ایدهپرداز این مجموعه شما هستید. چرا و چطور شد که حقوق کودکان ایده تولید این آثار شد؟
زمانیکه در مقطع کارشناسی حقوق بودم چون چیزی از آن متوجه نمیشدم میخواستم رهایش کنم؛ تا اینکه یکی از استادانم در ترم سوم آنقدر حقوق را به زبان ساده برایمان توضیح داد که به کل زندگی من تغییر کرد. وقتی خودم هم استاد شدم زبان سنگین حقوق را به مباحث سادهتر تبدیل کردم تا دانشجویانم بتوانند بهتر متوجه شوند. در این راستا، به آنها کتاب هدیه میدهم، پروندهخوانی میکنیم و فعالیتهای متنوعی انجام میدهیم تا یادگیری را برایشان آسان کنم. ایده نوشتن اولین کتابم بهخاطر تجربه زیسته من با دانشجویانم بود. در قالب کتاب «آشنایی با سازمان ملل متحد» به صورت پرسش و پاسخ و خود را بیازمایید سازمان ملل را به بچهها معرفی کردم که بهخاطر خلاقیتش در نوزدهمین جشنواره رشد آموزشوپرورش شایسته تقدیر شد. این عامل باعث کارهای بیشتر من در حوزه حقوق کودکان شد. من پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان نیز هستم و در این زمینه فعالیت میکنم. ما در بستر آموزش حقوق به کودکان باید در سه حوزه عمل کنیم: آموزش به قضات و وکلا، آموزش به نهاد خانواده که خیلی مهم است و به معلمها و در نهایت آموزش به خودِ کودکان. بنابراین باید فرهنگسازی کنیم؛ زیرا مهمترین مؤلفه آموزش حقوق همین مسئله فرهنگسازی است. در حوزه آموزش حقوق به کودکان آثاری تولید نشده بود و فقط مفاهیمی مثل علوم و ریاضی آموزش داده میشد؛ بنابراین ایده کتاب «حقوق کودکان» که تألیفی هم باشد به ذهنم آمد. کتاب دوجلدی حقوق فردی من و حقوق اجتماعی من برگرفته از کنوانسیون حقوق کودک است که همان 18 حق بسیار مهم کودک را مطرح میکند. ایده کتاب را با خانم طاهره شاهمحمدی مطرح کردم و او با شخصیتسازی امین و ثمین داستان آموزش حقوق به کودکان را نوشت. قبل شروع کار چندین جلسه حقوقی با وی داشتم و همهچیز را برایش توضیح دادم؛ زیرا حوزه خانم شاهمحمدی ادبیات بود و نکات حقوقی را نمیدانست. وقتی این مجموعه چاپ شد به ما میگفتند به این آثار توجهی نخواهد شد و کسی نمیخرد؛ ولی الحمدلله به چاپ دوم رفت. بعد آن خواستیم این ایده را گسترش دهیم و مجموعه ششجلدی « آموزش فرهنگ و حقوق شهروندی» را با همین شخصیتهای امین و ثمین کار کردیم. در ادامه این فعالیتها ما کتاب کار هم در این حوزه تولید کردیم تا بچهها بیشتر با مباحث درگیر شوند. در کشورهای اروپایی سواد مالی، سواد دیجیتال و سواد حقوقی را به کودکان آموزش میدهند. این سه مؤلفه که تکمیلکننده هم هستند بسیار اهمیت دارند و من به دلیل این اهمیت، تلاش کردم کتابهای آموزش حقوق کودکان را تألیف و تولید کنم.
پیماننامه حقوق کودک سازمان ملل متحد در انتخاب و تعیین حقوق کودکان به چه اصولی توجه داشته است؟
این پیماننامه جزو یکی از بزرگترین کارهایی بود که جامعه جهانی بعد از جنگ جهانی دوم انجام داد. در سال 1989 میلادی این سند به تصویب کشورهای عضو رسید. در اسناد حقوق بشری، پیماننامه حقوق کودک یکی از پذیرفتنیترین و معتبرترین اسناد حقوق بشری جهانی است؛ زیرا تعداد کشورهایی که آن را امضا کردهاند بسیار است. جمهوری اسلامی ایران و آلمان و خیلی از کشورها با حق شرط آن را پذیرفتند؛ یعنی گفتند ما قبول میکنیم ولی اگر بندی از آن با فرهنگ ما مغایرت داشت آن را اجرا نمیکنیم. پیماننامه حقوق کودک به اصول اولیه حقوق بشر مثل حق حیات، منع تبعیض، حق رشد و مصالح عالی کودکان میپردازد. کنوانسیون حقوق کودکان یکی از مراجع اصلی قوانین مربوط به حقوق کودکان است؛ یعنی در هر کشوری از مجامع بینالمللی بخواهیم به حقوق اولیه کودک اشاره کنیم باید به کنوانسیون مراجعه کنیم. میتوانیم بگوییم این پیماننامه به مثابه قانون اساسی کودک است.
باتوجه به تجربه کاریتان به ما بگویید که توجه نکردن به رعایت حق یک کودک چه نتایجی را به دنبال خواهد داشت؟
ما باید یک نکته را به خاطر داشته باشیم؛ ما در عصر پدیدههای تکنولوژیک یا سادهتر در عصر انقلاب صنعتی چهارم هستیم و در این دوران، جهان دارد برای کودکان با کار متاورسی قانون وضع میکند و دنیا خیلی تغییر کرده است، پس باید یادمان باشد که کودکان امروز آیندهسازان فردا هستند. هر کشوری به هر میزان که به آموزش کودکان خود اهمیت دهد همان اندازه نیز نتایج مطلوب دریافت میکند. توجه نکردن به رعایت حق کودک یعنی خراب کردن آینده کشور و نابودی فرهنگ. یکی از موارد حمایت و صیانت از کودکان، آموزش موضوعات حقوقی است. در سال گذشته دو مورد کودکآزاری در مدارس داشتیم و این به ما میگوید که وقتی معلمها درباره حقوق کودکان اطلاعاتی ندارند این اتفاقها هم رخ خواهد داد. ابتدا پدرها و مادرها باید با کتاب و دیگر رسانهها با مسائل سواد دیجیتال آشنا شوند تا بتوانند به کودک خود در مدیریت فضای مجازی کمک کنند. سازمان یونیسف در ژانویه 2023 گزارشی داد با عنوان «چالشهای پیش روی حقوق کودک در سال 2023»؛ اینکه در کنار جنگ بزرگ در اروپا، تورم و ناامنی غذایی مهمترین چالش پیش روی کودکان دنیای دیجیتال، اینترنت و شکاف دیجیتالی است. برای مثال وقتی ما به کودک آموزش نمیدهیم که چگونه در فضای مجازی رفتار کند و از آسیبها و تهدیدها جلوگیری کند نتایج خوبی نیز دریافت نخواهیم کرد. ما باید آموزش حقوق کودک را از پیشدبستان شروع کنیم و در کنار آن، به پدرها و مادرها و معلمها نیز آموزش دهیم؛ در این صورت میتوانیم شاهد نقض کمتر حقوق کودکان در جامعه باشیم.
نکته بعدی این است که آیا تا به حال در مناظرات انتخاباتی دیدهاید نامزد ریاست جمهوری در ایران قول دهد حقوق کودکان را در جامعه ارتقا میدهد؟ خیر. چنین چیزی را نمیبینیم؛ زیرا حقوق کودکان فراموش شده است. آنها باید بدانند که کودکان سرمایهاند. در اتفاقات چندماه گذشته نیز ما متوجه شدیم دهههشتادیها دارند یکی از پرچالشترین دوران خود را میگذرانند که ما برایش آماده نبودیم. بزرگترین آسیب توجه نکردن به حقوق کودک، لطمه به آینده کشور از اقتصاد گرفته تا موارد دیگر است. دوره کودکی دنیای خاص خود را دارد و وقتی به این مسئله توجه نکنیم مسائلی مثل بزهکاری هم ایجاد میشود.
با توجه به بافت سرزمین ایران، به نظر شما کدام حقوق کودکان به خوبی رعایت میشود؟ و کدام موارد به توجه بیشتر نیاز دارند؟
همانطور که اشاره کردم حقوق کودک یکی از زیرمجموعههای حقوق بشر است. ما هم حقوق بشر غربی داریم و هم اسلامی. این را همیشه در کلاسهایم میگویم که ما در دین اسلام هم حقوق بشر داریم. آنها ابتدا میخندند چون باور نمیکنند؛ ولی وقتی میگویم کتاب قرآن یکی از بزرگترین منابع حقوق بشر است و در اینباره توضیح میدهم آگاهیشان بیشتر میشود. بحث حقوق طبیعی و حقوق فطری از زمانهای قدیم مطرح بوده است؛ ولی حقوق بشر غربی از 1945 به بعد ایجاد شده است. در حقوق بشر اسلامی به حقوق کودکان توجه شده است؛ ولی بحث فرهنگسازی در این حوزه هم کمرنگ است. قانون اساسی ما بین کشورهای منطقه و آسیایی یکی از بهترین قوانین اساسی است. ما در ایران خیلی از موازین پیماننامه حقوق کودک را رعایت کردهایم؛ ولی چون پسزمینه فرهنگیای داریم که به حقوق کودکان اعتنای زیادی نمیکند در اجرا هم کمکار میشویم. قوانین در ایران، مصالح عالی کودک را رعایت کرده است؛ ولی جای کار بسیار دارد و باید بهروز شوند و اصلاحاتی داشته باشند.
ثمین و امین در این مجموعه دقیقا چندساله در نظر گرفته شدهاند؟
کتاب برای مخاطبان پنج تا هشت سال است.
پس شما با توجه به گروه سنی این مجموعه دوجلدی، بر این باورید که بهترین سن برای آموزش و یادگیری حقوق کودک پنج تا هشت سال است.
بهترین سن پیشدبستان، اول و دوم دبستان است. در این زمان است که بخش عمومی ذهن کودک شکل میگیرد و برای جذب و درک چنین مطالبی گیرایی بالایی نشان میدهند.
ثمین و امین با پرسشگری خود و البته داشتن پدرومادری آگاه و همراه، با حقوق فردی خود آشنا شدند. بعضی از این حقوق، قوانین نامرئی هستند که منجر به نتایج ملموسی میشوند؛ مثل اینکه اعضای خانواده بخصوص بچهها در خانه وظایفی داشته باشند تا امور خانواده به خوبی و بدون مشکل انجام شود. این مسئله میتواند به مسئولیتپذیر شدن آنها کمک کند. با توجه به تجربه پژوهشی شما، آگاهی از حقوق فردی در خانه از چه جنبههایی میتواند به بچهها کمک کند؟
زمانی که داشتیم کتاب را تولید میکردیم این را مدنظر داشتیم که در عصر حاضر، شکاف دیجیتال باعث شده است اعضای خانواده از هم دور شوند؛ آن هم نهاد خانواده که مهمترین نهاد برای پرداختن در بحث حقوق کودک است. این نهاد برای مسیر آینده بچهها خیلی تعیینکننده است. حقوق نانوشته مثل وظایف دختر و پسر در خانه نکاتی است که ما از دریچه فرهنگ به آن نگاه کردیم که باز ما را ارجاع میدهد به مبحث فرهنگسازی. ایده جزئیتر امین و ثمین از فرزندان خانم شاهمحمدی گرفته شده و بر همان اساس شخصیتپردازی شده است. خودِ خانم شاهمحمدی و همسرش هم پدرومادری آگاه هستند که تلاش میکنند بچههای پرسشگری تربیت کنند. ما باید مطالبهگری را به بچهها یاد دهیم و این حق آنهاست. مسئله تعامل اعضای خانواده به همان اصل آزادی بیان برمیگردد؛ اینکه میتوانی مطالبه کنی و مطالبه دیگران را هم بشنوی؛ اما متاسفانه ما این را آموزش نمیدهیم.
