سه‌شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۵
فلسفه درمانی به چاپ دوم رسید

خوزستان- کتاب «فلسفه درمانی» اثر سعید ناشید، نویسنده مغربی، توسط محمد حزبائی‌زاده مترجم خوزستانی به چاپ دوم رسید.

محمد حزبائی‌زاده در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اهواز، با بیان اینکه کتاب فلسفه درمانی در مدت کوتاهی به چاپ دوم رسید، اظهار کرد: این کتاب در ۱۵۰ صفحه توسط نشر ثالث منتشر شده است.

حزبائی‌زاده با بیان اینکه کتاب فلسفه درمانی نگاهی متفاوت به فلسفه دارد، عنوان کرد: این کتاب درمانی در حقیقت نگاه متفاوت به فلسفه و مسائل زندگی دارد و شاید اولین سوالش این باشد که ما هنوز به فلسفه نیاز داریم؟ مقدمه مفصل جواب می‌دهد بله ما به فلسفه نیاز داریم زیرا فلسفه می‌تواند خیلی از دردهای انسان را درمان کند.

حزبائی‌زاده با توضیح اینکه نویسنده چهره دانشگاهی ندارد اما تاکنون کتاب‌های زیادی در پرونده کاری خود به ثبت رسانیده است، عنوان کرد: هر چند نویسنده دانشگاهی نیست اما محقق و اندیشمند مغربی است که کتاب‌های زیادی نوشته و به میراث اسلامی و فکری نگاهی دارد و همچنین کتابی در مورد قرآن نوشته است.

وی علت انتخاب ترجمه این کتاب را مختصر بودن کتاب و نگاه متفاوت نویسنده به فلسفه دانست و افزود: به این دلیل کتاب فلسفه درمانی را انتخاب کردم چون کتاب مختصر است و هم می‌تواند نگاهی متفاوت در مورد برخی از مسائل چون: بیماری، پیری، جاودانگی، عشق، مرگ زندگی از زبان فیلسوفان مختلف به مخاطب دهد و در نهایت به یک جواب کوتاه و قانع کننده می‌رسد.

نویسنده «بانوان ماه» با اشاره به مقدمه کتاب فلسفه درمانی گفت: این کتاب تلاشی است برای دفاع از نقش فلسفه در ساختن زندگی، اگرچه فلسفه نیازی به کسی ندارد تا از آن دفاع کند. ما نیاز داریم تا اهمیتش را در زندگی روشن کنیم تا بتواند نقش فراموش شده‌اش را ایفا کند، نقشی زنده‌تر و کار فلسفه این است که ما را قادر به زندگی سازد.

وی ادامه داد: نقشی که امروز در دوره انسان پس از ادیان به آن نیاز داریم؛ انسانی است که بی‌شک نیازهای روحی دارد، اما ادیان موروثی نمی‌توانند به آن پاسخ دهند. دوستانی داریم که از فجایع روزگار و مصیبت‌های زمانه رنج می‌کشند، یکی در لهیب آتش دردی کشنده در شرایط بشری بسیار بی‌رحمانه می‌سوزد، یکی با دردهای ورشکستگی، یأس و بی یاوری رو به‌رو است، یکی از دوزخ خشونتی وحشی، خسته و نفس بریده بیرون جسته و برای ماندن جان می‌کند، یکی می‌بیند بلایای روزگار آمال و آرزوهایش را بر باد می‌دهد و پا به سن گذاشته و یکی هم بی هیچ پایانی در بستر مرگ افتاده… آیا فلسفه چیزی برای گفتن به اینان دارد؟ پاسخ آری است و این همان چیزی است که تلاش می‌کنم ثابت کنم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها