طبیعی است بهروزرسانی اطلاعات و دانستهها برای خبرنگاران تخصصی و روزنامهنگار امری ضروری و اجتنابناپذیر است. بیشک این دسته از خبرنگاران در تحلیل و تفسیر مسائل چالشی و مسئلهساز حوزهای که در آن به تولید محتوا میپردازند، با گسترش دامنۀ مطالعاتی خود و خوانش منابع معتبر و مرتبط، موفقتر ظاهر میشوند. به مناسبت روز خبرنگار به سراغ راضیه عقیلیمهر، یکی از خبرنگاران صاحب اثر رفتیم که چند سالی است با راهاندازی یک پایگاه تخصصی، به مباحث حقوقی و جامعهشناختی میپردازد.
عقیلیمهر اواخر سال گذشته تازهترین اثر خود را با عنوان «جستارهایی در دادورزی» در باب موضوعات حقوقی در قالب گفتوگو و مقاله راهی بازار کتاب کرد. او پیش از این، آثاری چون «فانوس و دریا»، «رد پا در شهر»، «ماهیت و کارایی قراردادهای بیع متقابل» را به همت نشر نایبند منتشر کرده است. این روزنامهنگار و نویسنده جنوبی در آخرین اثر چاپشده خود، به موضوعاتی پرداخته که کمتر در رسانههای عمومی به آنها توجه شده است. وی در «جستارهایی در دادورزی» به اهمیت آگاهی حقوقی شهروندان و سواد رسانهای خانوادهها اشاره کرده و بر این باور است که هر چه آگاهی شهروندان در این زمینهها افزایش بیابد، از ناهنجاریها و بزهکاریها در جامعه کاسته خواهد شد. این دیدگاه آغازگر گفتوگوی مفصلی با این روزنامهنگار باتجربه شد.
-آگاهیبخشی در حوزه مباحث حقوقی چه خدمتی به جامعه میکند؟
بیشک کسب آگاهی نسبت به موضوعات حقوقی برای عموم افراد جامعه در جایی اهمیت خودش را نشان میدهد که حقوق فردی و اجتماعی افراد زایل و نادیده گرفته میشود. این آگاهی نسبت به حداقلهای دانش حقوقی میتواند فرد را بهاصطلاح واکسینه کند. در واقع همان پیشگیری از وقوع مشکلات و درگیریهای قضایی است؛ چرا که حقوق در تمام ابعاد زندگی عموم مردم نسبت به یکدیگر و دولت نسبت به مردم رسوخ کرده است و این ضرورتِ پیچیدگیهای جامعه امروز است.
برای مثال، در گذشته زوجین بدون کسب آگاهی از حقوق و تکالیفشان در امر ازدواج صرفا با اولویت دیدگاه و تربیت فرهنگی و عرفی در محضرخانه (دفتر رسمی ازدواج و طلاق) حضور مییافتند و صفحاتی را امضا میکردند، بیآنکه بدانند هر امضاء حقی را از آنها سلب کرده یا حقی را به آنها میدهد یا همین موضوع پرحاشیۀ مهریه که در سالهای نه چندان دور به تعداد سال تولد زوجه (هزار به بالا) در سند نکاح ثبت میشد، با این نیت که «مهریه را کی داده، کی گرفته» و زوج بدون آنکه بداند با انعقاد عقد نکاح ذمهاش مشغول شده و دینی از جانب همسرش تا زمان پرداخت برعهدۀ او قرار گرفته، این تعداد مهریه را امضاء میکرد و بعدها که به هر دلیل زوجین به اختلاف میرسیدند، او مانند یک بدهکار ملزم به پرداخت میشد و در صورت پرداخت نکردن آن بهعنوان محکوم مالی روانه زندان میشد.
البته بگذریم که در سالهای اخیر مشکلات پیرو این جریانها با تصویب مصوبات قانونی هموار و برطرف شدهاست، اما همچنان حواشی و اعتراض نسبت به موضوع مهریه در عرف و قانون وجود دارد. در اینجاست که آگاهی عموم مردم نسبت به حقوق فردی و اجتماعیشان میتواند راهگشا باشد و جامعه باید بداند قبل از انجام هر تصمیمی آثار قانونی آن را به طریق ممکن کسب کند، حالا یا با مشاوره از یک وکیل حاذق یا پیگیری و کسب آگاهی فرد از کتب تخصصی و یا مراکز و مراجع مرتبط.
-با توجه به اهمیت این آگاهی، رسانه چقدر در حوزه تبیین مباحث حقوقی کارآمد ظاهر شده؟
اگر مباحث حقوقی را به دو بخش تخصصی و عمومی تقسیمبندی کنیم، در بخش تخصصی چون پرداخت به آن نیاز به دانش آکادمیک دارد، شاید چندان مورد استقبال متولیان رسانه و مخاطبان عام قرار نگرفته و بهطور معمول این بخش تریبونهای خاص خودش را برای انتشار دارد که عموما حقوقدانان در راستای دانشافزایی خود، مخاطبان اصلی این بخش هستند؛ اما در بخش عمومی یا به عبارتی، بخشی که در آن به ضروریات و نیازهای فردی و اجتماعی عام افراد جامعه پاسخ داده میشود و به نوعی راهنمای افراد برای احقاق و پیگیری حقوقشان است، از سوی رسانهها به شکل کلی و نه البته محدود به استان بوشهر به نظرم خوب عمل شده است.
حالا در قالب انعکاس اخبار حوادث، اطلاعیه فراجا و نیروی انتظامی و مراجع قضایی، رسانهها توانستهاند عموم را نسبت به مسائلی که قابل توجه است، آگاه کنند؛ اما اینکه مخاطب تا چه اندازه علاقهمند باشد این مطالب را در رسانهای دنبال کند یا در چه شرایطی پیگیر این نوع مطالب باشد و به آن عمل کند. برمیگردد به اهمیت پرسش ابتدایی شما در مورد نقش و اهمیت آگاهیبخشی حقوق و ضرورت آن در زندگی عام. اینکه جامعه بخواهد حق را دنبال کند و در اینجا منظور از جامعه هم مردم و هم حاکمیت را شامل میشود.
-پیدایش رسانههای تخصصی حقوقی نشان از گرایش رسانه به سمت تبیین مباحث این حوزه دارد، این رسانهها در یکی دو سال اخیر تا چه میزانی در روشنگری نقاط کور حقوقی در حوزههای مختلف تاثیر داشتهاند؟
بهطور حتم فعالیت رسانههای تخصصی حقوقی یا اختصاص سایر رسانهها به موضوعات حقوقی نشان از مطالبۀ عموم مردم دارد که متأثر از آگاهی آنها نسبت به ضرورت توجه به حقوق فردی و اجتماعی است. البته بخش مهمی از این مطالبهگری نشئت گرفته از همان مشکلاتی است که در قالب ناهنجاریهای اجتماعی قرار میگیرد و افراد در هر جایگاه و موقعیت اجتماعی و فردی در تلاش هستند تا به حقوق انسانیشان توجه شود.
خوشبختانه امروزه موضوع حقوق شهروندی از جانب افکار عمومی به شکل ملموس مورد توجه قرار گرفته است و این حق تمام ابعاد انسانی افراد را در برمیگیرد. در این راستا فعالیت رسانهها در پرداخت به مشکلات و آسیبهای اجتماعی در راستای احقاق حقوق شهروندی این نقاط کور حقوقی را شناسایی و برای قانونگذار تببین میکند تا بنا بر ضرورت و شدت مطالبه عام در مجلس و دیگر مراجع ذیصلاح تصویب و لازم اجرا شود. البته تعریف مطالبهگری و شیوه مطالبهگری هم موضوع مهمی است که محدودیتهای خاص خودش را دارد.
گاهی موضوعی از جانب عموم مطالبه میشود که به دلایل مختلفی مسیر انحرافی در جامعه پیدا میکند که بحث مفصلی است و در این مجمل نمیگنجد. در این زمینه تنها به این جمله اکتفا میکنم که جامعه به آگاهی بهشدت نیازمند است و این مسئولیت رسانهها را سنگینتر میکند.
-با وجود دشوارییهایی که اشاره کردید چطور شد به سمت نوشتن از حقوق و مباحث حقوقی رفتید، قطعا پرداختن به یک حوزه تخصصی ریسکهایی هم دارد و شما چگونه از عهده این مهم برآمدهاید؟
خب در پاسخ به این پرسش باید بگویم که من دانشآموخته رشته حقوق هستم و به این دانش بسیار علاقهمندم. گذشته از اینها سالها دبیر سرویس اجتماعی در برخی از رسانههای بومی بودم که دانش حقوقی هم از ضرورت مطالبات اجتماعی گرفته شدهاست. از اینرو، همواره پیگیر بودم به شکل تخصصی مسائل حقوقی را در یک رسانۀ تخصصی دنبال کنم؛ چون از یک طرف در استان بوشهر پرداخت به موضوعات و دغدغههای حقوقی در رسانهها به شکل منسجم نمود کمرنگی داشت و از طرف دیگر در پیگیری این جریان دنبال سادهسازی و افزایش دانش حقوقی عام بودم.
بیشک ریسککردن شاکلۀ شخصیتی اغلب روزنامهنگاران در انتخاب سوژه و موضوع است. تمام سعی و تلاشم در این مسیر این بوده که بتوانم مطالب را به شکل موثق، آکادمیک، ساده و روان با کمترین بار حقوقی منتشر کنم که این البته از ویژگیهای شخصیتی خودم هم است. شاید به این دلیل است که تاکنون و بعد از گذشت هفده سال فعالیت رسانهای چه در پیگیری مسائل و آسیبهای اجتماعی، چه انعکاس اخبار و چه فعالیت رسانه تخصصی دادورزی در استان بوشهر با چالش دردسرسازی مواجه نشوم، چون همۀ تلاشم افزایش آگاهی است.
-قطعا برای نوشتن از این حوزه تخصصی باید نخست سواد رسانهای خود را تقویت کنید، از چه کتابها و منابعی برای افزایش سواد حقوقی و رسانهای خود کمک گرفتید؟
ببینید قبل از انعکاس هر یادداشت، خبر یا مقالهای از درستی یا نادرستی آن مطمئن میشوم. اگر این یادداشت از سوی افراد ناشناس است دربارۀ موثق بودن آن موضوع تحقیق میکنم. البته بیشتر مطالب را از رسانههای مجوزدار و زیرمجموعه نظام حقوقی قضایی کشور برداشته و منتشر میکنم. اخبار و مطالب تولیدی سایت را هم بر اساس دانش و مطالعات و نیاز جامعه پیرامونیام در گفتوگو با افراد موثق و مطلع و منابع مرجع حقوقی منتشر میکنم. بهنوعی تخصص و دانش خودم در علم حقوق پرچمدار این جریان است.
-آیا این مطالعات موجب رشد سواد رسانهای مخاطب شما هم شده است؟
البته بهطور کامل در جریان تاثیرات این رسانه تخصصی در میان مخاطبانم نیستم؛ اما در برخورد با مخاطبانی که به شکل مستقیم با خودم در ارتباط هستند، نسبت به فعالیت این رسانۀ تخصصی در استان و انتشار اخبار حقوقی رضایت دارند. این رضایت بیشتر از جانب وکلای محترم دادگستری و علاقهمندان به مباحث حقوقی است؛ چراکه به شکل منسجم و روزآمد در جریان جدیدترین نظریات مشورتی و آرای قضایی قرار میگیرند و این یک الزام است که وکلای دادگستری بهعنوان وکیل مدافع، باید به شکل روزآمد اینگونه مطالب را دنبال کنند. از طرفی، انتشار این مطالب موجب شده که برخی مخاطبان عام از من بهواسطه شناختم از عملکرد وکلای استان، درخواست معرفی وکیل برای پیگیری پروندههای قضاییشان را دارند یا حتی پرسشهای حقوقیشان را با من در میان میگذارند و مشاوره میگیرند. فکر میکنم عنوان این مطالب بزرگترین دستاوردم از راهاندازی و فعالیت این رسانه تخصصی است.
-از دید شما افزایش سواد رسانه در حوزههای حقوقی تا چه میزانی در کاهش آسیبها و ناهنجاریهای جامعه امروز میتواند اثرگذار باشد؟
به طور کلی افزایش سواد رسانهای برای مخاطبان عام و خاص به ویژه در این برهه از زمان و با وجود فضای مجازی برای انتشار اطلاعات در تمامی موضوعات، کارایی زیادی دارد. بهویژه در حوزۀ حقوق. طبق قانون آیین دادرسی کیفری انتشار احکام غیرقطعی، انتشار نام متهمان به برخی جرائم عنوان شده در قانون مجازات اسلامی از جمله جرم اختلاس به مبلغ معین شده، جرمانگاری شده است.
با این حال برخی از رسانهها از روی ناآگاهی یا عمد به هر دلیلی دست به انتشار این احکام میزنند و با توجه به خاصیت فضای مجازی این اطلاعات با سرعت در اختیار عموم قرار گرفته و آثار سوء خود را بر جای خواهد گذاشت. این در حالی است که طبق همین قانون تنها احکام قطعی آن هم با اجازه دادگاه صادرکننده حکم و بدون نام خواهان و خوانده مجاز است در رسانهها منتشر شود. بیشک اگر سواد رسانهای حضور پررنگی در تبادلات اطلاعاتی ما داشته باشد، بحران کمتری در مواجه با تبعات سنگین حقوقی این جریانها خواهیم داشت.
-شما در ادامه مسیر رو به نوشتن یک کتاب تخصصی در حوزه حقوق آوردید، این کتاب چقدر در آگاهیبخشی جامعه مخاطب در حوزه مباحث حقوقی اثربخش است؟
بله؛ کتاب «جستارهایی در دادورزی» انعکاس بخشی از یادداشتها و گفتوگوهای حقوقی من با جمعی از وکلای دادگستری استان بوشهر و پرداخت به موضوعات و آسیبهای اجتماعی بهدلیل خلأهای قانونی است.
همچنین در این اثر، گفتوگو با محمدهادی جعفرپور وکیل دادگستری با موضوع «بررسی شروط ضمن عقد نکاح» بهدلیل ناآگاهی عموم به ویژه زوجین در هنگام ازدواج نسبت به حقوق و تکالیف قانونیشان نسبت به یکدیگر انجام شد؛ چراکه روابط پیچیدۀ آدمها در جامعه امروزی و ناآگاهی آنها از حقوقشان مسائل و مشکلات فراوانی برایشان پدید آورده است یا در این کتاب جلال بهادری وکیل پایه یک دادگستری یکی دیگر از وکلایی بود که با او در مورد موضوع «حریم خصوصی» وارد گفتوگو شدم؛ چراکه حفظ حریم خصوصی برای حفظ حقوق فردی تعریف شده و این حق در جامعه امروز از ضرورتهاست که برای پیشگیری از سوءاستفادۀ کسانی که موجب هتک حیثیت، آبرو و آزادی دیگران میشوند.
«مالکیت حقوق فکری» در گفتوگو با بهنام زکیپور، «توجه به قربانیان تجاوز جنسی» در گفتوگو با عادل مقدسی، «افزایش طلاق در استان بوشهر» در گفتوگو با سولماز اکبرزاده که همه از وکلای مجرب استان هستند، دیگر موضوعات مهمی بود که در این اثر مفصل به آنها پرداخته شده و قطعا افرادی که درگیر چنین مسائلی بودند از خلال این گفتوگوها پاسخهای خود را خواهند گرفت.
-در این کتاب، در کنار حقوقدانها از نظر جامعهشناسان هم بهره گرفتهاید؛ بهنظر میرسد این سبک نوشتهها برای واکاوی بسیاری آسیبهای اجتماعی راهگشاست، نظر خودتان در این باره چیست؟
ببینید اگر در این کتاب با صدیقه صفری، روانشناس و درمان گر کودک گفتوگو کردم که اتفاقا به یکی از گفتوگوهای پرمخاطب هم تبدیل شد، به این دلیل بود که موضوع «خشم» بهعنوان یکی از عوامل و محرکهای بروز بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی بهویژه در کودکان و نوجوانان شناخته میشود که فراهم کنندۀ بستری برای ارتکاب جرم و ایجاد مشکلات دامنهدار و گاه جبرانناپذیر برای فرد ناهنجار یا مرتکب جرم است. کودک و نوجوانی که در بستری ناسالم رشد یافته و تحت تاثیر هیجانات زودگذر قرار گرفته و اکنون مرتکب جرم شده، نباید تمام آینده جوانی و بزگسالیاش با خلأهای قانونی و نگاه متعصبانه و قضاوتهای ناعادلانه جامعه نابود شود.
بهنوعی هدف از این گفتوگو، پیشگیری از وقوع بسیاری حوادث ناگوار و ریشهای بود که مصداق آن در این مثل معروف هم آمده که «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد» یا در جایی که با سجاد بهزادی، جامعهشناس و مدرس دانشگاه در مورد بررسی «آسیبهای ناشی از خشونت رفتاری در جامعه» نیز گفتگو کردم، هدفم واکاوی نقش حاکمیت و فرهنگ مردم در بروز آسیبها و تبدیلشدن آن به بروز ناهنجاری یا ارتکاب جرم در جامعه از دیدگاه یک روزنامهنگار و منتقد بود؛ چراکه قطع به یقین فرد خشمگین یا به خودش یا به دیگران آسیب وارد میکند و خشونت، خشونت میآورد.
-چقدر تجربیات خبرنگاری به شما در تألیف این اثر کمک کرد؟
فقط می توانم در یک جمله بگویم از تمام تجربیات و ظرفیت 17 سالهام در عرصه روزنامهنگاری در خلق پایگاه خبری و انعکاس آن در این کتاب بهرهمند گرفتم. از هزاران خبری که نوشتم از صدها گفتوگو و یادداشت و گزارشی که در طول فعالیت رسانهای خودم کار کردم، بهره بردم؛ از هر کلمه و واژه واژهاش درس گرفتم و امیدوارم مفید واقع شده باشد.
نظر شما