چندین جشنواره ادبی را نیز در کارنامه کاری خود دارید، حتما در رصد آثار به یک بررسی از وضعیت ادبیات در سال جاری رسیده‌اید. لطفا درباره وضعیت کلی ادبیات در حوزه‌های رمان و داستان کوتاه صحبت کنید.
در بخش داستان و رمان که مهم‌ترین محصول ادبیات خلاقه است، آثار چند سال اخیر از لحاظ تنوع موضوعی و پرداختن به مسائل مختلف روز ملی، امنیتی و دینی قابل توجه بوده‌اند. در عین حال از طرفی هم نشانگر این واقعیتند که تا رسیدن به آثار شاخص و ماندگار ادبی، راه زیادی پیش رو داریم؛ چراکه آثار در دوگانه فرم و محتوا مانده‌اند. یک دسته آثار که به لحاظ فرم و تکنیک آثار قوی و درخوری هستند، متأسفانه به لحاظ محتوای اثر و پیامی که منتقل می‌کنند، دچار ضعف‌های جدی‌اند و از سوی دیگر با آثار رو به رشدی مواجهیم که از مضمون و درونمایه خوبی برخوردارند، اما ضعف تکنیک و پرداخت دارند. استفاده از فرم و ساختار خلاقانه و بهره‌گیری از تکنیک‌های ادبی در کنار انتخاب محتوا و مضمون متعالی و جذاب، باید به صورت جدی مورد توجه نویسندگان این حوزه قرار بگیرد.

در حوزه‌های مستندنگاری و نقد ادبی اوضاع چگونه است؟
در حوزه مستندنگاری نیز در سال‌های اخیر شاهد رشد کمی و کیفی آثار و اقبال عمومی جامعه به این قالب ادبی بوده‌ایم. درعین حال برخی از نویسندگان و پژوهشگران این حوزه، به‌ویژه افراد نوقلم، فقط از روی علاقه و تعهد وارد این عرصه شده‌اند و فاقد دانش و آگاهی کافی در باره اصول و روش‌های مستندنگاری‌اند و باید آموزش حرفه‌ای ببینند. همچنین در حوزه نقد ادبی به اذعان کارشناسان و استادان این حوزه، وضعیت مطلوب نیست و آثار به لحاظ کمی و کیفی رشد قابل توجهی نداشته است. نقدهای ادبی محدود در چند سال اخیر نمایانگر حرکت کُند و محتاطانه و منفعلانه این شاخه مهم ادبی است و دچار فقر نقد بومی و تأثیرپذیری از غرب هستیم.

 چشم‌‌انداز آتی رمان و داستان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
امیدوارم با عزم راسخ نهادهای دست‌اندرکار و متولیان عرصه فرهنگ که تعدادشان کم هم نیست و بودجه‌های عریض و طویلی هم دارند، در راستای آموزش حرفه‌ای نویسندگان جوانی که وارد چرخه نوشتن شده‌اند، همچنین تربیت افرادی که در عین بهره‌گیری از تخصص و تکنیک، قلم متعهد و منزهی هم داشته باشند، شاهد اتفاق‌های خوبی در آینده باشیم. به هر حال نویسندگی یک علم است و علاوه بر استعداد، بخش عمده‌ای از آن برپایه آموزش‌‌هایی است که داده می‌شود. به همین دلیل نیازمند تحول و تجهیز شدن به علم روز و بازنگری در نقاط ضعف و توجه به نقاط قوت است. ما در داشتن استعدادهای جوان و باانگیزه و برخورداری از توان و پیشینه ادبی و فرهنگی، دست پری داریم؛ اما باید در بحث آموزش و تربیت و هدایت این نسل برنامه مدون و روشنی داشته باشیم.

در کدام حوزه ادبی باید برنامه‌ریزی و سیاستگذاری دقیق‌تری انجام شود؟
همه را باید در یک کلیت نظام‌مند دید. هر چهار شاخه رمان، داستان کوتاه، نقد ادبی و مستندنگاری (که خود به زیر شاخه‌های متعددی تقسیم می‌شود) همگی زیر عنوان بلند ادبیات، عضو یک پیکر و یک خانواده‌اند و با هم فضای ادبیات ایران را شکل می‌دهند، چرخه نشر را پیش می‌برند و فضای ادبی جامعه را زنده و پویا نگه می‌دارند. ضعف هرکدام به شاخه‌های دیگر ضربه می‌زند و رشد و قوت هرکدام، باعث پربارشدن درخت ادبیات کشور می‌شود.

در پایان از خودتان بگویید؛ اگر اثری در دست نگارش  دارید معرفی کنید.
یک داستان نوجوان با موضوع خطرات فضای مجازی در دست دارم که تقریبا مراحل پایانی کار است. رمانی هم در ژانر اجتماعی و عاشقانه دارم که به موضوع کرونا و روزهای آغازین این فاجعه و بیماری سخت و همه‌گیر می‌پردازد. این رمان در دو مقطع زمانی در تهران امروز و بندرعباس چهل سال قبل می‌گذرد و گذر کوتاهی هم به جنگ تحمیلی دارد. دو سال است کار نگارش آن را شروع کرده‌ام و به زودی به اتمام می‌رسد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها