ابوالفضل رجبی مؤلف کتاب «در کیش غمزه – تغزّلهای ظهیر فاریابی» در گفت وگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اراک ضمن بیان اینکه حاصل کار ظهیر فاریابی هرگز به مدح و ثنا منحصر نیست گفت: ذهن ساده ساز و کوتاه نگر اهل ادب، این سراینده سترگ را تماماً در قامت مجیزگویی مزد بگیر و قلم به مزد میبینند و میشناسند (برای نمونه بنگرید به حافظ اندیشه، صفحه ۴۵).
وی افزود: کتاب «در کیش غمزه_ تغزّل های ظهیر فاریابی» شامل تغزّلها و برخی از غزلهای ظهیر فاریابی و نیز غزلهایی است که در برخی نسخ به او منسوبند. پیشتر درباره مفهوم تغزّل و جایگاه آن در دیوان ظهیر سخن گفتم. در حقیقت راه مصالحهای که با جامعه ادبی ایرانی سراغ دارم، ذکر همین مقاطع از شعر او و تأکید بر آنهاست. زیرا با کنار گذاشتن بخشهایی از قصاید که مدح آمیزند، مقصود اهالی ادب فراهم خواهد آمد و شاعر ما تاوان خطای اخلاقی خویش را خواهد داد. به گمانم در عین حال ما و شما و دیگر آحاد جمعیت ایرانی میتوانیم از زیباییها و ظرایف این سخنور صاحب نبوغ حظ ببریم و ذوق از یاد رفته خویش را به مرور بازیابیم.
ذکر غزلهای منسوب ظهیر نیز غایتی جز این ندارد. شاید لحن و واژگان این غزلها با قصاید ظهیر همخوانی چندانی نداشته باشد. اما حضور این دُرهای دلانگیز در مجموعه حاضر، برای ذهن و ذوق (چندان) شعر ندیده ی ایرانیان غنیمت است و ایشان را با گنجینه ی گرامیِ گذشتگانش آشنا میکند و آشتی میدهد.
رجبی در بخش دیگر این گفت وگو در مورد دو اثر دیگرش به نامهای «موکب سلطان گل» و «قدع زرنگار» که به زودی راهی بازار کتاب خواهد شد گفت: موکب سلطان گل، گلچینی از غزلیات اوحدی مراغه ای است که همین روزها در نشر «استعاره»، با شمارگان ۳۰۰ نسخه انتشار خواهد یافت. و «قدح زرنگار»، گلچینی از غزلیات کاتبی نیشابوری است که آن هم در نشر «استعاره» و با شمارگان ۳۰۰ نسخه منتشر خواهد شد.
یادداشت پشت جلد «موکب سلطان گل»:
«اوحدی مراغهای در زمرۀ شاعران «درجه اوّل» است که بسیاری از حوزههای علم و فرهنگ و معرفت بشری را به خوبی میشناسد و در دیوانش بازتاب میدهد. امّا این دانستهها و مفاهیم مربوط به آنها در خدمت شعرند. یعنی نباید کار اوحدی را دانشنامهای بیروح و رنگ یا اظهار فضلی استادانه تصوّر کنیم. او دست کم تا آنجا که با دیوانش سر و کار داریم بیش و پیش از هر چیز شاعر است. پس برای آنکه شکوه شعری اوحدی را دریابیم، باید از فروکاستنش به فیالمثل عالِمی اهلِ تصوّف بپرهیزیم. اوحدی فراتر از چارچوبهای اینچنینی است. با رسیدن به این آگاهی، شعر اوحدی همچون شعر و نه صرفاً رسانهای برای معرفت جلوه خواهد کرد. در نتیجه شاید دیگر به خطا، اوحدی را شاعری «درجه سوم» نپنداریم. مجموعۀ حاضر تلاشی است برای پرهیز از همین خطای پژوهشگران امروزی و فهم و افشای عظمت اوحدی.»
یادداشت پشت جل «قدح زرنگار»:
«قاطبۀ اهل ادب در ایران امروز، قرون نهم و دهم هجری را دوران رکود و جمود شعر و گاه آغازی بر انحطاط آن دانستهاند! از تلخیِ تبعات این تصوّر، هرچه بگویم کم است. به دید ایشان، در دوران مذکور، شاعرانی بیشمار میزیستهاند، امّا همگی اخترکانی نیمسوز و نامانا بودهاند. قدح زرنگار را نوشتهام تا بُطلان دعوی این قوم روشن شود و خوانندۀ فارسی زبان از شعر حقیقی حظ برد. کاتبی نیشابوری یا تُرشیزی، یکی از چندین ستارۀ پرفروغ و فروزندهای است که در این دو قرن سر برآوردهاند. عمری باشد، ستارگان دیگر را نیز برخواهم کشید.»
تعداد صفحات «موکب سلطان گل» ۳۱۰
تعداد صفحات «قدح زرنگار» ۱۴۹ است.
نظر شما