کتاب «به سوی معجزه» نوشته آرش افضائیان با نگاهی به کارکرد امید و هدفگذاری در رسیدن به موفقیت، توسط نشر آموزشی تالیفی ارشدان روانه بازار نشر شد.
افضائیان در مقدمه به این موضوع میپردازد که زندگی بهتر، آرزوی هر انسانی است و او در صدد است تا مشکلاتش برطرف شوند و بتواند وضعیت خوبی در زندگی داشته باشد. در همین راستا هر کسی زندگی بهتر را طوری تعریف میکند و انسانها روشهای مختلفی برای رسیدن به مطلوبهایشان دارند. این کتاب در صدد است تا راهکارهایی ارائه کند برای آنکه بهتر مسیرهای پیش روی خود را بشناسیم و به آنچه سزاوارتر است راه پیدا کنیم.
یکی از موضوعاتی که در کتاب بررسی میشود نقش خانواده در شکوفایی استعداد فرزندان است. آنطور که در کتاب آمده همه انسانها با استعدادند یا حداقل میتوانند در برخی حرفهها بدرخشند، اما کشف این موضوع تا حدود زیادی بر عهده والدین و خانواده است و در درجه دوم کسانی که تربیت فرد را در اوایل کودکی و حتی نوجوانی بر عهده دارند.
افضائیان امید را به چشم ذهن تعبیر میکند و میگوید وقتی در تاریکی هستیم و هیچ چیزی را نمیتوانیم ببینیم مسلما عکسالعملی نیز نمیتوانیم داشته باشیم و اگر در کنار زیباترینها از هر نوعش باشیم مادامیکه هیچ درکی از آن نداشته باشیم قاعدتا هیچگونه تجزیه و تحلیلی را از آن زیبای پنهان نداریم و در نهایت نمیتوانیم از آن زیبایی بهرهای ببریم. امید به نوعی، چشم ذهن است که انسان میتواند با آن خواستنیهایش را به وضوح بیشتری ببیند و به درک بهتری از آنها برسد.
مسئله دیگری که مورد بحث قرار میگیرد موضوع سپاسگزاری است. اینکه یکی از موثرترین راهکارهای ایجاد امید و زدودن ناامیدیهاست و این فایده بزرگ تنها یکی از فواید سپاسگزاری و قدرشناسی به شمار میرود. افضائیان به این موضوع میپردازد که موهبتها و نعمتهایی که در اختیار ما هستند بسیار زیاداند و انسان باید توجه خاصی را به تمام داشتههایش داشته باشد تا بتواند در مسیر درست زندگی و پیشرفت و تعالی قرار بگیرد.
ترس، دیگر موضوع مطرح شده در کتاب است. نکته قابل توجه این است که ترس هم میتواند منشا امید باشد هم ناامیدی. نویسنده کتاب، ترس را احساس پیچیدهای معرفی میکند که از بدویترین هیجانها و ضروریترین عوامل حیات بوده است. از همین رو نیز لازم است منشا ترس را بدانیم و بشناسیم و مورد کنکاش قرار دهیم. «ترس تمامی تواناییهای انسان را نادیده میگیرد و دستوری به جز دوری کردن، توقف و تسلیم شدن صادر نخواهد کرد. ترسها همه جا احساس خطر میکنند، خطری که هیچگاه پایانی ندارد، ترس با حالاتی که ایجاد میکند میتواند به نوعی مولد انرژی منفی تبدیل شود و انسان را گاهی به سوی نیستیها و نداشتنها و نبودنها سوق دهد.»
فصل چهارم به صورت مبسوط به موضوع ناامیدی و خطرات ناشی از آن در مسیر زندگی میپردازد. همچنین به این مسئله پرداخته میشود که نامیدی با امید نداشتن تفاوت دارد. ناامیدی یک هیجان منفینگر است و مدام تکرار میشود اما نداشتن امید به بن بست رسیدن تنها در یک شیوه است. مثلا میگوییم ما به تغییر شاخصی خاص در زندگی خود امید نداریم که این موضوع با دیدگاه منفی نگر ناامیدی که همواره در شخص تکرار میشود متفاوت است.
افضائیان در شرح امید اینطور نوشته است: «امید همانند بهاریست که خواستههای انسان در آن نمود پیدا میکنند و در بستر این احساس، آرزوها و اهداف میتوانند به پیدایش و بالاترین تبلور و در نهایت به کمال زیبایی خود برسند؛ همانگونه که حیات روی کره زمین، بدون بهار زیبایی و تکامل ندارد، انسان نیز که همواره برای به دست آوردن هرچیز دلخواهش اعم از مادی و معنوی تلاش میکند، بدون امید نمیتواند به تمام زیباییهای وجود خود به صورت کامل دست یابد.»
کتاب «به سوی معجزه» با ارائه دیدگاههایی تازه در مسیر امیدواری و بهبود مسیر زندگی، توسط موسسه آموزشی تالیفی ارشدان، در 205 صفحه روانه بازار نشر شده است.
نظر شما