مصطفی محدثیخراسانی، شاعرآیینی گفت: شاعر عاشورایی علاوه بر شور باید نسبت به ائمه اطهار(ع)، زندگی، قیام، فلسفه شهادت آنها، تأثیر شهادتشان در تاریخ و افقی که برای آینده بشریت ترسیم کردند شناخت و معرفت داشته باشد.
به بهانه ایام سوگواری حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) با مصطفی محدثیخراسانی، از شاعران آیینی کشورمان درباره ادبیات عاشورایی ترتیب دادیم. «شاعران پروازی»، «هزار مرتبه خورشید»، «طنین کوه»، «شوق کعبه» و «سلوک باران» از جمله آثار این شاعر و پژوهشگر است.
پرداختن به عاشورا چه سابقهای در ادبیات فارسی دارد؟
نقل قول است که در روز عاشورا در صحنه کربلا اولین شعرهای عاشورایی زمزمه شد. شعر فارسی به این شکل که با آن دست به گریبان هستیم از سال ۲۵۱ هجری شروع شد. در واقع اولین شعر با این سبک و سیاق مربوط به ۱۵۰ تا ۱۶۰سال بعد از شهادت امام حسین (ع) پیشگام سرودن درباره امام حسین وعاشورا، کسائی مروزی است که آثاری از او به جای مانده است. پیش که میآییم کمتر شاعری میبینیم که مستقیم و غیرمستقیم به عاشورا نپرداخته باشد و پرداختن به عاشورا در زبان فارسی به چند دوره تقسيمبندی میشود.
این تقسیمبندی دورهها در ادبیات عاشورایی که به آن اشاره کردید به چه صورت است و هر دوره چه ویژگی هایی دارد؟
دوره اول از سال ۲۵۱ هجری تا قرن نهم است که در این دوره شاعران بیشتر به بیان مصیبت عاشورا میپرداختند. فاجعه بزرگ بوده و سبوعیت و حیوانصفتی سپاه یزید نگذاشت ادبیات ما از حزن و اندوه بیرون بیاید. مهمترین شاعر این دوره محتشم کاشانی است که در ترکیببند معروف او درباره عاشورا، غلبه حزن و سوگ مشخص است .دوره دوم بعد از دوره محتشم کاشانی است. مهمترین اثر عاشورایی این دوره مثنوی «گنجینهالاسرار» میرزا عمان سامانی ملقب به تاج الشعراست .عمان در این اثر، امام حسین(ع) را عارفی میبیند که سیر و سلوک عرفانی دارد و کربلا را نیز یکی از منازل سلوک دیده است. عمان سامانی این دوره را شروع میکند و خودش آن را به کمال میرساند و بعد از آن دیگر این نگاه پیگیری نمیشود. فراز بعدی با پیروزی انقلاب اسلامی رقم میخورد که در اين دوره نگاه به عاشورا به جای اینکه حزنآلود باشد حماسی، راهبردی و عزتمندانه است و بیشتر به نقش امام حسین در شکلگیری تمدن بشری و جامعه مسلمانان نگاه شده است. به عنوان مثال تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تصویری که از حضرت زینب در ادبیات ما بود، بانویی با قامت خمیده، وارث مرارتهای عاشورا و قافله سالار اسراست و شاعران انقلابی این نگاه را تغییر و گسترش دادند. قادر طهماسبی معروف به فرید با نگاهی نو شعر زیبایی در مورد حضرت زینب سرود «سر نی در نینوا میماند اگر زینب نبود/ کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود» حتی اکنون در بعضی مناطق مثل خراسان نگاه قدیمی به حضرت زینب دارند و در این مناطق اگر بانویی خیلی مصیبت کشیده باشد مثلا بچهای از دست داده باشد و با کوهی از مشکلات مواجه باشد به او زینب ستمکش میگویند و این ناشی از نگاه صرفا حزنآلود به واقعه عاشوراست. حسین منزوی شاعر دیگری است که اشعار عمیقی در مورد عاشورا سروده است «حد تو رثا نیست عزای تو حماسه است/ ای کاسته شان تو از این معرکهگیران» کاکائی و بسیاری از شاعران دیگر هم از نگاه مصیبت بار صرف به عاشورا فراتر رفتند و اشعار زیبا و عمیقی درباره امام حسین و عاشورا سرودند.
اکنون ادبیات عاشورایی چه جایگاهی در ادبیات فارسی دارد؟
ادبیات آیینی که ادبیات عاشورایی هم جزو آن است جایگاهش در مقایسه مشخص میشود و بخش قابل توجهی از شعر فارسی در طول تاریخ به لحاظ مفهومی قابل توجه بوده است. بیشتر شاعران ما در حوزههای مختلف شعر آیینی از حمد خدا تا ستایش پیامبر اکرم و ائمه اطهار و مدح و مرثیه آنها شعر سرودند. بعد از انقلاب اسلامی بهویژه با واقعه جنگ تحمیلی و در ادامه مقاومت اسلامی و مدافعان حرم، نگاه ما به مفاهیم آیینی از جمله در حوزه عاشورا که از محوریترین مفاهیم شعر آیینی است تغییر کرد. دلیل این است که در پیروزی انقلاب اسلامی و دوران جنگ تحمیلی الگوی و مقتدای ما امام حسین و روشی که ایشان برای مبارزه با ظلم و ستم برگزیدند، بود. امام حسین الگوی امام خمینی(ره) در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ تا پیروزی انقلاب اسلامی و در جریان جنگ تحمیلی بود. این گونه ما عملا با زندگی اهل بيت(ع) پیوند خوردیم .تا قبل از پیروزی انقلاب مطالبی پای منابر و مباحث میشنیدیم و در کتابها میخواندیم اما در جنگ تحمیلی با زندگی و مبارزات ائمه اطهار مواجه شدیم .این مسئله باعث عمیقتر شدن شعر آیینی شد و صرفا به جای توصیف ماجرا و بیان احساس به زندگی ائمه و فلسفه قیام آنها پرداخته شد و در حقیقت به جای چگونگی به بیان چرایی ماجرا رسیدیم و ذهن و اشعار ما به این سمت معطوف شد. علاوه بر تغییر دیدگاه، اشعار گسترش یافت و این تعداد مجموعه از شعر و شاعر آیینی در هیچ زمانی مثل دوره معاصر در تاریخ شعر فارسی نبوده است. وضعیت امروز ادبیات عاشورایی در مقایسه با مقاطع ديگر مطلوب و درخشان محسوب میشود اما این وضعیت میتواند با برنامهریزی راهبردی، کلان و ملی و پشتوانه به شرایط مطلوبتر برسد.
چه آسیبهایی ادبیات عاشورایی بهویژه شعر عاشورایی را تهدید میکند؟
در حوزه شعر آیینی ما،علاوه بر عشق و محبتی که به اهل بیت داریم باید نسبت به آنها معرفت هم داشته باشیم. صرفا دوست داشتن و علاقه به امام حسین برای سرودن در مورد ایشان و عاشورا کافی نیست،در غیر این صورت اشعاری سروده میشود که امروزه در برخی هیئات خوانده میشود. چنین اشعاری که بدون معرفت سروده میشود فقط احساس و علاقه است و پشت آن الفاظ تفکر و اندیشهای نیست. در برخی از این اشعار میبینیم که فقط قربان صدقه چشم و ابرو و قد و بالای ائمه رفته است .پس برای سرودن شعر در مورد بزرگان دین و وقایع مهمی چون عاشورا فقط عشق و علاقه کافی نیست و باید نسبت به ائمه، زندگی، قیام آنها، فلسفه شهادت آنها، تاثیر شهادتشان در تاریخ و افقی که برای آینده بشریت ترسیم کردند شناخت و معرفت داشته باشیم و اگر چنین اندیشه و تفکری با شور و عشق تلفیق شود مسلما اشعار عاشورایی مطلوبتر میشوند.
چه چشماندازی برای شعر عاشورایی متصور هستید؟
تصورم این است که کماکان عاشورا محور شعر آیینی ماست و اتفاقی که میافتد بهویژه راهپیمایی اربعین و نقشی که امام حسین در جمع کردن دلهای پراکنده مسلمانان ایفا میکند، نویددهنده آینده درخشانتری برای تفکر و ادبیات عاشورایی است. متولیان امور فرهنگی باید هوشمندی داشته باشند و از این فضاهای ایجاد شده در شعر نهایت استفاده را کنند. بهویژه باید به نسل جوان انگیزه داد و آنها را ترغیب به تلاش بیشتر در حوزه ادبیات عاشورایی کرد. متاسفانه کمکاری مسئولان فرهنگی را شاهدیم. درست است که شاعران مبتنی بر عشق و ارادت خود شعر میسرایند اما اگر در این حوزه سرمایهگذاری شود و حمایت و پشتیبانی انجام شود نتایج درخشانتر و مطلوبتری حاصل خواهد شد.
نظر شما