نوروز، جشن رهايي زمين و مردم از رنج است و آسودگي كه پس از اين رنج بر مردمان باستان آشكار ميشود دليل پيدايش نوروز شده ، ميزان ارزشمندي اين آسودگي و پيدايش نوروز در شاهنامه فردوسي به روشني آشكار است./
وي به چگونگي پيدايي نوروز، در شاهنامه فردوسي اشاره كرد و افزود: «فردوسي در اشعاري نوروز را به روشني بيان كرده كه /سرسال نو هرمز فرودين/ برآسود از رنج روي زمين/ بزرگان به شادي بياراستند/ مي و جام و رامشگران خواستند/ چنين جشن فرخ از آن روزگار/ بهمانده از آن خسروان يادگار»
وي كه پژوهشهاي فراواني درباره جشنها و باورهاي ايراني انجام داده است يادآور شد: «براي اينكه بدانيم اين رنج چيست ،نخست بايد كتاب «اوستا» را جستوجو كنيم. در اوستا در داستان جمشيد آمده كه ستارهاي دنبالهدار در آسمان نمايان ميشود، پس از نمايان شدن اين ستاره، تيرگي بر آسمان، شوري بر آب، خرفستر در زمين (واژهای پهلوی و به هر جانور يا حشرهای موذی مانند مار، عقرب، رتيل، زنبور و ساس اطلاق میشود)، كرم در گياه، مرگ و گرسنگي در حيوان و تنگدستي و درد گونهگون بر مردم آشكار شد.»
وي در ادامه سخنانش افزود: «يكي از ناخوشايندترين پيامدهاي نمايان شدن اين ستاره، بروز سرماي سخت بوده است، سرماي سخت، برف سنگين و دانه درشت، سرزمين ايران را فراميگيرد. اين سرما 3 سال به درازا ميانجامد و آن اندازه سخت است كه بسياري از موجودات ميميرند.»
به گفته «وحيدي» در بخش ديگري از كتاب اوستا «اهورامزدا» از جمشيد ميخواهد كه براي پيشگيري از نابودي موجودات در اين سرما، يك بارو بسازد و در آن از هر موجودي، يكجفت نيكو جاي دهد تا پايان سرما سرآيد.
اين پژوهشگر تاريخ ايران باستان يادآور شد: «اين سرما 3 سال به درازا ميانجامد تا اين كه پس از سه سال، ستاره دنبالهداري كه با نمايان شدنش، چنين رنجي را بر زمين و مردم وارد ساخته از زمين دور ميشود و روشني و گرمي دوباره، زمين را فرا ميگيرد. مردمي كه در پناهگاه و باروي جمشيد بودند از آن خارج ميشوند و به مناسبت رهايي از رنجي كه بر زمين و موجودات وارد آمده، جشن ميگيرند و شادماني ميكنند.»
برپايه گفتههاي «وحيدي»، اين رهايي از رنج درست برابر بوده با سر سال نو و آغاز بهار به همين دليل مردم اين روز را نوروز ناميدند و جشن گرفتند.
به گفته وي نوروز آغاز رهايي از رنج و آغاز دوباره زندگي است از همينروست كه ما بر سر سفره هفتسين، نمادهاي زندگي را ميچنيم و شادي ميكنيم.
«سنجد»، گام نخست سفره هفت سين به نشانه ورود به سرزمين خرد و نداي خردگرايي و دعوت به عقل است. گام دوم، «سيب»، راهيابي به شهرسلامتي و نماد صحت، سلامت شخص و جامعه است، سومين قدم، «سبزه» رسيدن به ساحل ايثار و مفهوم آن صلاي از خودگذشتگي و ايثار است. پايه چهارم «سمنو»، دستيابي به خانه توانايي و نيايش قدرت و مبارزه با ضعف است. گام پنجم؛ «سير»، نماد و نشانه مناعت طبع و شايسته است که انسان همواره با قناعت بر جهان بنگرد. ششم، «سركه»، نماد پذيرش ناملايمات و پذيرش واقعيتهاي حيات است و گام هفتم، «سماق»، نماد و نشانه صبر، بردباري و شرط دستيابي به پيروزي و نشستن بر اريكه كاميابي، مبارزه و مقاومت است.
«وحيدي» در پايان سخنانش تأكيد كرد: «يخبندان، سرما و نمايان شدن ستاره دنبالهدار بر آسمان ايران، داستاني خيالي نيست، اين مسألهاي است كه دانشمندان امروز، آن را ثابت كردهاند و حضور آن ستاره را يادآور شدهاند.»
نظر شما