سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): موضوع ادغام اتحادیههای صنعت چاپ، با نظرات موافق و مخالف بسیاری همراه است. فعالان این صنعت با اشاره به چالشهای پیش روی چاپ، خواستار توجه بیشتر به زیرساختهای ادغام دارند و اجرایی شدن آن را نیازمند یک اقدام عاجل میدانند.
ایبنا درنخستین میزگرد با سهتن از فعالان صنعت چاپ، موضوع ادغام را بررسی کرد؛ کارشناسان تاکید کردند که ادغام به دلایل علمی اجتنابناپذیر است، در این میان تفویض اختیار به اتحادیهها و بهرهمندی از تجارب فعالان سه حوزه پیش از چاپ، چاپ و پس از چاپ میتواند مؤثر باشد.
دومین میزگرد «فرصتها و تهدیدهای ادغام صنعت چاپ» در ایبنا با حضور پنج تن از فعالان این صنعت برگزار شد. بابک عابدین، چاپخانهدار و فعال صنفی، امیرهومن محمدی، چاپخانهدار و عضو هیئتمدیره اتحادیه چاپخانهداران، جاوید جعفری، فعال صنف صحافان، رضا کاری، فعال حوزه لیتوگرافی و عضو هیئتمدیره اتحادیه لیتوگرافان و سعید کلاری، فعال حوزه چاپ در این میزگرد حضور داشتند.
کارشناسان و فعالان صنعت چاپ در این میزگرد با بیان اینکه نگاهی به تجربه و الگوی موفق کشورهای مختلف نشان میدهد که اتحادیههای صنفی تفکیک میشوند و ادغام نمیشوند، بر این موضوع تاکید کردند که برخلاف اهمیت تکصدایی، صدای تخصصی، منطقی و کارشناسی شده حتی اگر از سمت یک نفر باشد شنیده میشود و نیازی به ادغام نیست.
معتقدید که ادغام اتحادیه چاپ به نفع صنعت چاپ خواهد بود یا خیر؟
جاوید جعفری: درباره این موضوع نه موافقم، نه مخالف. زمانی که یک مجموعه قصد یک چنین حرکت بزرگ صنفی را دارد، قاعده حکم میکند اعضای جایی دعوت و نظرخواهی انجام شود؛ نشست بگذارید و در نهایت با نظر اعضا و اکثریت، تصمیمگیری شود درباره اینکه این کار انجام شود یا نه. مسئله اینجا است که چنین اتفاقی رخ نداده و در اتحادیه، درخواست ادغام بدون نظر اعضای صنف ارائه شده است و هیچگونه نظرخواهی انجام نشده است.
بُعد دیگر این موضوع تاکید دولت بر ادغام است که باید انجام شود و گریزی از آن نیست؛ بنابراین یک راه این است، مقاومت کنیم اما بالاخره در یک فرایند این اتفاق رخ میدهد. راه دوم این است که با ایجاد تشکلها و ائتلافها در ایجاد این آینده مشترک نقش خوبی ایفا کنیم. یعنی باید نفراتی داخل هیئتمدیره «اتحادیه مشترک» بفرستیم که دارای خصوصیتهایی برای مدیریت یک اتحادیه چندهزار نفری باشند. روی این گزینه دوم راحتتر و بیشتر میتوان حرکت کرد تا گزینه مقاومت؛ زیرا میتوان در این فرصت، نشستهایی برگزار کرده، درباره شاخصهها بحث کنیم و در واقع شایستگیها را مطرح کرده و به نتیجه برسیم؛ سپس افرادی در هیئتمدیره آتی نقش داشته باشند.
بابک عابدین: خوشحالم در این میزگرد فضایی ایجاد شده است تا حرفهای ناگفته درباره موافقت و مخالفت گفته و شنیده شود. معتقدم این گفتوشنودها موجب میشود، تصمیمگیری نهایی سنجیده باشد. فکر میکنم در این زمینه ابتدا باید تعریفی از تشکلها داشته باشیم؛ برخی معتقدند که بهعنوان مثال یک انجمن، تشکل مهمی نیست و حرفی برای گفتن ندارد، واقعیت این است که تعریف جهانی تشکلهای حرفهای و کارفرمایی به نام انجمنها ثبت شده است. تشکلهایی که به نام اتحادیه در دنیا شناخته شدهاند، تشکلهای کارگری هستند و موضع آنها حمایت از نیازهای کارگری است. در کنار آن تشکلهای حرفهای هم هستند که برای ارتقا و پیشرفت یک صنعت یا حرفه فعال هستند. تشکلهای کارفرمایی ایران، مثل شرکت تعاونی هستند که افراد حرفهای در آن فعالند، انجمنهای صنفی و کارفرمایی و.. مسئله اینجا است که از انجمن و اتحادیه در ایران تعریف درستی نشده است.
در این میان سؤالی مطرح است که آیا اجباری برای ادغام در قانون وجود دارد؟ و پاسخ، منفی است. قانون نظام صنفی تدوین شده مصوب مجلس شورای اسلامی است که روش تشکیل اتحادیههای صنفی را مشخص کرده است. در این قانون، اتحادیههای صنفی در شهرستانهای مختلف با توجه به جمعیت و دموگرافی آن شهرستان، میزان نیازمندی به تعداد اعضا برای تشکیل اتحادیه متفاوت است؛ بهعنوان مثال برای کلانشهرهایی مثل تهران حداقل ۳۰۰ عضو برای تشکیل یک اتحادیه لازم است.
نکته اینجا است که ادغام یا حل شدن یک اتحادیه نیز در قانون نظام صنفی تعریف دارد؛ اگر تعداد اعضا به زیر ۳۰۰ نفر در کلانشهر تهران رسید یا اینکه یک اتحادیه از پس هزینههای خود برنمیآمد یا باید منحل شود یا اینکه اعضایش در اتحادیه دیگری ادغام شود؛ بنابراین در قانون، اجباری برای ادغام وجود ندارد. وظیفه اتحادیه حمایت و صیانت از نیازهای صنف است و باید از بخش دولتی برای رسیدن به اهدافش مطالبهگر باشد. ادغام اتحادیه صنف چاپخانهداران تهران با ۷۵ سال قدمت با سایر حوزهها چه منافعی دارد؟
صنعت چاپ، تعریف خاص خود را دارد و تعریفی تخصصی و بسیار حرفهای است؛ چاپ و فرایند چاپ، چیزی نیست که هرکسی بدون دانش و تجربه بتواند آن را انجام دهد و از فرایندهای پیش از چاپ و پس از چاپ متفاوت است. هریک از این حوزهها از نظر فعالیت در صنعت چاپ تخصصی، متفاوت و حرفهای است. اینکه صنف چاپ چه منفعتی از این موضوع میبرد بحثی طولانی میطلبد؛ درِ اتحادیه صنف چاپخانهداران که برای عضویت بسته نیست، در باز است و هر فرد فعالی که قصد دارد در حوزه چاپ کار کند، میتواند پس از طی مراحل عضویت در این تشکل صنفی، عضو شود اما اینکه بخواهیم بدون هیچ سنجشی با اتحادیههای دیگر آن را ادغام کنیم، چه نفعی برای منِ چاپخانهدار دارد که زحمات چندسالهام را با کسانی که ممکن است حرفهای نباشند و به فعالیت کاری من صدمه بزنند به اشتراک بگذارم؟
هومن محمدی: در بحث ادغام با نظر آقای جعفری موافق هستم؛ ای کاش کار کارشناسی درباره این موضوع انجام میشد؛ همچنین علاوهبر اخذ نظر اعضای هر اتحادیه، مسئله کارشناسی و فواید و مضرات آن بررسی میشد. من که در هیئتمدیره اتحادیه چاپخانهداران حضور دارم میدانم که نه نظری از اعضای صنف چاپخانهداران گرفته شده و نه کار کارشناسی درباره آن انجام شده است. اجرایی شدن این موضوع را به این شکل نمیپسندم، علاوه براین خواستهها و دغدغههای چاپخانهدار و صحافان از تشکلهای صنفی، با یکدیگر متفاوت است.
موضوع دیگر اینکه در یک اتحادیه نمیتوانیم دغدغههای اعضای صنف خود را حل کنیم، چگونه میخواهیم وقتی این اتحادیه را با حضور اعضای اتحادیههایی مثل صحافان، لیتوگرافان و کاغذفروشان، خیلی بزرگ کردیم، مشکلات اعضایشان را حل کنیم؟ از کجا معلوم، در هیئتمدیرههای بعدی نمایندهای از یک اتحادی، حضور داشته باشد، شاید از چاپخانهداران نمایندهای نبود و فقط صحافان و لیتوگرافان در هیئتمدیره بودند یا حتی بالعکس. آیا من چاپخانهدار، مشکلات و دغدغههای یک صحاف یا لیتوگراف را میدانم؟ بنابراین با ادغام مخالفم.
سعید کلاری: میخواهم به موضوع ادغام از چند زاویه بپردازم؛ با موضوع ادغام موافقم، با مفهومی که الان در داخل صنف درباره آن صحبت میشود. صنف میگوید که چاپخانه داریم، لیتوگرافی داریم و چون کتاب چاپ میکنیم، میخواهیم صحافی هم داشته باشیم تا مجموعهمان کامل شود؛ چنین نظری از دید عقلی و فنی، قرین به منطق است و کسی با آن مشکلی ندارد. نگاه تخصصیتری به این موضوع وجود دارد که لیتوگرافان و چاپخانهداران جزو لاینفک هم هستند و نکته درستی است. پدر من جواز چاپخانه را که قدمتی ۶۵ ساله دارد از یک روزنامهنگار خریداری کرد و در یک دوره زمانی چاپخانهداران و روزنامهنگاران چون در قانون از عبارت چاپ و روزنامه استفاده شده بود، یک اتحادیه مشترک داشتند، بدون اینکه دغدغه و اهداف مشترکی داشته باشند؛ البته به مرور زمان این حضور در یک اتحادیه، کارکرد منفی خود را نشان داد و از هم تفکیک شدند.
در دهه ۵۰ تعریف جدیدی از ادغام و تفکیک اتحادیهها طرح شد؛ در آن سالها یک صنف چاپ داشتیم و صنف لیتوگراف و صحاف وجود نداشت اما به مرور زمان در اثر توسعه و بسط این صنعت و دلایل دیگر، انشعاب ایجاد، و پس از انقلاب به سه اتحادیه لیتوگرافان، چاپخانهداران و صحافان تقسیمبندی شد. براساس تعریف صنعت چاپ در ساختارهای صنفی، ایراد و اشکال زیادی وجود دارد. اتحادیه لیتوگراف، ۸۰۰ عضو دارد که از میان آنها ۲۰۰ واحد لیتوگرافی دارند و مابقی مُهر و پلاکساز و چاپ سیلک هستند؛ درحالی که مُهر و پلاک با صنعت چاپ هیچ تناسبی ندارند؛ همچنین در اتحادیه صنف چاپ، تابلوسازان نیز حضور دارند، تابلوسازان از مواد مصرفی، تکنیک اجرایی و درخواست صنفی با صنعت چاپ متفاوت هستند. در اتحادیه صحافان که حدود ۱۰ رسته را شامل میشود آلبومسازان، دفترساز و.. سنخیتی با صنعت چاپ ندارند.
همه این رستههای دیگر، اصناف و مشاغلی هستند که از صنعت چاپ، بهعنوان ابزار مکملی برای تکمیل کارشان استفاده میکنند؛ بهعبارت دیگر تخصصی چاپ نیستند. مسئله اینجا است که ساختار نادرستی بر مبنای تعریف نادرست، شکل گرفته و نمیتوانیم براساس یک ساختار نادرست و غلط، بگوییم اتحادیههای لیتوگراف، چاپ و صحاف ادغام شوند. کار اتحادیهها فقط جواز دادن و رفع مشکل برق واحد صنفی نیست بلکه میتواند سیاستگذاری کند و به افکار عمومی صنف برای بسط صنعت چاپ جهت بدهد، معمولاً ظرفیتهای خوبی برای اجرا در اتحادیهها وجود دارد اما اغلب به دلیل فقر اطلاعات و دانش، به آن توجهی نمیکنند.
اگر این ادغام انجام شود، در درازمدت به علت نبود فهم مشترک، تعارض منافع ایجاد میشود و این تعارض منافع مشکلاتی را ایجاد کرده و انشعابهای زیادی شکل میگیرد. در این زمینه بهتر است تخصصی به موضوع نگاه کنیم؛ باید ادغام شویم اما از اتحادیه لیتوگرافان فقط لیتوگرافان و از اتحادیه صحافان فقط صحافیها در این تشکل حضور داشته باشند.
رضا کاری: خیلی خوشحالم در نشستی حضور دارم که سه نماینده از بخشهای مختلف صنعت چاپ در آن حضور دارند و فکر میکنم نخستین نشست به این شکل باشد. ماده الزامی ادغام نداشتیم و ماهیت حقوقی ادغام، براساس بند الف ماده ۴۹ قانون نظام صنفی، ادغام اتحادیهها و یا یک اتحادیه به چند اتحادیه کوچکتر دنبال میشود که البته معتقدم تفسیر شخصی از این ماده شده است. در شهرستانها و شهرهای کوچک، یک اتحادیه جامع شامل هر سه رسته وجود دارد که البته از نظر کمیّت مجبور هستند اتحادیه جامعی باشد، اما در تهران داستان متفاوت است؛ بهعنوان مثال در اتحادیه لیتوگرافان رستههای مختلفی چون مُهر و پلاک، طراح و خطاط، ملزومات فروش، کانونهای تبلیغاتی، کلیشهسازان و … حضور دارند.
اما قضیه ادغام از کجا نشئت میگیرد که به یک ماده قانونی تبدیل میشود؟ به زعم بنده افرادی که در اتاق اصناف هستند در یک نشست به جمعبندی رسیدند که ادغام خوب است و به سمت دولت و مجلس تعمیم دادند و به مراجع بالاتر دادند که مصوب شود. اما آیا دانش پنج یا ۶ نفر در اتاق اصناف برای چنین تصمیم و مصوبهای کافی است؟ آیا خواستهها و نظر صنوف مختلف در این تصمیمگیری نقش داشته است؟ برخی میگویند میخواهیم تکصدایی در رسیدن به مطالبات داشته باشیم و سوال این است که چندصدایی از تکصدایی بهتر نیست؟ صنف اگر در مسیر قانون و قوی عمل کند حتی در یک اتحادیه کوچک هم میتواند خواستههای خود را عملیاتی کند.
نکته دیگر این است که آیا مدیران بالادستی درباره مزایای ادغام به من که عضو هیئتمدیره اتحادیه لیتوگرافان هستم بیان شده است؟ فقط میگویند از لحاظ کمیّت زیاد بشویم و تکصدایی شویم که البته من میگویم این موضوع اشتباه است. نبود اشراف و آشنایی تشکلهای صنفی به نیازهای یکدیگر نیز مشکل و مساله مهمی است که در طولانیمدت میتواند آسیبزننده باشد. در اتاق اصناف، اتحادیههایی هستند که حتی با رضایت، ادغام شدند، بهدنبال برگشت به حالت قبل از ادغام هستند و میگویند که این اقدام خروجیای نداشته است.
چه میزان فعالیتهای اتحادیههای کنونی را موفق میدانید؟ اتحادیههایی که به بحث ادغام به صورت جدی میپردازند.
جعفری: درباره ادغام، بحثی به نام فعالیتهای همگن داریم؛ یعنی ادغام بیشتر متکی بر فعالیتهای همگن است اما اشکال عمدهای که به این موضوع دارم این است که اتحادیههای همگن میتوانند هموزن نباشند؛ بهعنوان مثال یک واحد کوچک با پنج کارگر و یک واحد بزرگ با ۵۰۰ کارگر داریم؛ زمانی که ادغام انجام شود، عملاً واحدهای کوچکتر محکوم به فنا خواهند بود. اینکه در این ادغام، وظیفه داریم این واحدها را حفظ کنیم بحث جداگانهای است زیرا در سراسر جهان واحدهای کوچکتر یا باید با واحدهای دیگر ادغام شوند یا اینکه فعالیت آنها متوقف خواهد شد.
فکر میکنم در موضوع ادغام اتحادیهها این موضوع دیده نشده است و فقط به بحث همگن بودن توجه کردیم. در بحث مهندس عابدین، درباره باز بودن درِ اتحادیه، باید بگویم اگرچه فرمایش شما درست است اما اینجا بحث وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را نادیده میگیریم. وقتی یک صحاف عضو اتحادیه چاپ میشود نمیتواند چاپخانه تاسیس کند و باید اول مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را بگیرد و تا وقتی این مجوز نباشد، نمیتواند چاپخانه داشته باشد. این در، باز کردن برای اتحادیههای لیتوگرافان و صحافان هیچ منافع خاصی ندارد؛ علاوه براین آیا اتحادیههایی که قرار است ادغام شوند در نوع خودشان اتحادیه مثمرثمر، مفید و فعالی هستند، آیا تاکنون اهدافی را دنبال و منافعی را برای اعضایشان ایجاد کردهاند؟
وقتی این تشکلهای صنفی خودشان مجموعههایی منفعل، بلاتکلیف و بیکار هستند، چرا ادغامشان میکنیم؟ آیا به دنبال معجزه هستیم؟ اتحادیههایی را ادغام میکنیم که به نوعی خودشان اتحادیههای فشلی بودند و نتوانستند کار و فعالیت خاصی برای اعضایشان انجام بدهند. مسئله اینجا است که هریک از ما اگر رشد داشتیم آیا بهواسطه تکیهگاه و ارتباطاتی بوده که اتحادیه ایجاد کرده یا به دلیل شایستگیهای فردی و مدیریتی مجموعه رخ داده است؟ اگر هدف این است که ادغام کنیم تا مطالبهگری شود آیا در زمان کار شما در اتحادیهتان مطالبهگری خاصی شده است؟
یکی از دغدغههای فعالان صنعت چاپ عدم حضور نمایندهای از این صنف در هیئتمدیره اتحادیه جامع است، نظر شما چیست؟
عابدین: بهعنوان یک چاپخانهدار با سالها تجربه کار حرفهای در این نشست حضور دارم و سوالم این است که آیا اتحادیههای تخصصی توانستهاند در همین تشکل تخصصی نیازهای اعضا را برطرف کنند و به نقطه نظر مشترک در صنف خود برسند؟ نمیتوان بدون کارشناسی و نظر اعضا به راحتی از این مسئله عبور کرد. صیانت و محافظت از منافع اعضا دربرابر تهدیدات اقتصادی و اجتماعی، فعالیت یک تشکل اختصاصی است. سالها قبل دریک بازه زمانی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بیرویه مجوز چاپخانه صادر میکرد و همین مسئله ضربه زیادی به همکاران و همصنفیها وارد کرد و خیلیها زمین خوردند.
مسئله اینجا است که نگران زحمات همکاران و خودم در این فعالیت اقتصادی هستم و نمیخواهم به راحتی آن را با دیگران به اشتراک بگذارم و وظیفه اتحادیه من حفاظت و صیانت از موقعیت اقتصادیام است. اما این ادغام چه منفعی برای من دارد؟ نگاهی به تجربه و الگوی موفق کشورهای مختلف نشان میدهد که اتحادیههای صنفی تفکیک میشوند و هیچکدام ادغام نمیشوند. انجمنهای تخصصی و صنفی کشورهای دیگر همه تفکیک شدهاند و خبری از ادغام نیست. کار اتحادیه تخصصی، چابک بودن و رسیدن سریع به یک موضوع است؛ زمانی که منِ چاپخانهدار مسئله و مشکلی دارم باید در اتحادیه مطرح کنم و سریع به نتیجه برسم، نه اینکه منتظر باشم تا در یک کمیسیون بررسی شود.
بیش از یکهزار نفر از صنوف و رستههای مختلف در اتحادیه پیش رو حضور دارند و از میان آنها در نهایت فقط هفت نفر میتوانند در هیئتمدیره حضور داشته باشند، چه کسی میتواند ضمانت بدهد از مجموعه تخصصی صحافی یا لیتوگرافی در هیئتمدیره حضور داشته باشند؟ آیا حضور و استمرار عضویتم در این اتحادیه که حس تعلقی به آن ندارم وجود دارد؟ تفکیک تخصصها و رستهها برای حفاظت از فعالیتها و جامعههای اقتصادی و کسب و کارهای خُرد است و ادغام، تهدید بزرگی برای آنها به شمار میآید.
یکی از شاخصههای تفکیک شدن تشکلها و تخصصی شدن شاخهها، تخصص است؛ زیرا تخصصی و اختصاصی میتوانیم نیازها و چالشهای آن بخش همچنین حمایتها از آن را به صورت شخصیسازی پیگیری کنیم و این رویکرد، اجازه میدهد تا بتوانیم به توسعه کسب و کار اعضایشان کمک کنند. نکته دیگر پشتیبانی است؛ انجمنهای مستقل منابع و مسائل خاص و ویژهای را برای پشتیبانی آن حرفه به کار میگیرند، یعنی باید تفکیک کنیم که حق عضویتها چه میزان صرف کدام بخش شود که کار سختی است. تعامل با اعضا نیز نکته مهم دیگری است؛ انجمنهای متخصص، مستقل هستند و اعضایشان هم احساس تعهد و مسئولیت بیشتری به حرفه خود دارند، اگر این حسها از بین برود، آن بخش از صنعت تضعیف میشود. همسویی ماموریت نیز در این تشکل تخصصی شکل میگیرد؛ وقتی یک اتحادیه تخصصی است ماموریت تعریفشده برای چشمانداز تشکل با نیازها و آرمانهای اعضای خودش است که ادغام این تمرکز را از بین میبرد. شناسایی تهدیدها و فرصتها و هدایت صنف برای پیگیری کارهای اعضا در مواقع خاص و اتخاذ استراتژیهای مناسب نیز ازجمله مواردی است که در تشکل تخصصی به آن پرداخته میشود.
بر این باورید که ادغام منافعی برای چاپخانهداران ندارد؟
عابدین: زمانی که مجوزهای زیادی برای چاپخانهها صادر شد، ارزش جواز چاپ از بسیاری از کسب و کارها کمتر شد. جواز یک داروخانه چند میلیارد تومان است؛ درحالیکه دستگاهها و ماشینآلاتی که من یا همکارانم در چاپخانهها دارند چند میلیارد است و هر روز با هزینههای تولید یک محصول چاپی دست و پنجه نرم میکنیم. معتقدم که ادغام برای من چاپخانهدار یک تهدید است.
نکته اینجا است که صدای متخصص، منطقی و کارشناسیشده حتی اگر از سمت یک نفر باشد شنیده میشود و ادغام و یکصدایی که بهعنوان دلایل طرح میشود، نمیتواند کاربرد داشته باشد. نکته دیگر اینکه که سرمایهگذاری برای کشور باید سودآور باشد و سود آن به اداره کشور کمک کند، اگر بازار اشباع شود و واحدها نتوانند فعالیت اقتصادی مناسبی داشته باشند و فقط برای زنده ماندن، هر قیمتی بدهند به مرور بازار را خراب میکند.
چند درصد خواستهها و نیازهای صنف در اتحادیهها برآورده شده است؟
کلاری: قبل از پاسخ به سوال بگویم که اگر ادغام خوب است، کل اتحادیهها را با یکدیگر ادغام کنند و درِ اتاق اصناف را ببندند و یک نفر از صنف، با دولت ارتباط داشته باشد. با تاسیس مجتمعهای چاپی، کاملاً موافق هستیم، با حضور رستههای غیرمرتبط و غیرمتخصص در این دستهبندیها مخالف هستیم. کسی به فلسفه وجودی اتحادیههای صنفی توجه نمیکند، شنیدن صدای صنف، یکی از این فلسفهها است و نباید کاری کنیم که صدا در صداهای دیگر گم بشود. در این ادغام، نه صدای ما دیگر شنیده میشود و نه دیگر دیده میشویم. به صراحت میگویم افرادی که اکنون بهدنبال ادغام هستند هیچیک کسب فعالی ندارند و دغدغه اعضای صنف را ندارند و منافعی که در پس ادغام دنبال میکنند، ورای آن چیزی است که صنف در پی آن است. صنف بهدنبال بهرهوری بیشتر و صیانت از کسب و کارها است، اما اولویت افرادی که دنبال این کار هستند منافع مادی و عواید پس از ادغام است. اگر امروز اینجا هستیم خوب میدانیم چه کسی دلسوز صنف و چه کسی دنبال منافع خودش است.
کاری: ترکیب هیئتمدیره اعم از رئیس و هیئتمدیره همه یک رای دارند، اما در برخی اتحادیهها، روسا از رای هیئتمدیره تمکین نمیکنند و این ترکیب را بهم زدهاند و تصمیماتی را بدون مصوبه هیئتمدیره میگیرند و برخی روسا، فردی عمل میکنند. لیتوگرافان اگر به بحث ادغام وارد شوند، قطعاً از بین خواهند رفت زیرا صنف ضعیفی هستند و بیکاری گستردهای در میان اصناف شکل خواهد گرفت. به همین دلیل معتقدم که هرگونه تصمیمگیری باید با نظرات کارشناسی اصناف و بخشهای مختلف انجام شود.
جناب محمدی در اتحادیه چاپخانهداران تهران اعضای هیئتمدیره موافق موضوع ادغام هستند یا مخالف؟
محمدی: اکثریت اتحادیه مخالف ادغام هستند و در هیئتمدیره تصویب شده که مخالف ادغام هستیم. صنف تابلوسازان افرادی شریف و بزرگوار هستند، اما زمانی که درباره ادغام با آنها صحبت میکنیم میگویند که نظر ما ممتنع است و نظری نداریم و وقتی علت را جویا میشویم میگویند نمیدانیم خوب است یا بد. از سوی دیگر ممکن است دو روز دیگر منافع صنف تابلوسازان را ندانیم، از میان هیئتمدیره کنونی ۲ نفر تابلوساز هستند اما چه کاری برای آنها کردهایم؟ آیا من دغدغه و خواسته آنها را میفهمم؟ قطعاً نه، در مقابل آنها نیز دغدغهها و خواستههای من چاپخانهدار را درک نمیکنند.
چه وظیفهای در اتحادیههای کنونی مغفول باقی مانده است؟
جعفری: بهعنوان فعال حوزه صحافی اینجا هستم و به اعتقاد من یکی از وظایف مهم اتحادیهها در حمایت از اعضا، بحث تمرکز اطلاعات مربوط به عرضه و تقاضا در صنف است. اما چه مسیری در اتحادیه صنف من برای صحاف فراهم شده است تا کسب و کارم توسعه پیدا کند. اغلب کسانی که در حوزه صحافی فعالند از محیطهای کارگری به محیط کارفرمایی وارد میشوند بدون شناختی از مشکلات و مسائل این محیط و با یک واحد قدیمی رقابت میکنند و با قیمتشکنی، صنف را دچار چالش میکنند. در اتحادیه صحافان، هیچ اطلاعات جامعی برای فردی که میخواهد صحافی تاسیس کند، نداریم. در کشورهای دیگر سرمایهگذاریها هدایت میشوند، زیرا میدانند که اگر این سرمایه هدر برود، باری روی دوش حاکمیت میشود، اما در ایران چنین کاری نمیشود و اتحادیهها هم حرکتی انجام نمیدهند.
نظر شما