بعضی بچهها این کارها را دوست ندارند و به هر بهانهای میخواهند وظایف را از روی دوش خود بردارند؛ کارهایی مثل آبدادن به گلها، بیرونبردن زبالهها، کمک به شستن ظرفها یا مرتبکردن خانه. آیا قصههایی مثل «ماجراهای ثمین و امین» میتوانند بچهها را به انجام وظایف تشویق کنند؟
بله؛ آموزش مفاهیم مهم مثل حقوق کودکان باید در داستان انجام شود تا برایشان پذیرفتنی باشد. به نظر من، قصه نوشتن و آموزش طی قصه این مزیت را دارد که کودک سریعتر با آن مفهوم ارتباط برقرار میکند و میتواند وظایف خود را مثل مواردی که اشاره کردید بشناسد.
در کتاب «حقوق فردی من» به حق کمکرسانی به بچهها در جنگها و حوادث طبیعی اشاره شده است. مسئله جنگ در تاریخ انسانها قدمت دارد و البته قدمتی تلخ؛ زیرا بخش عمده نتایج بد آن بر زندگی کودکان چه جسمی و چه روحی، چه فردی و چه خانوادگی اثر میگذارد. باتوجه به اینکه در پیماننامه حقوق کودکان بهطور ویژه «حق برخورداری از صلح» و «حق داشتن خانه» ذکر شده است و البته بقیه حقوق هم ارتباط تنگاتنگی با هم دارند، چرا امروزه باوجود عصر رسانه و ارتباطات و مشاهده واضح آسیبهای کودکان، این پیماننامه نمیتواند به درستی فعالیت خود را انجام دهد و از کودکان محافظت کند؟
من مقالهای به تازگی درباره این موضوع نوشتهام با عنوان «کودکان کار؛ قربانیان خاموش در مخاصمات مسلحانه بینالمللی». پدیده نامیمون جنگ، حقوق کودکان از جمله حق حیات و زندگی در کنار خانواده، حق بهداشت و پیشرفت و از همه مهمتر حق آموزش و تحصیل را نقض میکند. نمونههایی که امروز داریم وضعیت کودکان در اوکراین و فلسطین اشغالی است که میبینیم بهشدت حقوق کودکان دارد نقض میشود. ما در این حوزه، سربازگیری کودکان و فشارهایی را مشاهده میکنیم که باورنکردنی و جبرانناپذیر است. اول از همه باید این را بدانیم که حقوق بینالملل برای این شکل گرفت که جوامع را از حالت صرفا سیاسی بینالمللی خارج کند و به آن روح حقوقی بدهد؛ اما هنوز حقوق بینالملل نتوانسته است این روند را تغییر دهد. روابط بینالملل مبتنی بر منافع و سیاست کشورهای قدرتمند است. پیماننامه خیلی جای کار دارد. کشورها باید ملزم به تعهد سیاسی و حقوقی شوند و این عزم را داشته باشند که حقوق کودکان را رعایت کنند؛ ولی ما هنوز این عزم را نمیبینیم. میتوانیم بگوییم کودکان آیینه تمامنمای اشخاص بیدفاع در مخاصمات مسلحانه هستند. در جنگها حق زنان و بخصوص کودکان بسیار ضایع میشود. حقوق کودکان در مخاصمات مسلحانه را باید جزو حقوق مسلم و بدیهی برای کودک بدانیم و چون حقوق بینالملل هم آن را پذیرفته است پس باید همه به رعایتش احترام بگذارند؛ اما متاسفانه هیچکس این را رعایت نمیکند. ما اکنون پدیدهای را در رژیم اشغالگر قدس داریم با عنوان «سلاحسازی دولت اسرائیل از حقوق کودکان فلسطینی»؛ یعنی دارد از حقوق این کودکان به نفع خود سوءاستفاده میکند. متاسفانه با اینکه در عصر انقلاب صنعتی چهارم هستیم ولی شاهد نقض شدید حقوق کودکان در مخاصمات هستیم.
