سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سید احسان مصطفیزاده: ساناز آرزومجو عضو انجمن اهل قلم خراسان، نویسنده، ویراستار و شاعر جوان مشهدی آنقدر در کودکی به کتاب علاقهمند بوده که تا مقطع راهنمایی تمامی رمانهای برتر کلاسیک ادبیات غرب را مطالعه کرده است و همیشه در رویا و تصوراتش نویسنده و شاعر شدن جزو گزینهها و آرزوهای او بوده است.
فضای فکری و هنری او تنها به کتاب ختم نشده است و در فضای موسیقی نیز دستی بر آتش دارد، با وجود همه اینها البته وی شغلش ارتباطی به فضای ادبیات، فرهنگ و هنر ندارد و آرزمجو کارشناس بیوشیمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد است. ساناز آرزمجو در یک روز بهاری درست هشتم اردیبهشت ماه سال ۱۳۶۸ در خانوادهای فرهنگی و فرهنگدوست در مشهدمقدس به دنیا میآید. از همان دوران کودکی به کتاب و نقاشی علاقه زیادی نشان داده و ذوق فراگیری هنر و فرهنگ مطالعه را از مادرش ایراندخت پیروزنیا که نقش استاد هم برایش دارد آموخت.
در دوران تحصیل از دبستان تا پایان دانشگاه، هنرهای مختلفی از جمله نواختن چندین ساز، گرافیک، هنرهای دستی اصیلی ایرانی و … را فراگرفت. در دبیرستان رشته علوم تجربی را با توجه به علایقش انتخاب و با دیپلم تجربی وارد رشته کارشناسی بیوشیمی در دانشگاه شده است و علاقه و موفقیت روزافزون در این رشته، باعث ادامه تحصیلش در مقطع بعدی میشود.
او در حال حاضر با عنوان کارشناس ارشد بیوشیمی در دانشگاه علوم پزشکی مشهد مشغول کار و تدریس است. اما به بهانه چاپ دو کتاب «جانِ جانان» و «شور انگیز» از وی با او به گفتگو نشستیم.
-خانم آرزومجو؛ بیوشیمی کجا و شاعری و نویسندگی کجا!
نویسندهشدن رویای همیشگی من بود. فکر میکنم حس نوشتن و شعرگفتن در خیلی از افراد وجود دارد اما جسارت در میان گذاشتن با دیگران خیلی کمرنگ است که من بالاخره این جسارت را در خودم ایجاد کردم و با وجود تحصیل و اشتغال در رشته دیگری اما در فضای شعر و نویسندگی نیز ادامه فعالیت دادم.
-این مسیر چطور شکل گرفت؟
با مطالعه فراوان کتابهای زیادی که در زمینههای مختلف داشتم، علاقهام به نوشتن بیشتر و بیشتر شد. هنوز هم لحظهای از خواندن کتاب غافل نیستم و در اغلب اوقات فراغت به مطالعه میپردازم. در واقع نوشتن از سالیان بسیار دور، همیشه رویایِ رنگینِ من بوده است که ماحصل آن دفاتر قطوری هستند که هنوز هم آنها را با کسی به اشتراک نگذاشتهام!
-بیشتر در چه قالبهایی قلم میزنید؟
نوشتههایم شامل داستانکوتاه، رمان، دلنوشته و شعرهای پراکنده و همینطور روزنوشت های بسیار هستند که هنوز تصمیم به چاپ این نوشتهها را نگرفته ام. این نوشتههای صمیمی و دوستداشتنی گنجینههای باارزشی برایم هستند.
-از مطالعه فراوان گفتید؛ بیشتر آثار کدام نویسندگان را میخوانید؟
چه سوال سختی، من تمام کتابها را دوست دارم؛ چه خارجی، چه ایرانی، چه قدیمی، چه جدید، با هر دستهبندی موضوعی، اعم از ادبیات و هنر، مذهبی، روانشناسی و مدیریتی و.... پس نمیتونم مشخصاً نام کتابی را بیان کنم. با خواندن هر کتاب زندگی جدیدی را تجربه و عشق کردم و این کتابها جزوی از وجود من شدند. اما لذتی که از کتابهای محمود دولتآبادی، سیمیندانشور و همینطور آثار نویسندگان جهان مانند لئون تولستوی، امیلی و شارلوت برونته، دافنه دوموریه، آن ماری سلینکو، استاندال، زاهاریا استانکو، ویکتورهوگو، دن بروان، مت هیگ، پائولا هاوکینز وصفناپذیر است. ناگفته نماند تا جایی که توانستم از شاعران مختلف گذشته و حال چه ایرانی و چه خارجی مطالعه داشتم و از نظرم اشعار همه این بزرگان، شیوا و دلنشین بوده است.
و از انتشار آثارتان بگوید.
تاکنون کتابهای «جانِ جانان» و «شور انگیز» را منتشر کردم و در یک اثر مشترک به نام «باران احساس» که در مسیر چاپ است نیز ۷ قطعه شعر دارم. کتاب «جانِ جانان»؛ اثری کامل و جامع برای علاقهمندان به ادبیات، شعر و به خصوص مشاعره است. این کتاب به عنوان جلد اول (مقدماتی)، در دو بخش شعر کلاسیک یا شعر کهن فارسی و شعر نو ارائه شده است. و کتاب «شور انگیز» نیز مجموعهای از اشعارم است که منتشر شده است. در واقع کمتر از یک سال پیش تعدادی از اشعار و دل نوشتههایم را انتخاب کردم تا بازتاب آنها را در مخاطب ببینم و برای الباقی دست نوشتههایم تصمیم بگیرم، که این اشعار تحت عنوان کتاب «شور انگیز» به چاپ رسید.
