چاپ اول كتاب «اسلام و تفاوتهاي جنسيتي در نهادهاي اجتماعي» تاليف حسين بستان(نجفي) از سوي پژوهشگاه حوزه و دانشگاه منتشر و روانه بازار نشر شد._
يكي از بارزترين ويژگيهاي دوران معاصر، تحولاتي است كه در زمينه زندگي فردي و اجتماعي زنان رخ داده و نيز پرسشهاي فراواني است كه به همراه اين تحولات مطرح شدهاند. بدون شك، بخشي از مهمترين و سرنوشتسازترين پرسشها در اين زمينه، درباره موضوع تفاوتهاي اجتماعي و حقوقي زن و مرد شكل گرفتهاند.
اين اثر ميكوشد از يكسو مواردي را شناسايي كند كه اسلام در آنها براي زن و مرد، حقوق، وظايف و نقشهاي اجتماعي متفاوت تعيين كرده است و از سوي ديگر اين تفاوتها را با تكيه بر تحليلهاي علمي بهويژه جامعهشناختي و روانشناختي ارزيابي و توجيه كند. تفاوتهاي جنسيتي در نهادهاي خانواده، دين، آموزش و پرورش، اقتصاد، سياست، حقوق، جنگ و بهداشت و درمان، محورهاي اصلي اين نوشتار را تشكيل ميدهند.
به عقيده نويسنده، يكي از پيامدهاي چشمگير تحولات اجتماعي قرن اخير، توجه جدي به موضوع حقوق و جايگاه اجتماعي زنان بوده است. اهميت اين امر در دوران معاصر به حدي است كه در معيارهاي بينالمللي به عنوان شاخصي براي ارزيابي ميزان پيشرفت يا عقبماندگي كشورها مطرح ميشود و گاهي به عنوان اهرم فشار سياسي بر ضد كشورهاي مستقل مورد بهرهبرداري قرار ميگيرد. روشن است كه اينگونه جهتگيريهاي اجتماعي و سياسي در مباني فلسفي و ارزشي خاصي ريشه دارند كه در بسياري از موارد با مباني ديني ناسازگارند و از اينرو، براي اتخاذ مواضع اصولي و آگاهانه و خودداري از واكنشهاي منفعلانه در برابر اين جريانها لازم است توجه ويژهاي به مباحث جنسيتي از نگاه اسلام صورت گيرد.
در توضيح اهميت بررسيهاي ديني در مباحث جنسيتي ميتوان از نكتهاي معرفتشناختي نيز بهره جست. در معرفتشناسي فمينيستي اين پرسش اساسي مطرح است كه آيا فهم و شناخت زنان از واقعيت هستي با فهم و شناخت مردان، تفاوت گوهري ندارد؟ بسياري از صاحبنظران فمينيست با مفروض گرفتن اين تفاوت به نقد دستاوردهاي معرفي بشر در حوزههاي گوناگون پرداخته و خواستار بازسازي معارف بشري با نگاه زنانه شدهاند. هنگامي كه مطالعات جنسيتي را به عنوان يكي از معارف بشري در نظر ميگيريم، نتيجه رهيافت فمينيستي چنين خواهد بود كه در اين حوزه نيز زنان بايد پيشگام باشند و بر پايه فهم و جهانبيني خاص خود و با عنايت به نيازهاي ويژه زنانه كه فهم آنها هيچگاه بهطور صحيح براي مردان امكانپذير نيست، به تجزيه و تحليل مسائل بپردازند.
مولف در بخشي از پيشگفتار كتاب درباره كاربرد واژه «اسلام» در ادبيات علوم اجتماعي مينويسد: «واژه "اسلام" در ادبيات علوم اجتماعي كاربردهاي متعددي يافته است. گاهي از اين واژه، ديدگاه انديشمندان مسلمان را قصد ميكنند و گاه آن را به معناي واقعيات جامعه اسلامي ميگيرند؛ ولي منظور از اسلام در اين تحقيق، برداشتهاي بيواسطه از متون اصلي اسلام، يعني قرآن و سنت است كه با به كارگيري روشهاي معتبر استنباطي به دست آمده باشند، هرچند توجه به ديدگاه انديشمندان مسلمان و نيز واقعيتهاي جامعه اسلامي بهويژه جامعه صدر اسلام، يكي از شيوههاي سودمند براي فهم بهتر آموزههاي اسلام است. در ضمن، در طرح ديدگاه اسلام، ناظر به اسلام شيعي هستيم و بنابراين، منبع معرفت ما در فهم اسلام، افزون بر قرآن كريم.، سنت پيامبر گرامي و خاندان معصوم ايشان(ع) است، همانگونه كه چارچوب روششناختي مباحث نيز منطبق بر اصول اعتقادي و فقهي شيعه است.»
حسين بستان در بخش ديگري از پيشگفتار كتاب درباره واژه «جنسيت» در ادبيات مطالعات زنان نيز مينويسد: «واژه "جنسيت" در ادبيات مطالعات زنان براي اشاره به ويژگيهايي به كار ميرود كه در نتيجه تاثير عوامل اجتماعي و فرهنگي، در هر يك از دو جنس مرد و زن بهطور متفاوت بروز ميكنند و در مقابل، مراد از واژه "جنس"، ويژگيهاي زيستشناختي متفاوت مرد و زن است. امروزه مباحث جنسيتي، جايگاه ويژهاي در علوم اجتماعي يافتهاند و بسياري از صاحبنظران و محققان در رشتههاي مختلف بهويژه در رشته مطالعات زنان، اين مباحث را بهطور جدي پيگيري ميكنند. مباحث جنسيتي در يك تقسيم منطقي، سه دسته از مباحث را در برميگيرند:
اول؛ مباحث علمي صرف كه به توصيف تمايزها و نابرابريهاي اجتماعي زن و مرد و تبيين عوامل شكلگيري آنها ميپردازند و اصولا به حوزههاي جامعهشناسي و روانشناسي جنسيت تعلق دارند.
دوم؛ مباحث فلسفي يا ايدئولوژيك كه ناظر به ارزشگذارياند و در مورد مثبت يا منفي بودن تفاوتهاي جنسيتي داوري ميكنند كه ميتوان اينگونه مباحث را فلسفه اجتماعي جنسيت ناميد.
سوم؛ مطالعات راهبردي در باب جنسيت كه به ارائه راهبردها و رهنمودهايي در جهت حذف اين تفاوتها يا تقويت آنها ميپردازند.»
هدف اصلي اين كتاب از يك سو، تعيين موارد تفاوت جنسيتي در اسلام با استفاده از روش استنباط فقهي و از سوي ديگر، ارزيابي و توجيه اين تفاوتها با بهرهگيري از تحليلهاي اجتماعي است كه مباحث مرحله نخست در قلمروي فقه يا تفسير و مباحث مرحله دوم در قلمروي فلسفه اجتماعي جنسيت قرار ميگيرند.
9 فصل در قالب دو بخش «تفاوتهاي جنسيتي در خانواده» و «تفاوتهاي جنسيتي در اجتماع» براي اين كتاب در نظر گرفته شده كه بخش نخست حاوي سه فصل و بخش دوم داراي شش فصل است.
عناوين بخش اول اين اثر از اين قرارند: همسرگزيني و ازدواج، كاركردهاي حمايتي و مراقبتي خانواده، مديريت خانواده.
بخش دوم كتاب نيز داراي اين عناوين دين، آموزش و پرورش، اقتصاد، سياست، حقوق، جنگ و بهداشت و درمان است.
از منابع مورد استناد مولف در تدوين اين اثر ميتوان كتابهاي ترجمه و تفسير نهجالبلاغه، جامعهشناسي زنان، كتابالقضاء، زن؛ دين؛ سياست، تاريخ ابنخلدون، البداية و النهاية، لسانالعرب، حقوقالمرأةالمدنية والسياسية فيالاسلام، زن و مشاركت سياسي، الاجتهاد والتقليد، مصباحالشريعه، كتابالبيع، جايگاه زن در انديشه امام خميني، تحريرالوسيله، كتابالنكاح، الحدائقالناضرة، اسلام و جامعهشناسي خانواده، السنن الكبري، زن در آيينه جلال و جمال، شجره طوبي و وسائلالشيعه را نام برد.
در انتهاي اين اثر، نمايهاي از آيات، روايات، اعلام و موضوعات نيز درج شده است.
چاپ اول كتاب «اسلام و تفاوتهاي جنسيتي در نهادهاي اجتماعي» در شمارگان 3000 نسخه، 343 صفحه و بهاي 37000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما