پنجشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۲ - ۱۴:۴۷
و ناگهان چقدر زود دیر می‌شود

چهارمحال و بختیاری- حمید علیدوستی شهرکی نویسنده‌ای بود که جای خالی‌اش را می‌شود همه‌جای ادبیات دید.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) - زهرا محمدی، پژوشگر و نویسنده: غروب روز بیست و دوم تیرماه سال 1400، تکالیف را برای شاگردانش فرستاد. بعضی‌ها نگاه گذرایی انداختند و گفتند تا قبل از عصر فردا انجامش می‌دهم. اما استاد حتی طلوع صبح فردا را ندید. هنوز اذان  ظهر روز بیست و سوم را نداده بودند که شاگردان داشتند با پیکر بی جان استادشان برای همیشه خداحافظی می‌کردند. همین قدر ناگهانی بود.

حمید علیدوستی شهرکی، از اولین روزهای نوروز سال 1349 که چشمش به دنیا باز شد، 51 سال را خوب زندگی کرد. از آن خوب‌هایی که همیشه در یاد می‌ماند. چند روز قبل تر، از قلم زرین‌اش برای نگارش «برشکن» تقدیر شده بود. در مراسم تقدیر گفته بود برای آینده برنامه دارد و هنوز خیلی حرف‌ها دارد که باید بزند. حرف هایی که نگفته ماند. هنوز وقتی از کنار شهر کیان رد می‌شوی، گوش اگر تیز کنی، می‌شود صدایش را شنید.

«آیاز» 30 سال فیلم ساز بود. 30سال فیل‌ سازی در کنار مطالعه و نویسندگی، ثمره‌اش می‌شود شاهکاری به اسم «وضعیت‌های نمایشی در شاهنامه» که دست به دست می‌شود و نام و یاد نویسنده‌اش را در ذهن‌ها زنده نگه می‌دارد.

دنیا از این نمونه حمیدها زیاد ندارد. مردی که برای فرهنگ منطقه و کشورش زندگی کرد تا در حد توان جانی به آن بدهد، مردی که وقف نوشتن و شاگردانش بود تا  با قدرت کلمات دنیا را بهتر کند، جای خالی‌اش را ‌شود همه جای ادبیات دید.
به قول قیصر امین پور
حرف‌های ما هنوز ناتمام...
تا نگاه می کنی:
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آنکه باخبر شوی
لحظه ی عزیمت تو ناگزیر می شود
ای دریغ و حسرت همیشگی!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها