به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محمدمهدی عبداللهی در این شعر آورده است:
با چشم کریم تو نشان داد کرم را
زیبایی حُسن همه لوح و قلم را
در وسعت باران کرامات تو پیداست
کرسی و فلک، دست تو دادند دلم را
در ماه خدا مهر رخت جلوهگر آمد
تا اینکه نشاندی به دل خاک قدم را
عطر ملکوتی بقیع است که پخش است
مدهوش کند تا که عرب را و عجم را
تا ابر محبت به دل عاطفه گرم است
از ما بپذیر؛ اصل کرم؛ این همه کم را
ای کاش برای تو سحرگاه همین ماه
با صاحب آدینه بسازیم حرم را
آقای کریمان دو دنیا به نگاهی
از چهره غزه بزدا هاله غم را
نظر شما