شنبه ۴ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۰:۱۰
«زیر نور موضعی»؛ ورود به چالشی بزرگ/ نمایشنامه‌های ایرانی به اندازه کافی تبلیغ نمی‌شوند

ایوب آقاخانی نویسنده کتاب «زیر نور موضعی» گفت: گردآوری این کتاب، چالش بزرگی برای من بود. شاید بسیاری از همکاران من، تمایلی نداشته باشند که آثار دوران دانشجویی‌شان را دوباره منتشر کنند، چون کارهای آن دوران معمولاً پخته نیستند اما من می‌خواستم روند رشد و تحول قلمم برای مخاطب قابل مشاهده باشد.

سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - نازنین فاطمه سامنی: کتاب «زیر نور موضعی» نوشته ایوب آقاخانی، نامزد چهل‌ودومین دوره‌ی جایزه کتاب سال شده است. به همین بهانه، گفت‌وگویی با ایوب آقاخانی انجام داده‌ایم تا درباره‌ی این اثر، اهمیت چاپ نمایشنامه در ایران، چالش‌های نمایشنامه‌نویسی و جایگاه آن در میان مخاطبان امروز صحبت کنیم.

- کتاب شما نامزد جایزه کتاب سال شده، چه احساسی داشتید وقتی این خبر را شنیدید؟

راستش یک دوست این خبر را به من داد و برای خودم هم جالب بود. من تا به حال هیچ‌وقت کتاب‌هایم را برای این جایزه ارائه نداده بودم. معمولاً ناشر باید اقدام کند و من هیچ‌وقت پیگیر این موضوع نبودم. شاید ناشران قبلاً هم اقدام کرده‌اند ولی نتیجه‌ای نگرفته‌اند. در واقع این‌بار، خودم هم مثل مخاطبان عام از این اتفاق باخبر شدم و طبیعتاً خوشحالم. این مجموعه شامل کل نمایشنامه‌های من است، نه فقط یک اثر. اگر تنها یک نمایشنامه از میان آثارم انتخاب می‌شد، ممکن بود این سؤال برایم پیش بیاید که چرا فقط همین نمایشنامه و نه بقیه؟ اما حالا که کل مجموعه مورد توجه قرار گرفته، احساس می‌کنم کارنامه سی‌ساله من در عرصه نمایشنامه‌نویسی مورد قضاوت قرار گرفته است. این برایم بسیار ارزشمند است، چون ترکیبی از کارهای جوانی‌ام تا آثار پخته‌ترم را دربر می‌گیرد.

«زیر نور موضعی» ورود به چالشی بزرگ/ نمایشنامه‌های ایرانی به اندازه کافی تبلیغ نمی‌شوند

- این مجموعه چه بازه زمانی از کارهای شما را شامل می‌شود؟

این مجموعه نمایشنامه‌هایی از دهه ۷۰ تا اواخر دهه ۹۰ را شامل می‌شود، یعنی حدود ۲۹ سال از فعالیت حرفه‌ای من را در بر می‌گیرد. در این مجموعه، هم نمایشنامه‌هایی که در دوران جوانی نوشته‌ام هست و هم کارهایی که در دوران پختگی به آن‌ها پرداخته‌ام. این گستردگی زمانی باعث شده که هر کسی که مجموعه را می‌خواند، تصویری کامل از مسیر هنری و فکری من داشته باشد.

- چرا تصمیم گرفتید نمایشنامه‌هایتان را در قالب یک مجموعه منتشر کنید؟

از اواخر دهه ۷۰ که شروع به نوشتن نمایشنامه کردم، ناشران مختلفی آثارم را منتشر کرده‌اند. اما از نظر کیفیت چاپ و نحوه ارائه، همیشه رضایت کامل نداشتم. برخی از مهم‌ترین نمایشنامه‌هایم مثل «روزهای زرد»، «زمین مقدس» که با بازی مرحوم داوود رشیدی و هما روستا اجرا شد، یا «ماه ومه» که از رستم و سهراب الهام گرفته بود، چاپ مناسبی نداشتند. آن زمان من تازه‌کار بودم و حق با ناشران بود که روی کارهای من سرمایه‌گذاری زیادی نکنند. اما همیشه حسرت داشتم که روزی نمایشنامه‌هایم را در یک قالب شایسته و درخور منتشر کنم.

- چرا برای شما مهم بود که مجموعه نمایشنامه‌هایتان را تحت عنوان یک اثر ببینید؟

این نمایشنامه‌ها برای من ارزش و منزلت خاصی دارند. هرچند برخی از آن‌ها سال‌ها پیش نوشته شده‌اند، اما هنوز هم وقتی آن‌ها را می‌خوانم، از نوع پردازش داستانی «زمین مقدس»، از سبک ادبی «ماه ومه» و از شخصیت‌پردازی «روزهای زرد» به وجد می‌آیم. احساس می‌کنم که در آن سن و سال توانسته‌ام به قله‌هایی برسم که برایم ارزشمند هستند اما متأسفانه تا قبل از انتشار این مجموعه، امکان مرور آن‌ها وجود نداشت. دانشجویان من، که امروز در کلاس‌های من حاضر می‌شوند، اگر بخواهند روند تکوین قلم من را بسنجند و بفهمند آیا ارزش دارد به صحبت‌های معلمشان گوش کنند یا نه، باید به آثارم دسترسی داشته باشند. این مجموعه امکان این مرور را فراهم کرده است.

- چه اتفاقی باعث شد که احساس کنید زمان مناسبی برای چاپ این مجموعه است؟

بعد از دوران کرونا، متوجه شدم که هر روز می‌تواند آخرین روز باشد. این تفکر، تغییرات زیادی در دیدگاهم ایجاد کرد. یکی از آن‌ها این بود که نباید رویای چاپ مجموعه‌ای از نمایشنامه‌هایم را به آینده‌ای نامعلوم موکول کنم. احساس کردم وقت آن رسیده که این آثار، که همیشه دوست داشتم در دسترس مخاطبان باشند، در قالب یک مجموعه ارائه شوند.

- در مسیر چاپ این مجموعه، چه کسی نقش کلیدی داشت؟

این تصمیم جدا از اراده من، نیاز به همراهی یک ناشر داشت. خوشبختانه انتشارات کتاب میردشتی که تصمیم داشت بخش ادبیات نمایشی خود را گسترش دهد، به من پیشنهاد همکاری داد. آقای میردشتی، مدیر این انتشارات، جلسه‌ای با من گذاشت و گفت که مایل است نشر ادبیات نمایشی را با اثری از من آغاز کند. همان‌جا من پیشنهاد کردم که مجموعه‌ای از نمایشنامه‌هایم را به تفکیک دهه منتشر کنیم. خوشبختانه او استقبال کرد و بهترین نیروهای خود را به کار گرفت تا این کتاب دقیقاً به همان شکلی که می‌خواستم منتشر شود. از این بابت بسیار قدردان نگاه فرهنگی و درایت او هستم.

- چرا تصمیم گرفتید نمایشنامه‌های دوره دانشجویی خود را هم در این مجموعه بگنجانید؟

راستش؛ این کار، چالش بزرگی برای من بود. شاید بسیاری از همکاران من، تمایلی نداشته باشند که آثار دوران دانشجویی‌شان را دوباره منتشر کنند، چون کارهای آن دوران معمولاً پخته نیستند اما من می‌خواستم روند رشد و تحول قلمم برای مخاطب قابل مشاهده باشد. در نهایت این ریسک را پذیرفتم و تصمیم گرفتم که نمایشنامه‌های دهه ۷۰ را همان‌گونه که بودند و بدون بازنویسی منتشر کنم.این یعنی مخاطب می‌تواند ببیند که من در سال ۷۲ چطور می‌نوشتم و در سال ۹۵ چگونه. البته برخی از این نمایشنامه‌ها در فهرست کتاب با علامت ستاره مشخص شده‌اند، به این معنا که اجازه اجرا ندارند.

- چرا نمایشنامه‌های اولیه خود را ویرایش نکردید تا با سبک امروزی‌تان هماهنگ شوند؟

من می‌توانستم نمایشنامه‌های اولیه‌ام را بازنویسی کنم تا به سبک امروزیم نزدیک شوند، اما این کار باعث می‌شد امکان مقایسه و ارزیابی روند پیشرفت قلمم از بین برود. استادانم مثل بهرام بیضایی و اکبر رادی مجموعه‌هایی از آثارشان را منتشر کرده بودند که نشان‌دهنده سیر نویسندگی آن‌ها بود. من هم دوست داشتم چنین کاری انجام دهم، اما با این تفاوت که هیچ تغییری در آثار اولیه‌ام ندهم. در مقدمه کتاب‌های مجموعه، توضیح داده‌ام که می‌دانم این کار پرریسک است، اما ترجیح دادم خودم را در معرض قضاوت بگذارم و اجازه دهم که خوانندگان روند تکامل قلمم را ببینند.

- چرا اجازه اجرای برخی نمایشنامه‌های قدیمی خود را نمی‌دهید؟

برخی از نمایشنامه‌های دهه ۷۰ من، مثل «دریا و دایره»، به شیوه‌ای نوشته شده‌اند که دیگر مورد قبول امروز من نیست. مثلاً در آن زمان من به سجع، واژه‌آرایی و آهنگ خاصی در دیالوگ‌ها اعتقاد داشتم که امروز دیگر آن سبک را نمی‌پسندم. اگر این نمایشنامه‌ها اجرا شوند، مخاطب تصور می‌کند که این سبک نوشتن همچنان انتخاب من است، در حالی که این فقط بخشی از مسیر تکاملی قلم من بوده است. وقتی نمایشنامه‌ها خوانده شوند، تاریخ نگارش آن‌ها مشخص است و مخاطب می‌داند که این اثر متعلق به سال ۷۴ است، اما اجرای آن، این فاصله زمانی را محو می‌کند.

- چرا مجموعه نمایشنامه‌های خود را به تفکیک دهه منتشر کردید؟

این تصمیم برای این بود که مخاطب بتواند روند رشد و تغییر قلم من را ببیند. هر جلد مربوط به یکی از دهه‌های ۷۰ تا ۹۰ است.

این روش باعث می‌شود که خواننده بتواند مسیر تکاپوی من را در سبک‌ها و فضاهای مختلف مشاهده کند. بسیاری از نویسندگان در یک ژانر یا سبک خاص باقی می‌مانند، اما من تلاش کرده‌ام که در فضای تاریخی، رئالیسم اجتماعی، ابزورد، کمدی و حتی نمایشنامه‌های کودک قلم بزنم. این مجموعه تصویری واقعی‌تر از یک نویسنده حرفه‌ای ارائه می‌دهد.

- چرا برخی از نمایشنامه‌نویسان تمایلی به انتشار مکتوب آثارشان ندارند؟

در فضای تئاتر، بسیاری از نمایشنامه‌ها تنها از طریق اجرا دیده می‌شوند و بعضی از هنرمندان اعتقاد دارند که ارزش یک نمایشنامه در اجرای آن است، نه در مکتوب شدن. به همین دلیل، بیشتر نمایشنامه‌های منتشرشده در کشور ما، ترجمه آثار خارجی هستند. اما من معتقدم که یک نمایشنامه علاوه بر اجرا، باید در قالب کتاب نیز منتشر شود تا به عنوان بخشی از تاریخ ادبیات نمایشی کشور ثبت شود و دانشجویان بتوانند آن را مطالعه و تحلیل کنند.

- تأثیر جایزه کتاب سال بر ارتقا سطح کیفی نمایشنامه‌نویسی چیست؟

نمایشنامه به‌عنوان یک شاخه از ادبیات دراماتیک، نسبت به دیگر گونه‌های ادبی مظلوم‌تر است. اجراهای تئاتری توجه بیشتری را جلب می‌کنند، در حالی که نمایشنامه‌های مکتوب کمتر جدی گرفته می‌شوند. در این میان، سینما به‌دلیل ماندگاری فیلم‌ها در تاریخ، نسبت به تئاتر کم‌تر در معرض فراموشی قرار می‌گیرد. اما نمایش‌های صحنه‌ای، پس از اجرا، اگر در قالب کتاب ثبت نشوند، ممکن است از یاد بروند.

وجود جایزه‌ای مانند جایزه کتاب سال در بخش نمایشنامه، به مکتوب شدن نمایشنامه‌ها اعتبار می‌بخشد و باعث می‌شود که این بخش جدی‌تر گرفته شود. این جایزه می‌تواند نمایشنامه‌نویسان را به انتشار آثارشان تشویق کند و باعث شود که دانشجویان و پژوهشگران تئاتر به نمایشنامه‌های داخلی بیش از پیش توجه کنند.

- چرا چاپ نمایشنامه ضروری‌تر از فیلمنامه است؟

در سینما، فیلم‌ها ماندگار می‌شوند و امکان بازبینی دارند. مثلاً اگر بخواهیم تأثیر «باشو، غریبه کوچک» را بررسی کنیم، می‌توانیم آن را دوباره ببینیم. اما تئاتر فقط تا زمانی که روی صحنه است، وجود دارد. پس از آن، تنها چیزی که باقی می‌ماند، خاطرات اجراست که ممکن است دچار تحریف یا فراموشی شود. چاپ نمایشنامه‌ها تنها راهی است که می‌توان تاریخ تئاتر را حفظ کرد. بدون آن، مسیر رشد و تحول این هنر نامشخص می‌ماند.

دانشجویان امروز، متولدین دهه ۸۰ و ۹۰ هستند و اجراهای مهم دهه ۷۰ را ندیده‌اند. بسیاری از تئاترهای تأثیرگذار آن دوره فیلم‌برداری نشده‌اند یا اگر هم شده باشند، نسخه‌های بی‌کیفیتی از آن‌ها موجود است. وقتی نمایشنامه مکتوب باشد، نسل‌های بعدی می‌توانند آن را اجرا کنند، تحلیل کنند و بفهمند که تئاتر ایران از چه مسیرهایی عبور کرده است. این کار به نوعی باعث انتقال تجربیات نسل‌های قبلی به نسل‌های جدید می‌شود.

- چرا دانشجوها بیشتر سراغ نمایشنامه‌های خارجی می‌روند؟

یکی از دلایلش این است که آثار خارجی تضمین‌شده‌اند؛ یعنی قبلاً در جشنواره‌ها و محافل بین‌المللی موفق بوده‌اند و احتمالاً استانداردهای دراماتیک را رعایت کرده‌اند.

از طرفی، نمایشنامه‌های ایرانی به اندازه کافی منتشر و تبلیغ نمی‌شوند. وقتی دانشجو در کتابخانه دانشگاه یا کتاب‌فروشی، نمایشنامه‌های ایرانی را کمتر می‌بیند، طبیعی است که به سراغ آثار خارجی برود.

- چه راهکارهایی برای تقویت جایگاه نمایشنامه در ایران وجود دارد؟

یکی از راهکارها، تبلیغ بیشتر نمایشنامه‌های ایرانی توسط رسانه‌ها و محافل ادبی باید به معرفی و نقد نمایشنامه‌های داخلی بیشتر بپردازند. راهکار دوم؛ حمایت از ناشران است که نمایشنامه‌های ایرانی را در تیراژ مناسب چاپ کنند.

ایجاد رویدادهای نمایشنامه‌خوانی از دیگر راهکارهای تقویت این جایگاه است. برگزاری جلسات نمایشنامه‌خوانی در دانشگاه‌ها و سالن‌های تئاتر می‌تواند به معرفی این آثار کمک کند. در آخر هم، نمایشنامه‌های کودک باید مورد توجه قرار بگیرند. نویسندگان باید ترغیب شوند که برای کودکان هم نمایشنامه بنویسند تا نسل جدید از سنین پایین‌تر با این هنر آشنا شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین