به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، در این رمان مخاطب با قهرمانی روبرو است که برای نجات زندگیش تلاش میکند. قهرمان داستان زنی است که روی مرزهایی که نه دلیل عقلی دارد و نه شرعی پا میگذارد.
قهرمان داستان حرکت میکند. حرکتش از جنس قدم برداشتن و حتی دویدن نیست. او مثل یک موج برمیخیزد و پیش میرود. مرز ساحل و دریا را او مشخص میکند.
او مادرانه برای نگهداشتن فرزندش تلاش میکند ولی سعی میکند خودش را هم فراموش نکند. در این رمان ماجریی را میبینیم که کم دیده و شنیده نشده، ولی این بار از نگاه زنانه به نمایش گذاشته شده است. نگاهی که یا راهی نداشته برای دیده شدن یا همه ترجیح دادهاند ندیدهاش بگیرند، انگار دوست داشتند نباشد، چشمهایشان را بستند و گفتند حالا دیگر نیست.
مادرانه مبارزه می کند. تلاش میکند همچنان که پناه فرزندش است، تکیه کند به کسی که میتواند برایش پناهگاه باشد. بذر شجاعت در درونش کاشته میشود. گیاهی که دورتادورش نیاز به گلخانهای دارد. گیاه برزگ میشود، آنقدر که یقین میکند میتواند به تنهایی از پس باد و باران بربیاید، فرق کرده است، شاخههایش جان گرفتهاند و ریشهاش یادگرفته چه طور پهن بشوند در دل تاریکی خاک و قطرههای آب را بکشد درون خودش.
مخاطب این کتاب مشتریهای قدیمی صفحه حوادث روزنامهها نیستند. خوانندههای حوادث، برخلاف تصور پایان ماجرا را از ابتدا میدانند. پایانها معمولاً تلخ وحشتناک و دور از لطایف انسانی است.
به گزارش ایبنا؛ کتاب «تموج» نوشته نورا اصفهانی در ۱۷۱ صفحه و به قیمت ۸۵ هزار تومان به چاپ رسیده است.
سهشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۳
نظر شما