حسنا محمدزاده در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ در بیان وضعیت آثار ارسالی به هجدهمین دوره جشنواره شعر فجر در حوزه «درباره شعر» عنوان کرد: امسال در بخش پژوهش، آثار قابل توجهی از نظر کمیت روی میز جشنواره فجر قرار داشت، به طوری که بررسی اولیه کتابها و گزینش آثار قابلتأملتر برای راهیافتن به مرحله نیمهنهایی، زمان زیادی را به خود اختصاص داد. در نهایت با جمعبندی اعضای هیئت داوران، تعدادی از آثار به مرحله نیمهنهایی راه یافت. آثار در نشستی دوباره مورد بازبینی، مطالعه و سنجش قرار گرفت و از میان آنها چند اثر به عنوان نامزدهای جایزه معرفی شدند، اما برای رسیدن به برگزیده نهایی لازم بود که اثر تمام نامزدها به صورت جزیی و فصل به فصل مورد مطالعه قرار بگیرد. طبیعتاً کار زمانبر و سنگینی است و حساسیت مسئله وقتی بیشتر میشود که هر کدام از کتابها سطح علمی خوبی داشته باشند، پس باید با بررسی ریزبینانه به گزینشی بین خوب و خوبتر رسید که عدالت رعایت شدهباشد. مسلماً هر کدام از این آثار در جایگاه خود اثرگذار و قابل توجهاند و حذف هیچیک به معنای ضعف آن نیست؛ معمولاً سنگینی وزنه علمی هر کتاب در مقایسه با دیگر آثار سنجیده میشود و اینکه چه اندازه در حوزه ادبیات راهگشا خواهند بود؟
این شاعر گفت: بین کتابهای امسال آثار قابل توجه کم نبود، در عین حال بودند کتابهایی که منتشرنشدنشان خیلی بهتر از منتشرشدنشان بود، از کسی که اثری علمی چاپ میکند، توقع میرود که به حداقلهایی در زمینه پژوهش آشنا باشد و اصول و چارچوبها را رعایت کند، اما متاسفانه برخی از کتابها نه تنها در حوزه خود، نو و بیتکرار نبودند که گاهی دیده میشد در آنها نقلقولهای مستقیم بسیاری بدون ذکر مرجع آمده است.
داور بخش درباره شعر با اشاره به تأثیرگذاری جشنواره عنوان کرد: مسلماً برگزاری چنین جشنوارههایی در ارتقای سطح ادبیات فارسی بیتأثیر نیست. مهمتر اینکه با توجه به طاقتفرسا بودن کارهای پژوهشی، تجلیل از کسانی که سالهای سال از عمرشان را صرف تحقیق و تفحص در دریای بیکران شعر فارسی کردهاند، در واقع قدرنهادن به فرهنگ است.
محمدزاده مهمترین چالش حوزه نقد را تکرار دانست و تصریح کرد: بخش «درباره شعر» فقط شامل کتابهای نقدمحور نیست، اما مسئله غیرقابل انکار خلا ما در حوزه نقد ادبی است و همین خلا باعث شده که شعرهای امروزمان درجا بزنند و شاعرانشان به جای پرداختن به عمق، به تکرار و تزیین فرم مشغول شوند. ما نیاز داریم که در کتابهای بعد از این، نقد آکادمیک و نقد انجمی را به هم گره بزنیم؛ از بلاغت سنتی و چارچوبهای آن پا را فراتر بگذاریم؛ از دریچههایی تازهای به شعر بنگریم، در شعر امثال مولانا و بیدل بیشتر غور کنیم و نظریههای ادبی جهان را از نظر بگذرانیم. آثار شاعران شاخصتر را در ترازوی نقد بگذاریم و به نقاط قوت و ضعف آن عمیقتر و جزئیتر بنگریم، شاید از این دریچه راهی برای شناخت شعر فاخر برای جوانان باز شود.
نظرات