به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محمد قاسمیپور در ابتدای این نشست بیان کرد: هدف این نشستها بررسی اینگونه آثار است. این رشته شامل خاطرات، خاطرات شفاهی، خاطرات خودنوشت و دیگر گونهها و قالبهای نگارشی است که ذیل عنوان مستندنگاریها مورد بررسی قرار خواهند گرفت. تلاش داریم که حرکت در این مسیر منطبق با روشها و استانداردهای شناختهشده باشد. در این نشستها به بررسی سبکشناسی و قالب شناسی و شناخت گونههایی که در حوزه خاطرات میپردازیم.
وی افزود: این بحث، مرزهای افتراق و اشتراک داستان و خاطره است که در شکل کلی و در همه جای کره زمین، به عنوان یک سرفصل علمی همه فعالان این دو عرصه باید نسبت به آن شناخت داشته باشند. اما اگر بخواهیم در خاطرهنگاری دفاع مقدس باید ببینیم این مرزها چگونه هستند و رعایت میشود یا نه. با توجه به اینکه قالب خاطره با مولفهها و مرزهای شناختهشدهاش که در حوزه ادبیات دفاع مقدس استفاده میشود.
قاسمیپور بیان کرد: آثار منتشر شده در سه دهه اخیر سرآمد دیگر قالبها و سبکهای نگارشی بوده و به لحاظ کمیت فاصله دارد و از نظر کیفیت هم عمدتاً کتابهای به شهرت رسیده و مورد استقبال خواننده با صرفنظر از اینکه آن قالبشناسی درست رعایت شده باشد و قالب درست معرفی شده باشد یا نه سرآمد و پیشرو هستند. این امر میتواند مورد اقبال باشد و در جایی دیگر باید از نظر علمی و آماری بررسی شود.
قاسمیپور در ادامه گفت: صحبت من با کسانی است که با عنوان محقق، در این حوزه وارد میشوند. چراکه حوزه خاطره، بستر فراهمی برای نویسندگان بوده و موج استقبال از این حوزه به لحاظ علاقه و اعتقادات فراگیر و گسترده است. از طرفی این حوزه قابل مقایسه با دیگر حوزهها نیست. فضای اصلی ادبیات دفاع مقدس را کسانی تشکیل دادهاند که میخواهند در خاطرهنگاری کار کنند و خاطرات شفاهی هم اولویتشان است.
او در خصوص ظرفیت خاطرهنگاری خودنوشت گفت: برای خاطرات خودنوشت رویکرد و حرکت اجتماعی گستردهای وجود ندارد. آمارها ثابت میکنند که اقبال از این موضوع با ضعف مواجه است. امروزه بیش از ۹۰ درصد خاطرهنگاری و خاطرهپژوهی و ثبت و ضبط خاطرات شفاهی و نگارش خاطرات به صورت دگرنوشتها است که از طریق خاطرات شفاهی پدید میآید.
کارشناس حوزه ادبیات پایداری بیان کرد: خاطرهنگاری خودنوشت از اوایل دهه ۹۰ در دیدار آزادگان با مقام معظم رهبری شکل گرفت. ایشان در این دیدار به آزادگان فرمودند که خودتان، خاطرتان را بنویسید. منتظر چه هستید. پس از چندماه چندین کتاب برای انتشار آماده شد و رفته رفته کار توسعه پیدا کرد. آمار کتابهای منتشر شده در سال ۹۰ با آمار کتابها در سال ۹۳ کاملاً تفاوت دارد و در این سالها حدود چهل کتاب منتشر شده است. بعد از آن به هر دلیلی این روند فراموش شد.
محمد قاسمیپور اقبال عمومی نویسندگان را در قالب تاریخ شفاهی دانست و افزود: مشکل اصلی ما از همینجا شروع میشود که خاطرات ضبط شده به هر شکلی که هست، در دسترس نویسنده قرار میگیرد و فرآیند کار نویسنده برای تبدیل کردن این خاطرات به یک محصول فرهنگی را شکل میدهد. در واقع مشکل اینجاست که کار از مرحله بعد از تحقیق آغاز میشود و خیلی استانداردسازی نشده و مرزها مشخص نیست. اینجاست که میخواهیم این تامل و تذکر و یادآوری را داشته باشیم که آیا میدانید این قالبی که انتخاب کردهاید چگونه قالبی است؟ چه استانداردهایی دارد؟ چه موازینی بر آن حاکم است؟ آیا محدوده این قالب برایتان تعریف شده است؟
او با اشاره به اینکه ما در همه قالبها و گونههای نگارشی ما یک ژانر اصلی داریم، گفت: غیر از این جریان اصلی که قالب و گونه نگارشی را تشکیل میدهد، محدوده هر قالب را مشخص کنیم. گاهی اوقات از محدوده خارجی میشود و در دامنه قالب دیگری میافتد.
قاسمیپور در ادامه گفت: قالبهای نگارشی در ادبیات رابطه تنگاتنگی با هم دارند. اینکه مواظب باشیم این مرزها رد نشود، نیازمند تامل و تذکر و یادآوری جدی که برای کسانی است که به این حوزه وارد میشوند.
کارشناس ادبیات پایداری افزود: ما عنوان تاریخ شفاهی داریم. امروز تاریخ شفاهی به مثابه یک قالب نگارشی تلقی میشود. تاریخ شفاهی به هیچ عنوان سبک و گونه قالب نگارشی نیست. این روشنگری که شما میتوانید از روش تحقیق تاریخ شفاهی به عنوان یک سبک و شیوه پژوهش استفاده کنید، باید آموخته شده و فراوان تذکر شود.
وی در ادامه بیان کرد: امروز در بررسی کارهایی که ذیل عنوان تاریخنگاری آمده، دستهبندیهای مختلفی داریم که مرزهای آن مشخص شده است. مثلاً بحث خاطرههایی را داریم که گردآوری و تالیف، خودنوشت، روایت ادبی، تکنگاری موضوعی و… هستند. براساس اینکه داستان و خاطره با هم مخلوط نشوند، لازم است که فعالان این عرصه همسایههای خود را خوب بشناسند.
محمد قاسمیپور در ادامه اشاره کرد: امروز باید این تفاوت را بشناسیم. اینکه داستان استانداردها و مولفههایی دارد درست است اما برای خاطره این اتفاقها نیفتاده است. بدون تعارف باید بگویم خاطره در جامعه ما با اقبال مواجه نشده است. ما خودمان میتوانیم در مسیر تکاملی کار، استانداردها را بشناسیم. اگر میخواهیم خاطره مورد توجه باشد باید همپوشانیها و مرزهای خاطره و داستان را بشناسیم و مشخص کنیم.
او با تاکید به اینکه نویسنده خاطره باید مولفههایی داشته باشد گفت: نویسنده این حوزه باید نسبت به توانمندیهای و ظرفیتهایش اشراف داشته باشد. افرادی که در این حوزه فعال هستند این مزیت را دارند که در حوزه داستان کار کردند. اما باید فرق حوزهها را بشناسند.
کارشناس حوزه دفاع مقدس در پایان افزود: ما چهار رکن جدی داریم. زمان، مکان، موضوع و رابطه راوی با موضوع. نویسنده باید بداند، حق ندارد هیچ دخل و تصرفی داشته باشد. اگر دخل و تصرفی داشته باشد مشمول تخلف میشود. ما به کرات شاهد بودیم نویسندگان به هر دلیلی زمان را تغییر میدهند. درباره مکان کارهای به ظهور رسیده داریم مثلاً فردی که در سال ۸۰ مصاحبه گرفتیم و خاطرهاش را بارها و بارها تعریف کرده، سال ۸۵ کتابش منتشر شده میبینند که مکان تغییر یافته، اگر روی جلد خورده شده باشد؛ خاطرات فلانی، باید بدون دخل و تصرف باشد. خاطره این دخل و تصرف را نداریم.
این نشست سومین جلسه از سلسلهجلسات جایزه کتاب سال دفاع مقدس است که به همت خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.
نظر شما