به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «من فلوجه را به یاد میآورم» رمانی تلخ و تکاندهنده دربارۀ حافظه، هویت و آسیبهای نسلی است. شاید این کتاب اثری شخصی به نظر برسد، اما به دلیل اینکه در جهان امروز مسئلۀ پناهجویان و جنگ جدی شده، طیف وسیع از مخاطبان میتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
فرات العانی متولد ۵ دسامبر ۱۹۸۰ در پاریس و عراقیتبار است. او از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۸ خبرنگار نشریاتی همچون لاکروئا و لو پوئان در عراق بود و در بازگشت به فرانسه به ساخت مستندهایی در مورد عراق در زمان اشغالگری ایالات متحده و نیز در مورد مصر و الجزایر پرداخت.
در معرفی کتاب آمده است؛ «سال ۱۹۹۵، سال سیاه محاصرهٔ اقتصادی بود، کشور تغییر کرده بود. من و مادرم و خواهرم واقعیت تحریم را آنجا کشف کردیم. فرودگاه ویران شده بود و پروازهای بینالمللی لغو شده بودند. ما مسیر را از کشور همسایه، اردن، ادامه دادیم. دوازده ساعت با اتومبیل از میان بیابانها گذشتیم…تحریم عراقیها را از پا میافکند. کاهش چشمگیر ارزش دینار عراق قیمتها را چهل برابر افزایش داده بود. ردایی سربی روی کشور افتاده بود. بغداد رنج میکشید. فلوجه خفه میشد. همه گرسنه بودند. همه خشمگین بودند.»
فرات العانی، نویسندۀ اثر، دربارۀ مردی مینویسد که فرزند پناهندهای سیاسی است و میکوشد از خلال تکهپارههای حافظۀ روبهزوالِ پدرش، خودش را دوباره کشف کند؛ خودش را، مفهوم سرزمین و بوم را، احساس تعلق را. قهرمان تلاش میکند گذشتهای را کشف کند که پدرِ روبهمرگش مخفی نگه داشته و کمکم فراموش کرده است. او میخواهد تصویری قدرتمند و لایهلایه از عراق را نقاشی کند، عراقِ دهۀ ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۰ را.
رامی (پدر) وقتی که جوان بود در اوایل دهۀ ۱۹۷۰، از خانهاش فرار کرد تا از دیکتاتوری صدام حسین گریخته باشد. او در فرانسه، زندگی جدیدی برای خود و خانوادهاش ساخت و سخت تلاش کرد تا یک مهاجر موفق شود. او با اکراه و مقاومت از آن سالهای گذشته صحبت میکند، و پسرش فرات، آن را مانند دیواری بین او و پدر احساس میکند. هنگامیکه رامیِ سالخورده با سرطان کشنده در بیمارستان بستری میشود، فرآت اخرین فرصت خود را برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد این مرد مرموز و هویت خود مییابد.
درگیریهای خشونتآمیز در فلوجه از زمانی که به پایگاهی برای حزب بعث حسین تبدیل شد، آوارگی و حرمان و هراس برای ساکنانش به بار آورد. اقدامات شجاعانۀ گروه مقاومت و همچنین وفاداری پیچیدۀ عراقیهای چپ را که علیه جنبش ناسیونالیستی عرب وحشیانه میجنگند، از دیگر مواردی است که رامی بهسختی تن به یادآوریشان میدهد.
و در نهایت، جایی که فراموشی رامی تبعید او را پاک کرده است، فرات بهدنبال پر کردن شکافهاست، با تکیه بر خاطرات دوران در سال ۲۰۲۳ با انتشار من فلوجه را به یاد میآورم، نام فرات العانی بیش از پیش بر سر زبانها افتاد و نشان داد که چه نویسنده قابلی است.
تغییر بین گذشته و حال، از درونمایههای اصلی من فلوجه را به یاد میآورم است. این رفتوآمدها و مقایسهها و خطکشیها باعث شده این رمان تأثیری شگرف بر خواننده بگذارد. رامی میکوشد سرزمین ویرانشدۀ خویش را پیش از ویرانی به یاد بیاورد. یا بهتر بگوییم: او میخواهد بعد از ویرانی را فراموش کند.
بخشی از افتخارات من فلوجه را به یاد میآورم عبارتند از؛ برندۀ جایزۀ سنگور ۲۰۲۳، برندۀ جایزۀ ادبیات عرب ۲۰۲۳، برندۀ جایزۀ آمِریگو وسپوچی ۲۰۲۳، برندۀ جایزۀ رمان ورسیون فمینا ۲۰۲۳، نامزد نهایی جایزۀ مارسل پانیول ۲۰۲۳، نامزد نهایی جایزۀ گنکورِ رمان اول ۲۰۲۳
گرچه من فلوجه را به یاد میآورم با بیانی شاعرانه به زندگی سیاسی رامی احمد و چند دوره تاریخی مهم عراق میپردازد، اما این اثر بیش از آنکه سیاستزده باشد، اثری انسانی است. در این رمان تکاندهنده نویسنده از نگاه فرزندی به پدرش مینگرد که درگیر بحران حافظه، بحران هویت و مسئلۀ ترومای نسلی در کشوری غریب است.
همانطور که راوی ماجرا و سرزمین فرات و پدرش را دوباره کشف میکند، خواننده نیز در این تجربه با او همراه میشود تا تاریخ شخصی را با حقیقت عینی آشتی دهد. عراق فرات العانی فقط یک کشور نیست؛ مثل هم مهاجر و پناهجوی دیگری سرزمینی که از آن رانده شدهاند، تبدیل میشود به خانهای که انسان در آرزوی بازگشتِ به آن است.
اولین رمان فرات العانی سفری شعرگونه برای به خاطر سپردن است، سفر پسری برای نجات خاطرات محوشدۀ پدری که دچار فراموشی شده. پسر تکههای گذشتهای را کنار هم میگذارد که بسیار شخصی و باارزش است؛ آنقدر که نمیشود و نباید فراموش شود.
این رمان به نویسندگی فرات العانی، باترجمه ابوالفضل اللهدادی توسط نشر افق در ۲۳۲ صفحه و به قیمت ۲۴۰ هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما