چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۸۷ - ۱۰:۵۸
وبلاگ‌ها به احترام منوچهر احترامی به‌روز شدند

نوشته هايي درباره منوچهر احترامي، معرفي چند كتاب، استقبال از عيد و موضوعاتي در باب زندگي و اوضاع و احوال شاعران عنوان مطالبي است كه اين هفته وبلاگ‌نويسان به آن پرداختند. سعید بیابانکی نوشته است: تو تهرون پر از دود ...حسنی تک و تنها مُرد ...".\

«به احترام احترامي»

علیرضا قزوه شاعر در وبلاگ «عشق عليه السلام» مطلبي را با عنوان « به احترام احترامي» درباره منوچهر احترامي منتشر كرده است.

وي درباره احترامي گفته است: «نمی‌دانم بر پیرمرد در روزهای آخر چه گذشت اما حدس می‌زنم که با اولین درد قلب پیرمرد باید رفتنی می‌شد چرا که ناز نمی‌کشید برای خود که در روزهای سخت زنده بودن و عمل چند میلیونی قلب کسی برایش کاری کند. این بار هم بین او و مرگ یکی باید برنده می‌شد و او مرگ را برگزیده اعلام کرد و رفت.
از پیرمرد بیشتر از این ها چیزی نمی‌دانم. اما فکر می‌کنم همین که در این غروب جمعه در این گوشه دور دنیا و در این زمستان سرد و ناجوانمرد با خاطره‌اش گرم شدیم و یادش کردیم یعنی که هست و یادش با ماست.» 


روزگار خويشتن آزادش آرزوست

رضا شكراللهي اين هفته مطلبي را با عنوان «ملال» كه در آغاز بر گرفته از رمان «حسد» مسعود كيميايي است، در وبلاگش «خوابگرد» منتشر كرده است.

اين وبلاگ‌نويس در «ملال» گفته است: « اما چاره چیست وقتی عشق، خود ملال آورد و شور بمیراند؟ مولانا شیخی را روایت می‌کرد چراغ بر دست که شب‌هنگام می‌گشت و ملول از دیو و دد، انسان‌اش آرزو بود. دیو و دد به طبیعت خویش در کار بوده‌اند و هستند. نوروایت‌اش، روزگار پیرجوانی ست که می‌گردد و ملول از عشق، خویشتن ِ آزادش آرزو ست!» 


«تو تهرون پر از دود ...حسنی تک و تنها مُرد ...»
اين هفته سعيد بيابانكي شاعر و وبلاگ‌نويس در «سنگچين» به مطلبي درباره مرگ منوچهر احترامی پرداخته است.

بيابانكي گفته است: «نخستین بار در برنامه " در حلقه رندان" دیدمش. تازه از من دعوت شده بود که مجری این برنامه باشم. برنامه‌ای که یکشنبه‌های آخر ماه در تالار اندیشه برگزار می‌شد با یک سابقه شش‌‌ساله و انبوهی از مشتاقان. آنجا فقط شعر طنز می‌خواندند و نثر هم گاهی. نخستین بار بود که باید استاد منوچهر احترامی را برای سخن گفتن دعوت می‌کردم.»

نويسنده «سنگچين» در ادامه اشاره كرده: «احترامی مظهر احترام بود به همه ... شعرها و نثرهای او در حوزه طنز و آثار ارجمند او در زمینه‌های پژوهشی از بهترین هاست. خبر درگذشت او برایم بسیار تلخ و تکان‌دهنده بود ....همه بچه‌های ایران‌زمین تا همیشه می‌دانند که "توی ده شلمرود حسنی تک و تنها بود"؛ ولی شاید ندانند "تو تهرون پر از دود ...حسنی تک و تنها مُرد ...". روحش شاد.»

معرفي يك كتاب
محمدرضا تركي شاعر در وبلاگ «فصل فاصله» كه به قول خودش سروده‌ها و يادداشت‌هاي يك معلم ادبيات است، كتاب «پرسه در عرصه كلمات» را كه از آثار خود اوست، معرفي كرده است.

تركي درباره اين كتاب گفته است: «پرسه در عرصه كلمات، ۵۵ مقاله و يادداشت كوتاه و بلند را دربردارد. این کتاب حاصل برخی جستجوها و سرک‌کشیدن‌های نویسنده در عرصه گسترده ادبیات است. این جستجوها گاه عمقی و گاه بی آنکه به سطح بگراید، هماهنگ با روح این روزگار شتابزده است. پاره‌ای از مباحث مطرح شده بحث‌انگیزند و بخش‌هایی نیز ممکن است روشن به نظر برسند.»

كاكايي به استقبال عيد می‌رود
اشعار، ترانه‌ها و نوشته‌هاي عبدالجبار كاكايي كه در وبلاگ «سال‌هاي تاكنون» منتشر می‌شود، اين هفته كمي زودتر از موعد به سراغ عيد و حال و هواي آن روزها رفته است:

«جای انگشت‌های پری روی سمنوی دیگ مسی مادر بزرگ پای درخت مو، عطر گندم مچاله شده در چاهک چوبی و رد شیره‌ی سفید آن روی لب‌های نُه‌سالگی من، علامت عید بود.»

كاكايي در جاي ديگر اين مطلب كه عنوانش «زندگي رو لبه‌ی حقيقت و رويا»ست، گفته است: «حالا دیر زمانیست که نُه‌سالگی‌ام را ندارم. در امتداد ریسمان عمری پر از گره و افسون، بی اثر انگشت پری مهربان، با خاطره شیرین سمنویی که در بسته‌بندی‌های جدید روی پیشخوان سوپر مارکت‌ها و کنار پیاده‌رو عابران و شاید پریان است.
طعم افسانه‌ای و شیرین سمنو مزاج چهل‌سالگی‌ام را به هم می‌ریزد. نمی‌دانستم زمان اینقدر ظالم و کشنده است. نمی‌دانستم روشن شدن این همه چراغِ ِ دقیقه‌ها و ساعت‌ها، تاریکی شیرین و مطبوع نُه‌سالگی‌ام را به تاراج می‌برد و طعم شیرین سمنوی دیگ مسی را در دهانم زهر می‌کند. نمی‌دانستم‌های مرا پری مهربانی کو، که با انگشت‌های شیرین و رازآمیزش پاسخ بگوید.»


خبرگزاری کتاب‌ایران (ایبنا)، از این پس هر هفته چهارشنبه‌ها در گزارشی به قلم فرناز میری، نگاهی دارد به برخی نوشته‌های وب‌لاگ‌ها و سایت‌های ادبی در حوزه کتاب و ادبیات.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط