دوشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۵:۰۵
مجتهدی روی سنت فلسفی ایران و زبان فارسی تعصب داشت / متفکر فلسفه غرب بود نه مدافع آن

در مراسم گرامیداشت مرحوم کریم مجتهدی ضمن اشاره به خصلت‌های ارزنده اخلاقی ایشان، از اهمیتی که این اندیشمند برای فلسفه و زبان فارسی قائل بود صحبت شد. مهدی گلشنی گفت تذکرهای فرهنگی استاد مجتهدی یادگار تاریخی است و باید به آن‌ها عمل شود.

سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) حمیدرضا حافظی: آیین گرامیداشت مرحوم کریم مجتهدی به مناسبت هفتمین روز درگذشت ایشان، با حضور صاحبان اندیشه و اهالی فلسفه دوشنبه ۲ بهمن ۱۴۰۲ در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد. در این مراسم گرامیداشت، پیام رهبری، پیام رییس جمهور و رییس مجلس، پیام رضا داوری اردکانی و حجت‌الاسلام سیدمحمد خامنه‌ای قرائت شد. موسی نجفی رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به عنوان اولین سخنران ضمن اشاره به خاطراتی از استاد کریم مجتهدی، از ایجاد کتابخانه تخصصی فلسفه به نام کریم مجتهدی خبر داد و گفت در مراسم چهلم این استاد فرزانه، ۳۰ جلد کتاب ایشان، در نشستی، مرور و معرفی می‌شوند.

مجتهدی روی سنت فلسفی ایران و زبان فارسی تعصب داشت / متفکر فلسفه غرب بود نه مدافع آن

مجتهدی روی سنت فلسفی ایران تعصب داشت

نجفی به حساسیت‌هایی که مرحوم کریم مجتهدی داشت اشاره کرد و گفت: یکی از ابعاد شخصیتی ایشان حساسیت‌های دکتر مجتهدی و تعصبات ایشان بود. ایشان می‌گفتند تعصب بد نیست، تعصب کورکورانه بد است اما تعصبِ با تحقیق خوب است. ایشان روی زبان فارسی حساس بودند. با اینکه فرانسه ایشان بی‌نظیر بود ولی هیچ‌کس لفظ فرانسه از ایشان نشنیدند. حساسیت دیگر ایشان روی سنت فلسفی ایران بود. وقتی هابرماس به ایران آمده بود و سخنرانی کرد، دکتر مجتهدی گفتند هابرماس بی‌ادب بود و نسبت به فرهنگ ما بد برخورد کرد. ایشان به هابرماس گفتند تو در کشور شیخ اشراق هستی و باید مودب باشی.

نجفی ادامه داد: حساسیت دیگر استاد، مفاخر کشور بودند. در بزرگداشت قیصری دلواری که در بوشهر برگزار شد من صحبت‌هایی کردم در نقد آن‌هایی که دلواری را از مشروطه‌خواهانی می‌دانستند که به انگلیس پناه برده است. دکتر مجتهدی بعد از سخنرانی من را شدیداً تشویق کرد. هگل در کتاب سقوط امپراتوری روم میگوید وقتی رومی‌ها سقوط کردند که پدران و نیاکانشان را نادیده گرفتتد و فکر کردند همه کارها را خودشان کردند؛ استاد مجتهدی می‌گفت این جمله را باید در خانه مشروطه آویزان کنند.

تاکید مجتهدی بر ملاصدرا در مقابل ابن‌خلدون

او اضافه کرد: حساسیت دیگر استاد روی ملاصدرا بود. از آنجایی که در همایش‌های خارج در کشورهای اسلامی روی ابن‌خلدون تاکید دارند، استاد مجتهدی می‌گفت ما باید روی ملاصدرا متمرکز باشیم. حساسیت دیگر استاد نظم و ترتیب در کلاس‌ها بود. ایشان می‌گفتند درس برای نسل دانشجوی ما اولویت چندم است. دکتر مجتهدی روی مراسم‌های مذهبی نیز حساسیت داشتند و در نذری‌ها مشارکت می‌کردند. ایشان همچنین روی سنت های ایرانی و اسلامی مثل موقوفه نیز تعصب داشتند.

نجفی گفت: مجموعه حساسیت‌های ایشان چه علتی داشت؟ چرا یک استاد فلسفه و اولین تحصیلکرده فلسفه غرب اینطور به سنت‌های زبان فارسی توجه داشته است؟ ممکن است خصلت‌های فردی باشد اما ایشان زلزله بزرگ و واقعه بزرگی که در نیم‌قرن اخیر در کشور رخ داده بود را عمیقاً درک کرده بودند. ایشان می‌دانستند معادلات به هم خورده است و هر چه می‌گذرد بیشتر به هم می‌خورد.

مجتهدی جاده یک‌طرفه شرق‌شناسی را با غرب‌شناسی دوطرفه کرد

رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در چرایی پرداختن مرحوم مجتهدی به فلسفه غرب، به این نکته اشاره کرد که جریان نادرست شرق‌شناسی جهان که می‌خواست شرق را بد معرفی کند، یکی از دلایلی بود که مرحوم مجتهدی را وادار کرد غرب را دوباره معرفی کند و به نوعی جاده یک‌طرفه غرب‌شناسی را دوطرفه کند. شاید جریان نادرست شرق شناسی که می خواست شرق را بد معرفی می کرد خواستند این جاده یک طرفه را با غرب شناسی دوطرفه کند. نجفی به این موضوع نیز اشاره کرد که کریم مجتهدی بازتعریفی از درک ایرانی از فلسفه غرب ارائه کرد، آن هم در قالب درک معقول تجدد در فضای انقلاب اسلامی. تا جایی که می‌گفتند فلسفه فقط خواندن الفاظ نیست و باید به عمق‌اندیشی توجه داشته باشیم و از سطحی بودن بگذریم.

مجتهدی روی سنت فلسفی ایران و زبان فارسی تعصب داشت / متفکر فلسفه غرب بود نه مدافع آن

در ادامه مراسم غلامعلی حدادعادل نیز پیام خود را پشت تریبون قرائت کرد و به خاطرات مختلفی که از مرحوم مجتهدی داشت پرداخت. از خصوصیات اخلاقی او گفت و اهمیت کاری که استاد مجتهدی برای فلسفه در ایران کرد. در ادامه نیز غلامرضا اعوانی استاد فلسفه ضمن تسلیت به اهالی فلسفه به وجوهی از نظریه‌پردازی‌های استاد مجتهدی پرداخت و بر این موضوع تاکید کرد که دانستن زندگی مجتهدی کافی نیست و باید بدانیم او روی چه مسائلی کار می‌کرد.

زندگی او در یک کلمه، در فلسفه خلاصه می‌شد

اعوانی گفت: اگر بخواهیم در چند کلمه شخصیت دکتر را خلاصه کنیم باید بگوییم زندگی ایشان در یک کلمه در فلسفه خلاصه می‌شد. او فلسفی زندگی می‌کرد، فلسفی فکر می‌کرد و می‌زیست و مشی فلسفی داشت و دانشجویان را به روش فلسفی تربیت می‌کرد. از آن‌ها نبود که شخصیتش در درون کلاس با بیرون کلاس فرق کند. فلاسفه قدیم به آن‌ها که حرف و عملشان یکی نبود سوفسطایی می‌گفتند. اما دکتر مجتهدی، گفتار و عملشان واقعیت داشت. علم به تعبیر فلاسفه از باور شروع می‌شود، اما هر باوری علم نیست، به تعبیر افلاطون ارتدوکس دوکسا یعنی گفتار درست. اما باور درستِ به علم نیز باید به یقین برسد، که یقین هم مراتبی دارد؛ علم‌الیقین، عین‌الیقین و حق‌الیقین.

مجتهدی نزد بزرگترین فلاسفه فرانسه تلمذ کرد

او ادامه داد: ایشان به سوربن رفتند و نزد استادان برجسته‌ای درس‌آموزی کردند. پیش استاد نشستن و زانو زدن شرط فلسفه است و در فلسفه‌های قدیم رایج بوده و امروز رواج ندارد. کتابی که دکتر داوری درباره فلسفه فرانسه در قرن بیستم ترجمه کردند بسیار خواندنی است. مسلماً در سوربن بسیاری از این استادان بودند و امکان نداشته مرحوم مجتهدی از آن‌ها استفاده نکرده باشد؛ یکی ژان وال و دیگری هانری کربن بود. ما کربن را دست کم می‌گیریم؛ او حتی اگر در مطالعات اسلامی هم نیامده بود در معیارهای غربی فیلسوف بزرگی بود. بعداً با ماسینیون آشنا شد و اشراقی باقی ماند.

مجتهدی روی سنت فلسفی ایران و زبان فارسی تعصب داشت / متفکر فلسفه غرب بود نه مدافع آن

اعوانی بیان کرد: یکی از خصوصیات دکتر مجتهدی منظم بودن در تدریس بود و دقت فراوان داشت و وقت را بیهوده تلف نمی‌کرد؛ تا آخر عمر. نوشتن و خواندن را هیچ‌گاه کنار نگذاشت و تا آخرین سال‌ها مشغول مطالعه و تحقیق بود. اصلاً اهل علم به غیر علم عنایت ندارند. مرحوم مجتهدی در انجمن فلسفه نیز بسیار سخنرانی کردند و همواره آغاز سخنرانی ایشان درباره اهمیت فلسفه بود. در کتاب‌های ایشان نیز تعریف‌های فلسفه وجود دارد. به واقع درباره مسائلی که شأن فلسفه است باید بیشتر صحبت شود و باید درباره فلسفه او صحبت کرد. فلسفه تعاریف مختلفی دارد. فلسفه طولی است، عرضی نیست و به حکمت حق می‌رسد. علوم به ظاهر و فلسفه به حقایق اشیاء ارتباط دارد.

مجتهدی توجه ویژه‌ای به پرسش‌گری داشت

این استاد فلسفه عنوان کرد: از طریق حکمت الهی است که انسان به خودشناسی می‌رسد. زندگی بدون تحقیق شایسته زیستن نیست و این را در آثار مرحوم مجتهدی می‌بینیم. ایشان توجه ویژه‌ای نیز به پرسش‌گری داشتند یا به پرسش‌های نخستین. هر علمی از پرسش آغاز می‌شود. متاسفانه ما قدر حکمت را نمی‌دانیم؛ دنیای امروز تشنه حکمت است. بزرگان حکمت، در ایرانِ فرهنگی بودند نه در ایرانِ جغرافیایی. چین و هند و اروپا نیز تحت تاثیر فرهنگِ ایران بوده‌اند. دکتر مجتهدی ۲۵ کتاب فلسفه دارند، ایشان در فلسفه اسلامی و ملاصدرا نیز تالیفاتی داشتند. ایشان درباره سهروردی و حتی فلسفه یونان نیز تحقیقات زیادی کردند. ایشان چند کتاب درباره قرون وسطی دارد.

اعوانی به چالش دانشگاه‌های ایران و آفت‌هایش اشاره کرد و گفت: دانشگاه ما آفت زیاد دارد یکی این آفت‌ها این است که استاد بازنشسته را رها می‌کنند و این بر خلاف غرب است. در غرب، پس از بازنشستگی تازه ارائه امکانات شروع می‌شود و استاد بازنشسته هیچ دغدغه‌ای برای تحقیق ندارد و اتفاقاً بهترین تحقیق‌های خود را در دوران بازنشستگی ارائه می‌دهند. ما واقعاً افسوس می‌خوریم که دانشگاه‌های ما از این استاد چنان که باید استفاده نکردند و خوشحالیم که پژوهشگاه، از بازنشستگی تا آخر عمر به بهترین شکل از دکتر مجتهدی استفاده کردند.

آنجا که فلسفه نیست علم نیز رشد نمی‌کند

مهدی گلشنی پژوهشگر فلسفه علم، دیگر سخنران این مراسم گرامیداشت بود. او با اشاره به اینکه استاد مجتهدی از اساتید کم‌بدیل و کم‌نظیر بودند گفت: درست است کتاب‌های ایشان در فلسفه است، هم فلسفه غرب و هم فلسفه شرق، ولی ایشان دغدغه‌های فرهنگی داشتند. درست مانند مسائلی که امروز داریم. یکی از دغدغه‌های ایشان فلسفه بود. ایشان می‌فرمایند آنجا که فلسفه نیست علم هم رشد نمی‌کند. ما به این مطلب رسیده‌ایم؛ غرب هم رسیده است. ۶۰ سال پیش در دانشگاه‌های علوم، حرفی از فلسفه نبود اما الان در دپارتمان‌های فیزیک نیز سراغ فلسفه رفته‌اند. بر اساس این نصیحت انیشتین می‌گفت باید برای حل مسائل علمی سراغ فلاسفه را گرفت. آن‌ها به این رسیده‌اند اما در مملکت ما نه. نه دانشکده‌های علوم، کاری به فلسفه دارند و نه دانشکده‌های فلسفه با علوم ارتباطی برقرار می‌کنند.

مجتهدی روی سنت فلسفی ایران و زبان فارسی تعصب داشت / متفکر فلسفه غرب بود نه مدافع آن

مجتهدی می‌گفت من متفکر فلسفه غرب هستم نه مدافع آن

گلشنی گفت: حل مهم‌ترین مسائل خلقت و هستی، یک ترکیبی از علم و فلسفه می‌خواهد. دکتر مجتهدی روی این تاکید داشتند اما الان همه نگاه‌ها به غرب است. ایشان می‌گفتند نباید سنت اصلی خود را فراموش کنیم. الان در خارج از کشور ابن‌سینا احیا شده و حتی مقالات زیادی درباره‌اش نوشته شده و آنطور که آن‌ها به ابن‌سینا مرتبت دادند، در ایران کسی کاری نکرده است. مرحوم مجتهدی در مراسم ملاصدرا فرمودند من متفکر فلسفه غرب هستم اما مدافع آن نیستم بلکه فکر می‌کنم این فلسفه می‌تواند امکانات بیشتری به سنت تفکر ما بدهد.

او ادامه داد: الان با توجه به توجهی که به فلسفه اسلامی می‌شود وقت آن است که تعاملات بیشتر شود و همه از تحولات آگاه باشند. لزوم احساس دانشجو بودن یک توصیه دیگر ایشان بود در صورتی که خلاف این را می‌بینیم. همه فکر می‌کنند همه چیز را می‌دانند و فاجعه این است که معلم‌های ما دانشجو نیستند. استادان ما باید جوینده دانش باشند. یکی دیگر از دغدغه‌های استاد مجتهدی مسئله ضعفِ خودباوری در محیط ایران است و همه نگاه‌ها به غرب است. در مراسم‌ها، اساتید ما را دکتر صدا می‌کنند و دانشجوی تازه فارغ‌التحصیل را پروفسور صدا می‌کنند.

تاکید بر واژه‌های فارسی دغدغه مجتهدی بود

گلشنی با اشاره به اینکه بعد از انقلاب، فرهنگ فراموش شده گفت: در دانشگاه صنعتی شریف ببینید چقدر با فلسفه مشکل داشتند. باور نکرده‌ایم که تفکر می‌تواند کاری از پیش ببرد. تاکید بر واژه‌های فارسی نیز یکی دیگر از دغدغه‌های ایشان بود. یک چیز دیگر که باعث شد از استاد مجتهدی خوشم بیاید نقد ایشان بر سیدجمال‌الدین اسدآبادی بود. ایشان می گفتند اسدآبادی سیاست‌مدار بود نه فیلسوف. استاد مجتهدی تناقض‌گویی‌های گفته‌های اسدآبادی را مورد نقد قرار می‌داد.

مجتهدی روی سنت فلسفی ایران و زبان فارسی تعصب داشت / متفکر فلسفه غرب بود نه مدافع آن

او گفت: دانشگاه‌های فعلی ما عقب‌افتاده هستند و باید به دانش برسند. یک کتاب خوب و مفصل درباره تمدن اسلامی نمی‌بینیم. من در شورای عالی انقلاب فرهنگی بارها پیشنهاد کردم؛ باید رصدی از دانشگاه‌ها و مدارس داشته باشیم و ببینیم چه فرهنگی حاکم است. تذکرهای فرهنگی استاد مجتهدی یادگار تاریخی است و باید به آن‌ها عمل شود.

دکتر مجتهدی درد و دغدغه آموزش و تعلیمات داشت

حسین کلباسی اشتری پژوهشگر حوزه فلسفه دیگر سخنران این مراسم گرامیداشت بود. او ضمن بیان این نکته که سال‌ها دستیار و شاگرد استاد مجتهدی بوده، به این موضوع پرداخت که استاد مجتهدی درد و دغدغه آموزش و تعلیمات داشت. کلباسی گفت: در مجلسی که اوایل امسال برای بزرگداشت استاد مجتهدی در پژوهشکده مطالعات فرهنگی اجتماعی تشکیل شد، بعضی در آنجا از سجایای اخلاقی ایشان مطالبی گفتند و بخشی از آن چاپ شد. از نکاتی که فکر می‌کنم در جلسه امروز خوب است از باب تذکر و یادآوری بگویم این است؛ دکتر کریم مجتهدی درد و دغدغه آموزش و تعلیمات را داشت. ایشان باور داشتند آموزش و تعلیمات دانشگاه و مدرسه و حوزه، یک اسم است اما این اسم، رسم و رسومی دارد.

مجتهدی روی سنت فلسفی ایران و زبان فارسی تعصب داشت / متفکر فلسفه غرب بود نه مدافع آن

او ادامه داد: تا آنجا که یادم هست دکتر مجتهدی فرهنگ را به آموزش و تعلیمات درست و دقیق منوط می‌دانست. یکی از نخستین کارهایی که از رشحات قلم ایشان انجام شد، کتابی است با عنوان «مدارس و دانشگاه‌های اسلامی و غربی در قرون وسطی». این کتاب را به اعضای شورای انقلاب فرهنگی اهدا کردند نه از باب تشریفات بلکه برای اینکه متولیان بدانند آموزش چه اقتضائاتی دارد. ریشه واژه School، اسکوله است، یعنی فراغت؛ فراغتِ از. مدرسه جایی است که محصل فارغ از هر چیز تنها به تعلم فکر می‌کند؛ یعنی آموزش محض. دکتر مجتهدی به عنوان یک استاد این سوال را مطرح می‌کرد که جایگاه مدرسه و دانشگاه و حوزه امروز ما در هندسه فرهنگیِ کشور چیست و چه باید بکند؟ چه انتظاری باید از آن داشت؟ در کتاب ایده دانشگاه آرای مختلف فیلسوفان درباره دانشگاه آمده است. اینکه اولین دانشگاه در قرن سیزده در اروپای مرکزی در پاریس ایجاد شد و این نکته که دانشگاه غربیِ اروپایی بر مبنای مدارس اسلامی تشکیل شده است.

کلباسی در پایان گفت: دکتر مجتهدی از سنتِ غنیِ اسلامی بی خبر نبودند اما می‌گفتند باید بیشتر بیاموزم. ایشان برای یادگیری زبان عربی نیز بسیار اهتمام داشت. در پایان از استاد موسی نجفی تشکر می‌کنم که همواره در کنار استاد مجتهدی بودند و مجموعه آثار ایشان را تجدید چاپ کردند. همچنین شایسته است از یار همیشگی دکتر مجتهدی یاد کنیم، سرکار خانم معصومه دلدار که همچون فرزند در کنار استاد بود تا این آخر که استاد در بستر بیماری بود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط