آرش مهربان، که بیشتر آثار او با تمرکز بر محیط زیست و آموزش آن از دریچه داستان به کودکان است، با خبرنگار خبرگزاری کتاب (ایبنا) در سنندج به گفتوگو نشست که ماحصل آن را در ادامه میخوانید.
- کارهای شما در حوزه ادبیات کودکان، بهویژه با تمرکز بر محیط زیست، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. آیا میتوانید به ما بگویید چه چیزی شما را به نوشتن درباره مضامین محیط زیستی برای کودکان ترغیب کرد؟
الهامبخش من برای نوشتن در ادبیات کودک و بالاخص درباره محیط زیست، نگرانی عمیقم از دنیایی است که برای نسلهای آینده بهجای میگذاریم. دوران کودکی من با طبیعت عجین بوده و زندگی کودکانهام را در دامان طبیعت گذراندهام؛ جنگلهای سرسبز، دریاچه، و جانورانی که دنیای فانتزی کودکانهام را تشکیل دادهاند. با گذشت زمان، شاهد تخریب تدریجی این فضاهای طبیعی بودهام و این امر تأثیر عمیقی بر من گذاشته است. به عنوان فردی که به هنر و ادبیات علاقمند بودهام، متوجه شدم یکی از قدرتمندترین راهها برای حمایت از محیط زیست از طریق داستان و ادبیات کودک است، بهویژه داستانهایی که برای کودکان نوشته میشود. کودکان کنجکاو هستند و من معتقدم که با گنجاندن پیامهای محیط زیستی در داستانهای جذاب، میتوانیم نسلی را پرورش دهیم که به سیاره زمین اهمیت میدهد و به حفظ آن متعهد است.
- برای یک نویسنده دغدغهمند این یک انگیزه مهم است. چگونه نقد محیط زیستی را در کتابهای کودکانه خود میگنجانید و چرا فکر میکنید این کار مهم است؟
نقد محیط زیستی به معنای تحلیل ادبیات از نظر نحوه نمایش و بازنمایی طبیعت و مسائل محیط زیستی است. در کتابهای من، این مفهوم را با خلق داستانهایی به کار میبرم که در آنها طبیعت فقط یک پسزمینه نیست، بلکه شخصیتی است که دارای حقوق خودش است. محیط زیست به اعمال انسانها واکنش نشان میدهد و درسهایی را از طریق شخصیتهای درون داستانها میآموزد. برای مثال، در یکی از اولین کارهایم برای کودکان، قهرمان داستان، پیامدهای ازبین بردن دریاچه زریبار را نه تنها به عنوان یک ناظر بلکه به عنوان فردی که مستقیماً از تغییرات در محیط خود تأثیر میگیرد، تجربه میکند.
اهمیت نقد محیط زیستی در ادبیات کودکان در این است که میتواند به کودکان حس همدلی را بیاموزد، همدلی که تنها مختص به انسان نیست، بلکه برای تمام موجودات زنده است. با نمایش طبیعت به عنوان چیزی که میتوان به آن آسیب رساند و در عوض میتواند ما را تحت تأثیر قرار دهد، کودکان یاد میگیرند که همه موجودات با هم یکی هستند و با هم در ارتباطند. این کار به نوعی ایجاد حس مسئولیت و مدیریت از سنین پایین است.
- آیا میتوانید مثالی از نحوه استفاده از مضامین محیط زیستی در یکی از داستانهای خود برای انتقال پیام به کودکان بدهید؟
البته. در کتاب "کێ نەخەوتووە؟!" مضامین زیست محیطی به وضوح در آن نمایان است. این کتاب اثری بازآفرینی شده از داستان فولکلور کوردی است که در آن تمام شخصیتهای آن با طبیعت در ارتباط هستند و داستان در محیطی طبیعی خلق شده است. در دو اثر اولیه من برای کودکان، که محصول ۱۵ سالگی بنده بوده است، قهرمان داستان کتاب «ڕۆژێکم بۆ زرێبار» (یک روزم برای زریبار) به طور مستقیم برای بازگرداندن تعادل به دریاچه و آگاهسازی مردم نسبت به آنچه برای دریاچه زریبار در تلاش و در ارتباط و تعامل است. در پایان داستان، خوانندگان درک میکنند که هر عملی پیامدی دارد و این ما هستیم که باید انتخابهایی داشته باشیم که منجر به پایداری شود و نابودگر نباشد. بنده چند مجموعهای را هم از زبان انگلیسی به زبان کوردی ترجمه کرده¬ام که بخش زیادی از ملاکهایم برای انتخاب اثر برای ترجمه، میزان بازنمایی طبیعت و محیط زیست در آن آثار بوده است.
- این یک روایت جذاب است. چگونه جنبههای آموزشی داستانهای خود را با توجه به نیاز مخاطب کودک، جذاب بودن و سرگرمکننده نگهداشتن آنها برای کودکان مرتبط میکنید؟
مرتبط کردن آموزش با سرگرمی در ادبیات کودکان مقوله بسیار مهمی است. در واقع یک اثر خوب، خودبهخود آموزش دهنده و سرگرمکننده نیز هست؛ در واقع کلید این کار این است که بحثهای آموزشی را به بافت داستان پیوند بدهیم، نه اینکه آنها را به صورت یک موضوع پندآمیز و با نصایح مستقیم به مخاطب کودک ارائه بدهیم. کودکان به طور طبیعی کنجکاو هستند، بنابراین هدف این است که این کنجکاوی را جرقه زده و بگذاریم آنها از طریق تجربیاتی که در داستانها وجود دارند و فعل و انفعالاتی که توسط شخصیتها انجام میشوند، به نتیجهگیری برسند.
به عنوان مثال، به جای اینکه به کودکان بگوییم آلودگی بد است، ممکن است داستانی خلق کنیم که در آن شخصیت اصلی متوجه آلودگی در دریاچة محبوب خود میشود.
شخصیت ممکن است متوجه شود که ماهیها در حال مبارزه با مشکلاتی هستند، آب بوی متفاوتی به خود گرفته است و گیاهان اطراف دریاچه شروع به پژمرده شدن میکنند. از طریق این روایت، کودکان پیامدهای آلودگی را در سطح احساسی تجربه میکنند که بسیار تأثیرگذارتر از صرف بیان حقایق است. علاوه بر این، من بر ایجاد شخصیتهای قابل ارتباط و ماجراجوییهای هیجانانگیز که داستان را پیش میبرد تمرکز میکنم. چه یک سفر جادویی برای احیای جنگلی در حال مرگ باشد یا یک معمایی برای کشف دلیل ناپدید شدن یک رودخانه، ماجراجویی چیزی است که کودکان را درگیر نگه میدارد. درسهای محیط زیستی جریانهای زیربنایی هستند که در طول داستان جریان دارند و خوانندگان را به سمت درک عمیقتر هدایت میکنند.
- فکر میکنید نقد محیط زیستی در ادبیات کودکان چگونه بر خوانندگان جوان تأثیر میگذارد و چرا برای رشد آنها مهم است؟
نقد محیط زیستی در ادبیات کودکان نقش مهمی در شکلگیری دیدگاههای جهانبینی خوانندگان جوان دارد. با معرفی کودکان به داستانهایی که در آنها طبیعت به عنوان ارزشمند، شکننده و مرتبط با زندگی انسانی نمایش داده میشود، ما زمینه را برای نسلی ایجاد میکنیم که از نظر محیط زیستی آگاهتر و مسئولیتپذیرتر است. این داستانها به کودکان کمک میکند نسبت به همه موجودات زنده حس همدلی داشته باشند و درکی از تأثیرات اعمالشان بر محیط زیست ایجاد کنند. از نظر رشد شخصیتی، کودکانی که در سنین پایین با مضامین محیط زیستی آشنا میشوند، احتمال بیشتری دارد که این ارزشها را به بزرگسالی خود انتقال دهند.
ادبیات ابزاری قدرتمند برای القای این ارزشهاست زیرا همزمان تخیل، احساسات و عقل را درگیر میکند. وقتی کودکی درباره شخصیتی میخواند که باید برکة کوچکی را از آلودگی نجات دهد یا گونههای در حال انقراض را نجات دهد، او فقط درباره مسائل محیط زیستی یاد نمیگیرد بلکه آنها را تجربه میکند. علاوه بر این، این داستانها میتوانند به کودکان قدرت بدهند؛ زیرا نشان میدهند که آنها میتوانند تفاوتی ایجاد کنند. چه از طریق اقدامات کوچک مانند بازیافت یا ابتکارات بزرگتر مانند سازماندهی یک پاکسازی در جامعه، کودکانی که خود را در داستانهایی درباره مدیریت محیط زیست میبینند، احتمال بیشتری دارد به توانایی¬های خود در ایجاد تغییر باور داشته باشند.
- با توجه به چالشهای محیط زیستی رو به رشدی که با آنها روبرو هستیم، چه نقشی را برای ادبیات کودکان در مقابله با این مسائل میبینید؟
ادبیات کودکان قابلیت ویژهای دارد که میتواند در مرحلهای تأثیرگذار از رشد، مخاطبان خود را تحت تأثیر قرار دهد، به همین دلیل میتواند ابزاری قدرتمند در مقابله با چالشهای محیط زیستی باشد. با گنجاندن مضامین محیط زیستی در کتابهای کودکان، میتوانیم از سنین پایین آگاهی آن¬ها را افزایش دهیم و نسلی پرورش دهیم که بهتر مجهز به مقابله با این چالشها باشد. در وهلة دوم، نقش نویسندگان را در این بین خواهیم دید؛ تمرکز روی داستانسرایی بسیار مهم است. ادبیات کودکان باید ذهنهای جوان را از طریق داستانهای جذاب درگیر کند. پیام محیطزیستی باید بهطور طبیعی بخشی از روایت باشد، نه یک سخنرانی نصیحتگونه. شخصیتهایی خلق کنند که کودکان بتوانند با آنها ارتباط برقرار کنند؛ شخصیتهایی که رشد میکنند، یاد میگیرند و با چالشهایی روبرو میشوند، درست مانند خودشان. طبیعت را بهعنوان بخشی زنده و پویا از داستان در نظر بگیرید، چیزی که با شخصیتها تعامل دارد و سفرهای آنها را شکل میدهد.
نکته دیگری که باید به آن توجه کنیم، حفظ تعادل بین امید و واقعگرایی است. در حالی که ضروری است چالشهای زیستمحیطی را مطرح کنیم، به همان اندازه مهم است که حس امید و توانمندی را نیز منتقل کنیم. کودکان باید پس از خواندن داستانها احساس قدرت کنند که میتوانند تفاوتی ایجاد کنند، نه اینکه از گستردگی مشکلات احساس سرخوردگی کنند. به آنها نشان دهیم که حتی اقدامات کوچک نیز میتواند به تغییرات بزرگی منجر شود. همچنین، توصیه میکنم به دیدگاههای متنوع توجه کنید.
مسائل زیستمحیطی بر جوامع مختلف به شیوههای گوناگونی تأثیر میگذارد و لازم است این تنوع در داستانهای کودکانه منعکس شود. با معرفی شخصیتهایی از فرهنگهای مختلف، میتوانیم نشان دهیم که حفاظت از محیطزیست یک نگرانی جهانی است که فراتر از مرزهای فرهنگی و جغرافیایی است. نوشتن درباره مسائل زیستمحیطی گاهی ممکن است دشوار به نظر برسد، بهویژه زمانی که تلاش میکنید موضوعات پیچیده را برای مخاطبان جوان ساده کنید. اما به یاد داشته باشید، داستانهایی که خلق میکنید، میتوانند الهام بخش نسل بعدی را برای داشتن آگاهی زیستمحیطی باشند. تلاشی که در نوشتن این داستانها به کار گرفته می¬شود، میتواند تأثیری ماندگار بر نحوه درک و تعامل کودکان با جهان اطرافشان داشته باشد.
- از اینکه وقتتان را با ما به اشتراک گذاشتید، بسیار سپاسگزاریم. مشخص است که تعهد شما در ادغام مضامین زیستمحیطی در ادبیات کودکان تأثیر بسزایی دارد. منتظریم که آثار بیشتری از شما ببینیم و تأثیر آنها را بر خوانندگان جوان مشاهده کنیم.
از اینکه چنین فرصتی را به بنده بخشیدید تا درباره این موضوع مهم صحبت کنیم، سپاسگزارم. بنده معتقدم با هم میتوانیم از نقش ادبیات و قدرت داستانسرایی برای پرورش نسلی استفاده کنیم که ارزشها و حفاظت از سیاره ما را در اولویت قرار میدهند. به امید جامعهای سبز و پویا.
نظر شما