به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، وقتی با مراجعه به مراجع قضایی و مطالعه در مورد برخی از پروندههای دزدی، پی به نحوه دزدیها و انتخاب سوژهها و حتی کسانی که به این راه کشیده شدهاند میبریم، به این نتیجه میرسیم که دزدیِ پنهانی، در روح و کالبد همه انسانها بهطور غریزی وجود دارد.
اگر با این تفکر و دیدگاه به تمام اتفاقات پیرامون خود بنگریم خواهیم دید روزانه هزاران هزار دزدی در اطرافمان رخ میدهد. حتی شاید بتوان گفت خودمان هم نقش به سزایی در این قبیل اتفاقات (دزدیها) داریم. به این ترتیب شاید اولین دزدی که در زندگیمان میشناسیم خودمان باشیم. کلیه پدیدههای پیرامون ما از همین تفکر برگرفته است.
«انگار همه دزد بودند. انگار بر روی هرکسی برچسب «من یک دزد هستم» چسبانده بودند. گرسنه بودم، قالب پنیری خریدم اما مغازهدار باقیمانده جزئی پولم را نداد، تعجب کردم…»
انتشارات فرهنگ و هنر اخیراً کتاب «من یک دزد هستم» را در ۷۶ صفحه عرضه کرده است.
نظر شما