- در مورد عنوان این کتاب هم توضیح دهید.
زیباترین قسمت اتمام یک کتاب پس از نوشتن، انتخاب نامی مناسب برای آن است. وقتی به دور از هیاهو، لحظهای خاموش شعرهایم را برای بازبینی آخر میخواندم، صدایی را در اعماق ذهنم شنیدم. صدایی به شکوه و قدرت تار، به ظرافت و عشوه سهتار و به عرفان موزونِ نهفته در تنبور بدون لحظهای درنگ نام شورانگیز (یکی از سازهای دستساز استاد شجریان) مقابل چشمانم به رقص درآمد. همچنین شورِ نهفته در «شورانگیز» از شورِ درونی من برای سرودههایم نشات گرفته است.
-در مورد کتاب «جانِ جانان» هم که در مورد مشاعره است، توضیح بفرمایید.
با بررسیهایی که در حوزه کتابهای مشاعره داشتم به نظرم رسید نمونههای موجود در بازار کتاب خیلی قدیمی، قطور و با اشعار یکنواخت و از شاعران محدودی است. همچنین با تحقیق بروی دانش آموزان و دانشجویان علاقهمند به مشاعره، متوجه شدم که منبع جامع، مناسب و جذابی برای این کار خیلی کم است و بعضاً باید از دیوان اشعار شاعران مختلف برای مشاعره استفاده شود که کار سخت و زمانبری است و از عهده همه برنمیآید. همچنین مشکلی که پیش آمده بود، ابیات تکراری و محدود به چند شاعر بین علاقهمندان دست به دست میگشت. لذا از حدود ۵ سال پیش با هدف رواج فرهنگ ادبیات اصیل ایرانی به نوجوانان و جوانان اقدام به جمعآوری اشعار و تالیف کتابی تحت عنوان مشاعره کردم. در واقع کتاب «جانِ جانان» تحت عنوان کتاب مشاعره جلد اول، سطح مقدماتی در دو بخش شعر کلاسیک یا شعر کهن فارسی و شعرنو جمعآوری و در اختیار علاقهمندان است.
-کتاب «جانِ جانان» با آثار مشابه در حوزه مشاعره چه تفاوتی دارد؟
شاید بتوان نقطه تمایز کتاب «جانِ جانان» را انتخاب اشعار از شاعرانی که کمتر شناخته شده اند، دانست. دلیل نامگذاری کتاب مشاعره نیز با عنوان جان جانان نیز وجود شاعران بزرگی است که اشعارشان در جان و روح ما آمیخته است همچنین اصطلاح جانِ جانان در تفسیر اشعار مولانا به معنای پرودگار است که این تفسیر بسیار به دلم چسبید. آرزو دارم کتاب جان جانان مورد توجه دوستداران شعر و ادب قرار گیرد و اگر کوتاهی و یا نقصی در آن دیدند به دیده اغماض بنگرند. امید دارم نسل جوان نیز با جسارت در راه نوشتن قدم بگذارند و موفق باشند. در این کتاب تقریباً ۲۲۰۰ بیت (بیت شعر کلاسیک یعنی به جز اشعار نو) از تقریباً بیش از ۵۰ شاعر معروف و شناخته شده گردآوری شده است. کتاب در دو بخش شعر کلاسیک و شعر نو ارائه شده است. جان جانان جلد اول و سطح مقدماتی هست. جلد دوم شامل همین دو بخش اما اشعار سطح پیشرفته است.
-و از مسیر چاپ کتابهایتان هم بگویید.
تصور میکردم نوشتن سخت و چاپ آسان باشد اما زمانی که پا در این راستا گذاشتم، متوجه شدم چاپ کتاب کار بسیار سختی است و نیازمند صبوری بسیار است. البته در این راه انتشارات نقش مهمی را ایفا میکند، یک انتشارات دلسوز، پیگیر و اهل مطالعه باعث شکوفایی ذوق نویسنده و شاعر میشود. خدا را شکر میکنم که چاپ کتابهایم را با انتشارات سیمرغ خراسان تجربه کردم که با مدیریت آقای حقیقتخواه مسئول و سردبیر انجمن اهل قلم خراسان است و راهنماییهای ایشان در تمام مراحل راهگشای من بوده است.
- فضای فعالیت در حوزه نویسندگی و شاعر در مشهد را چطور ارزیابی می کنید؟
مشهد به عنوان شهر شاعران و نویسندگان از قدیم تا به امروز و سرزمین فردوسی، خیام، عطار و دیار اخوان ثالثها، شفیعیکدکنیها و… مهد فرهنگ اصیل ایران هستند و بستر مناسبی برای شعر و شاعری و همچنین نویسندگی است. برای من افتخاریست که عضو کوچکی از انجمن اهل قلم خراسان هستم و با تکیه بر بزرگان این انجمن پا در راه نویسندگی و شاعری گذاشتهام. امیدوارم که این انجمنها که در مشهد کم نیستند، روز به روز مورد توجه بیشتر قرار گیرند و باعث شکوفایی علاقهمندان این حیطه گردند.
- و به عنوان سوال پایانی از آثار در دست انتشار بگید؟
به جز جلد دوم کتاب «جانِ جانان» که در دست اقدام است و امیدوارم هر چه زودتر چاپ و به دست علاقهمندان برسد. در حال نوشتن دو رمان با دو موضوع کاملاً متفاوت هستم که آن قدر از نوشتن آنها غرق لذت میشوم که اصلاً دوست ندارم نوشتنشان تمام شود.
نظر شما