معصومه خوانساری، نویسنده رمان «برف گرم» هدف خود از نوشتن این داستان، نگاه به مشکلات اخلاقی جامعهای به نام «ده سفید» عنوان کرد و رودابه را برگرفته از شخصیت حضرت موسی(ع) دانست.
وی تاکید کرد: در این رمان تلاش کردهام از سرمای سخت، مهآلود و برفی روستا برای فضای ترس و خمودگی و سنگین مرگ استفاده کنم و کلام را به صورت نمادین طرح کنم تا درونمایه را غیرمستقیم ارائه دهم.
طاهره امینیجزه، از منتقدان ادبی نیز در این نشست ضمن پرداختن به نمادها، به کهنالگوی کودکان رها شده و داستانهای اساطیری کشورمان، به داستان حضرت موسی(علیه السلام) و زال در شاهنامه و رودابه همسر زال اشاره کرد.
به گفته وی داستان براساس تراث فرهنگی، نمادها و داستانهای دینی و اساطیر، کهنالگوها، اعتقادهای قومی و حتی خرافههای جمعی نوشته شده که همین باعث تاثیرگذاری بیشتر شده است؛ چراکه به متن قوام داده و ایجاد روابط بینامتنی، تفسیرهای تازهتری را به اثر بخشیده است.
حمیده مُشگی، پژوهشگر و منتقد ادبی نیز ضمن اشاره به صحنهپردازی، دیالوگ و شخصیتپردازی در داستان، گفت: فضاها و گفتوگوها در جهت پیشبرد داستان بوده که البته صحنهپردازیها در دالان ترس میتوانست قویتر باشد. این اثر تصویر ذهنی و توصیفی خوبی از مکان را به مخاطبان ارائه میدهد.
الهام تیموری، پژوهشگر ادبی نیز در سخنانی گفت: نویسنده ارائه این فضا را بر دوش شخصیتها گذاشته و حس برداشت ما از ترس را به اندازه برداشت شخصیتها ارائه داده است.
وی سبک نگارش داستان را از دسته ادبیات گوتیک دانست و به شخصیت رودابه و کهن الگوی «هستیا» پرداخت که در این داستان به چشم میآید.
نظر شما