آیا این پیماننامه بار اجرایی دارد و نظارتی بر آن میشود؟
بله؛ کمیته حقوق کودک سازمان ملل هر ماه وضعیت کودکان در کشورهای مختلف را بررسی و گزارشی از آن منتشر میکند.
در گزارشی که کمیسر حقوق بشر سازمان ملل متحد درباره همه جهان ارائه داد گفت که تحریمهایی که ضدجمهوری اسلامی وضع شده بیشتر از همه، کودکان ایرانی را تحتتأثیر قرار داده است. یکی از این موارد موضوع آلودگی بود. توضیح داده بود که این تحریمها باعث شده است آلودگی هوا در ایران تشدید شود که بیشترین ضررش بر کودکان است؛ بنابراین کارشناسان آنها این مسائل را در کشورمان میبینند؛ ولی متاسفانه ضمانت اجرایی قرص و محکمی در حقوق بینالملل و جامعه بینالمللی نداریم. کشورها بر اساس منافعشان تصمیم میگیرند. اگر بخواهند منصفانه ببینند همین تحریمها باعث شده است خیلی از داروها وارد کشور نشود و سلامت مردم بخصوص کودکان به خطر بیفتد.
این مسئله را درباره بیماران پروانهای هم میبینیم که متاسفانه خیلی آسیب دیدهاند.
بله؛ این نقض فاحش حقوق بشر است. خیلی از نمایندگان و کارشناسان سازمان ملل به آن اشاره کردهاند؛ ولی قدرتهای بزرگ به آن بیاعتنا هستند، یعنی برای آنها حقوق کودکان و حتی زنان مهم نیست.
آیا مطلع شدن از حقوق کودکان از طریق کتابهایی مثل «ماجراهای ثمین و امین» میتواند برای احقاق حق سلامت و درمان کودکان بیمار، حرکت رو به جلویی باشد؟ برای مثال خانوادههای درگیر به واسطه این آگاهی، حرکتی درخصوص اعتراض به این وضعیت داشته باشند.
صددرصد؛ چون کمیتههای نظارتی کمیته حقوق کودک به این مسائل توجه میکنند. این کمیته در سال 2021 در نظریه تفصیلی که درباره فضای دیجیتال با عنوان «صیانت در محیط دیجیتال» ارائه داد، با 709 کودک و پدرومادرشان مصاحبه کرده و بعد توسط نماینده کشورها قانونسازی کرده بود. یکی از راههای مطلعشدن از نقض حقوق کودکان، گزارش خانوادهها و نهادهای متولی نه صرفا دولتی مثل NGOهاست. بحث مطالبهگری از آگاهی میآید و کتابهای «حقوق فردی من» و «حقوق اجتماعی من» به دنبال همین آگاهیها هستند.
در بخشی از کتاب، از حق داشتن «آزادی بیان» به عنوان یکی از مهمترین حقوق همه بچههای دنیا سخن به میان آمده است. آزادی بیان در دنیای کودکان چه تعریفی دارد؟ و چه کارهایی میتوان انجام داد تا بچهها بتوانند راحتتر حرف بزنند، نظراتشان را بگویند و از اظهارنظر نترسند؟
در بحث آزادی بیان هم دوباره برمیگردیم به اهمیت نهاد خانواده. کودک ابتدا از والد خود یاد میگیرد و تقلید میکند که حرف بزند و نظر بدهد. هنگامیکه علاوهبر والدین، برای کل جامعه فرهنگسازی میکنیم کودکان و نوجوانان امروز هم که پدران و مادران فردا هستند یاد میگیرند. هنوز حتی در کلاسهای حقوق هم درباره آزادی بیان کودکان آگاه نیستند. آزادی بیان برای کودکان یعنی حق اظهار عقیده داشته باشند و حرف خود را بزنند؛ بگویند از فلانچیز خوشم میآید یا نمیآید.
در کتاب «حقوق اجتماعی من» امین با اهمیت کمک کردن آشنا میشود و اینکه چقدر دنیای انسانها با کمککردن به همدیگر، قشنگتر و سالمتر خواهد بود. موضوعی که این مسئله را تشریح و به بچهها توضیح میدهد انتخاب شما بوده یا نویسنده کتاب خانم طاهره شاهمحمدی؟
انتخاب خودم بوده است. من بخشی از دوره بلوغم را در ایران نبودم و در آن فضا و فرهنگ، ناخودآگاه طوری آموزش دیدم که برای مثال به قوانین رانندگی خیلی احترام میگذارم؛ ولی در ایران وضعیت رانندگی را خیلی آزاردهنده دیدم. فکر کردم که احتمالا شرایط اقتصادی نامناسبی که نه تنها در ایران، بلکه در کل جهان وجود دارد باعث کمرنگشدن تعدادی از سنن و باورها و عقاید شده است. اکنون در جامعه ما همه به دنبال این هستند که گلیم خود را از آب بیرون بکشند؛ یعنی کسی به دیگری رحم نمیکند؛ بنابراین وقتی دیدم روحیه کمک و همدلی کمرنگ شده است خواستم در این کتاب به احیای این مسئله اشاره شود.
ارزیابی شما به عنوان ایدهپرداز مجموعه «کودکان و حقوق بشر»، از قلم طاهره شاهمحمدی و تصویرگری ساناز کریمیطاری چیست؟
اول از همه باید بگویم که دنیا، دنیای کار گروهی است. قرار نیست همه به زور یکدیگر را قانع کنند؛ بلکه اصل آزادی بیان یعنی همینکه من حرفم را بزنم و دیگری هم حرفش را بزند. من در مباحث حقوقی علم دارم و خانم شاهمحمدی برای کودکان مینویسد و خانم کریمیطاری هم تصویرگری بلد است. ما دانشمان را با هم به اشتراک گذاشتیم و توضیح دادیم که چه خروجیای از کتاب میخواهیم.
اگر بخواهید فراتر از حرفهای پدرومادر ثمین و امین در کتاب چیزی به مخاطبان بگویید، چه نظر یا توصیهای دارید؟
دنیای کودکی، دنیای عجیبوغریبی است؛ ولی چیزی که متوجهش شدهام این است که هر چقدر با کودک به زبان خودش صحبت کنیم، ارتباط بهتری با او شکل میگیرد. انسان در دوره کودکی جسورتر است و با بزرگشدن، جسارتش هم کمتر میشود. از خطرکردن و بلندپرواز بودن میترسیم. بزرگترها در محیط خانواده، خود را فهمیدهتر و داناتر میدانند و توانایی بچهها را سرکوب میکنند. قاعدتا این سرکوب بر همه مسائل کودک تأثیر میگذارد. ما باید در مدرسه «زنگ حقوق» داشته باشیم و محتوای همین کتابها را به کودکان یاد دهیم. وقتی در مدرسه این آگاهی شکل بگیرد، زنجیره مؤلفان، ناشران و متخصصان دغدغه بیشتری احساس و بهتر عمل خواهند کرد. همه کشورهای جهان جای کار بسیاری دارند تا ابعاد مختلف زندگی کودکان و حقوق و رفاه آنها را مشخص و اجرا کنند. من بهعنوان کوچکترین عضو جامعه حقوقیِ حقوق کودک، خیلی خوشحالم که این مسیر را شروع کرده و بیشتر تمرکزم را بر آموزش به خودِ کودکان قرار دادهام.
نظر شما