سه‌شنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۲ - ۰۸:۴۸
دو رکعت عشق در بیت المقدس می‌شود برپا

هرمزگان- به مناسبت عملیات طوفان الاقصی، شاعران هرمزگان شعر سرودند.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): در بندرعباس، عملیات همه جانبه رزمندگان مقاومت فلسطین از غزه (جنوب) علیه مواضع رژیم صهیونیستی در عملیات طوفان الاقصی در طول تاریخ بی سابقه بود. به همین سبب اقشار مختلف به اشکال متفاوت به این موضوع واکنش نشان دادند. اهالی ادبیات هرمزگان نیز در این راه پیشگام بودند.


معصومه زارع - شاعر آئینی

صدای پایی از کعبه، سوی قدس شریف آید

ببین طوفان الاقصای حزب الله غالب را
که می‌پیچد به هم طومار اسرائیل غاصب را
بخوان آیات نورانی فتح ونصرت از قرآن
بخوان والتین والزیتون را از غزه تا لبنان
بخوان آیات جاءالحق، بمیرد دشمن باطل
که حیفا و تل آویو است در نابودی کامل
برای زخم دیرین تن دین التیام آمد
نوید صبح صادق از دل شام قیام آمد 
اذان اینک به وقت وعده های حضرت آقا
دو رکعت عشق در بیت المقدس می‌شود برپا
به سمت مسجد الاقصی سپاهی از قطیف آید
صدای پایی از کعبه، سوی قدس شریف آید

آمنه صفت زاده- شاعر آئینی

ای جوانان غیور طوفان الاقصی کرده‌ای

ای فلسطین در صف هیجا چه ولوا کرده‌ای
با قیامی عاقلانه شور برپا کرده‌ای
مرحبا رزمندگان که فتح زیبا کرده‌ای
ای جوانان غیور طوفان الاقصی کرده‌ای
دشمنان نابود و هم مجروح و هم کردی اسیر
خوب دشمن رامیان خلق رسوا کرده‌ای
آفرین بر این قیامی که شعارش این بود
غاصب جعلی دراین غصبت تو بیجا کرده‌ای
ای صفت زاده به این خوشحالیت دارم یقین
مثل بلبل درچمن لب بر سخن واکرده ای.

اطهر قوامی- شاعر جنگ
از قدس
تا خیابان آزادی
یک حرم
راه نرفته است
*   *   *
با سنگ به جنگ رفتیم
جنگ تا دندان مسلح بود...

بهزاد پودات- شاعر آئینی

روزی زبان قُدس شما باز می‌شود

یک زن به گیسوان خودش چنگ می‌زند
با اینکه زنده مانده ولی قبر می‌کَند
خون شما که جای حنا را گرفته است!
خاخام پیر جای خدا را گرفته است!
این دختران به عمق زمین کوچ می‌کُنند
با روح گُر گرفته، چنین کوچ می‌کُنند
من روی ترس و وحشت و غم ضربدر زدم
با شوق، دل به دامن سُرخ خطر زدم
چرخیده توی ذهن زمین انفجار بُمب
دارد به گوش می‌رسد انفجار بُمب
هی پُشت هم، محاصره، تبعید و قتل عام
هر روز زخم و کُشتن و هر روز انتقام
وقتی سپاه ابرهه با فیل می‌رسد
پس کی به داد کعبه، ابابیل می‌رسد
از بس که کُشته روی زمین غلت می‌زند
در خون خویش روح الامین غلت می‌زند
روزی زبان قُدس شما باز می‌شود
«تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ» آغاز می‌شود
شاعر به گوش مردم دنیا تَشر بزن
حرف از حقوق گمشده این بشر بزن.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها