گفتگو با محمدرضا کریمی صارمی معاون تولید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در خصوص مقوله اقتباس
- لطفاً خودتان را معرفی کنید؟
من محمدرضا کریمی صارمی معاون تولید کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستم. در واقع معاونت تولید شامل اداره کل سینمایی، اداره کل انتشارات، اداره کل سرگرمیها با زیر مجموعههایشان است که هر کدام چند تا زیر مجموعه دارد. فعلاً همچنان مدیر سینمایی هم حساب میشوم و نزدیک به بیش از ۳۰ سال است که در این حوزه کار میکنم.
- ما امسال در جشنواره فیلم فجر فیلم «زیبا صدایم کن» را که اقتباس از روی کتاب آقای فرهاد حسنزاده است داشتیم. برای ما توضیح میدهید روند کار اقتباس در کانون چگونه است؟
اول در مورد فیلم «زیبا صدایم کن» توضیح بدهم این کار برمیگردد به ۴ سال پیش یعنی قبل از کرونا، من درحال مرور برروی رمانهای نوجوان کانون بودم. همین جا بگویم که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بیش از ۱۰۰ عنوان رمان نوجوان دارد و من داشتم مروری به رمانهای نوجوان میکردم دو تا کتاب روی میزم بود. یکی «پریانه های لیاسند ماریس» خانم طاهره ایبد و یکی کتاب «زیبا صدایم کن» همان موقع آقای رسول صدرعاملی درکانون بودند و من این کتاب را به ایشان هدیه دادم چون این کتاب خیلی نزدیک به سینمای آقای صدر عاملی بود. آقای صدرعاملی در مدت ۴۸ ساعت کتاب را خواندند و به من زنگ زدند و گفتند این کتاب خوبی است و من این کتاب را به صورت فیلم میسازم.
- از دیدگاه شما اقتباس در سینمای ایران چه جایگاهی دارد؟ یا به عبارت بهتر چرا اقتباس در سینمای ایران مغفول مانده است؟
اگر در حوزه اقتباس کمی به عقبتر برگردیم به این نکته برمیخوریم که متاسفانه چون نسل های اول و دوم سینمای ایران سینما را به صورت تجربی یاد گرفته بودند خیلی اصول ارتباطات را در سینما بلد نبودند و از حقوق همدیگر هم اطلاعات کافی نداشتند بنابراین فیلمسازها خیلی علاقهای به اقتباس نداشتند و بیشتر دوست داشتند آثاری که خودشان مینوشتند را تولید کنند.
کم کم در سینما شاهکارهای ادبی جهان در این ۱۰۰ سال گذشته به صورت فیلم تولید شد و فیلمهای اقتباسی جزو پرفروشترین فیلمهای جهان شدند در نتیجه ترس از نفروختن فیلمهایی که قبلاً رمانشان منتشر شده بود از بین رفت. بنابراین در سینمای ایران هم کمکم اقتباس شکل گرفت.
ما در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مجموعه رمانهای خوبی داریم. بعضی از سازندگان فیلم منابع مکتوب را خیلی خوب پیدا میکنند ولی بعضی دیگر ممکن است نتوانند این منابع را پیدا کنند شاید این عدم دسترسی مناسب به منابع هم یکی از دلایل مغفول ماندن اقتباس در سینمای ایران است.
- آیا اقتباس سینمایی تاثیری بر روی فروش کتاب هم دارد؟ مثلاً در مورد کتاب «زیبا صدایم کن» آیا تغییری در فروش کتاب بعد از نمایش فیلم ایجاد شده است؟
بله، در این مورد ما فیلم «باغ کیانوش» ساخته رضا کشاورز را داریم که در زمان تحویل فیلمنامه این فیلم کتاب آن در کانون جزو پرفروشترینها بود و به چاپ ششم رسیده بود حالا اگر بخواهیم از تاثیر اقتباس سینمایی بر فروش کتاب بگوییم در مورد همین فیلم بعد از نمایش فیلم در جشنواره فیلم فجر کتاب آقای علیاصغر عزتیپاک به چاپ سی و سوم رسیده است. در طول ۶ ماه گذشته یک کتاب ۲۷ بار تجدید چاپ شده است و این قدرت سینما و قدرت اقتباس است. یعنی اگر تمام هدف اصلی کانون ایجاد سیر مطالعاتی برای کودکان و نوجوانان باشد یعنی اگر بخواهیم بچههایمان را به مطالعه کردن عادت بدهیم و آنها با کتاب دوست باشند یکی از ابزار بسیار قدرتمند برای این هدف امروز سینما است. ما در این فیلم و کتاب شاهد این تاثیرگذاری بودیم و در فیلم بعدی و کتاب بعدی هم این تاثیر را در آینده خواهیم دید.
-کتاب بعدی که برای اقتباس سینمایی در نظر دارید چیست؟ در چه مرحلهای از اقتباس قرار دارد؟
کتاب بعدی و یا فیلم آیندهمان کتاب «هستی» اثر فرهاد حسنزاده است. تعداد زیادی از فیلمنامهنویسان علاقهمندند که نگارش این فیلمنامه اقتباسی را انجام دهند که ما کتاب را در اختیار آنها قرار دادیم و این کتاب در مرحله نگارش فیلمنامه است. ۵ گروه شروع به نگارش این فیلمنامه کردهاند تا این لحظه نسخه مناسبی از فیلمنامه که درچارچوب اهداف کانون باشد ارائه نشدهاست و در این مورد فیلمنامهای به تصویب نرسیدهاست. البته قبلاً نسخهای از این فیلمنامه در جشنواره مقاومت و در جشنواره کودک اصفهان ارائه شده بود و جایزه هم برده بود اما فعلاً آن نسخه هنوز تایید نشده و نویسنده در حال بازنویسی آن نسخه است.ما از سال ۱۳۷۳ که اقتباس را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان جدی گرفتیم فعالیتمان را محدود به یک نویسنده نکردیم چون امکان دارد نسخه یک نویسنده مورد تایید قرار نگیرد در نتیجه گاهی چند نفر در حال اقتباس از روی یک کتاب هستند تا به بهترین نسخه برسیم. این نسخه را شورای عالی سینمایی کانون متشکل از ۵ تا ۶ نفر تصویب میکنند.
- اگر کسی بخواهد از آثار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان اقتباس کند، چه اقداماتی باید انجام دهد؟
ابتدا لازم است که فیلمنامهنویس یا فیلمساز به کتابخانه تخصصی کودک ما که نامش کتابخانه مرجع است مراجعه کند. اینجا در کتابخانه مرجع فضایی فراهم شده تا افراد بتوانند به مطالعه آثار بپردازند. حتی اگر عضو کتابخانه هم نباشند، ما تسهیلاتی فراهم میکنیم تا بتوانند از منابع استفاده کنند. برای مثال، نامهای صادر میکنیم که نشان دهد این فرد فیلمنامهنویس یا فیلمساز است و قصد مطالعه دارد، تا بتواند به عضویت کتابخانه دربیاید و از امکانات آن بهره ببرد.
- فرآیند انتخاب و بررسی کتابها به چه شکل انجام میشود؟
فیلمنامهنویسان میتوانند از میان حدود ۳۰۰۰ عنوان کتاب کانون، اثری را برای اقتباس انتخاب کنند. ممکن است یک کتاب دو صفحهای کودکانه انتخاب شود، اما فیلمساز بخواهد آن را گسترش دهد. در این مرحله، قراردادهای مربوط به کتاب بررسی میشود تا مشخص شود که حقوق اقتباس اثر در اختیار کانون است یا نویسنده. برخی نویسندگان حقوق کتابشان را صرفاً برای انتشار در اختیار کانون قرار دادهاند، اما در بسیاری از موارد، حقوق فیلمنامهنویسی هم متعلق به کانون است.
- روند مذاکره با نویسنده و سازندگان فیلم چگونه انجام میشود؟
اگر حقوق اقتباس در اختیار کانون باشد، مذاکره با فیلمساز آغاز میشود. معمولاً کارگردانها نقش تهیهکننده را نیز بر عهده دارند، اما در کانون، فردی که وظیفه مدیریت تولید را دارد، به عنوان مجری طرح شناخته میشود. گاهی ما پیشنهاد میکنیم که فیلمسازان بهجای مطالعه نسخه نهایی کتاب، به سراغ دستنوشتههای اولیه نویسنده بروند. این دستنوشتهها ممکن است جزئیات تصویری بیشتری داشته باشند که در نسخه نهایی حذف شدهاند.
- نقش نویسنده در این فرآیند چیست؟
برخی نویسندگان ترجیح میدهند در فرآیند اقتباس نقش فعالی داشته باشند، در حالی که برخی دیگر اختیار بیشتری به فیلمسازان میدهند. ما معمولاً جلساتی میان نویسنده و کارگردان برگزار میکنیم تا نقطه نظرات هر دو طرف مطرح شود. برخی نویسندگان حتی تجربه زندگی در لوکیشنهایی را دارند که داستانهایشان در آن شکل گرفته است، و این میتواند به سینماگران برای بازآفرینی بهتر فضا کمک کند.
- در نهایت، تولید فیلم چگونه به مرحله اجرا میرسد؟
در کانون، همیشه تهیهکننده اصلی خود مجموعه است، اما افراد حقیقی میتوانند به عنوان تهیهکننده اجرایی، مجری طرح و مدیرتولید وارد پروژه شوند. آنها با ارائه برآوردهای مالی مختلف، امکانسنجی پروژه را انجام میدهند. در نهایت، هدف ما این است که بهترین شرایط برای تولید آثار باکیفیت فراهم شود.
- امروز خبر دریافت جایزه اسکار را دریافت کردید، این موفقیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
بله، امروز که شما اینجا هستید، خبر کسب جایزه اسکار را دریافت کردیم و این اولین بار است که ما در زمینه فیلم انیمیشن اسکار میگیریم. موفقیت این فیلم بدون شک به دلیل ویژگیهای تکنیکی خاص، گرافیک زیبا، موسیقی و ادبیات قوی آن بوده است. این عناصر تأثیر زیادی در دیدهشدن فیلم در سطح جهانی داشتهاند. یکی از فرصتهای فوقالعادهای که این فیلم ایجاد میکند، امکان تولید یک کتاب ارزشمند از روی آن است. این فیلم تاکنون بهصورت مستقل ساخته شده بود و کتابی بر اساس آن وجود نداشت، اما حالا زمان مناسبی است که یک کتاب خوب بصری از آن تولید شود. چون کانون تهیهکننده این اثر بوده، میتوان این پروژه را در قالب تولید کتاب نیز توسعه داد.
- از نظر شما اقتباس از فیلم برای تولید کتاب چه مزایایی دارد؟
در سینما، مسئله حق تألیف هنوز به شکل جدی مطرح نیست. در قراردادهای سینمایی، معمولاً فیلمسازان سهم مشخصی از فروش فیلم ندارند، مگر اینکه از ابتدا این موضوع را در قرارداد ذکر کنند. اما در حوزه نشر، حق تألیف یک اصل ثابت و تضمینشده است و یک نویسنده یا خالق اثر تا ۱۰۰ سال از حق تألیف برخوردار است.
برای مثال، اگر فیلمی تبدیل به کتاب شود و آن کتاب بارها تجدید چاپ شود، در هر نوبت حقوق خالق اثر پرداخت میشود. این نشان میدهد که کنار هم قرار گرفتن سینما و ادبیات نهتنها به فرهنگسازی کمک میکند، بلکه در طولانیمدت باعث رشد اقتصادی نویسندگان و هنرمندان هم میشود.
- فکر میکنید ورود فیلمها به تلویزیون یا پلتفرمهای آنلاین چقدر بر محبوبیت آنها تأثیر دارد؟
قطعاً تأثیر زیادی دارد. برای مثال، فیلم انیمیشن «بچه زرنگ» رکورددار سینمای ایران شد و همان زمان تصمیم گرفتیم سریال آن را هم تولید کنیم. حالا این سریال از تابستان آماده پخش خواهد شد، چه در شبکه ملی، چه در پلتفرمهای آنلاین. همچنین، نسخههای جانبی این فیلم مثل بازی و نوشتافزار «بچه زرنگ» به بازار عرضه شدهاند. فقط در بخش نوشتافزار، نزدیک به ۱۵ محصول مرتبط با «بچه زرنگ» وارد بازار شد که فروش بسیار خوبی داشت. ما حتی توانستیم با شرکتهای مختلف همکاری کنیم تا بهجای استفاده از شخصیتهای خارجی، از کاراکترهای ایرانی در محصولاتشان استفاده کنند.
- یعنی شما معتقدید سینما تنها به نمایش فیلم محدود نمیشود؟
دقیقاً. سینما فقط نمایش فیلم نیست. اقتباس هم فقط کپی کردن یک اثر در قالبی دیگر نیست، بلکه میتواند یک مسیر مطالعاتی و فرهنگی ایجاد کند. یک نمونه جالب دیگر، فیلم «شنگول و منگول» است. ما در این فیلم از موسیقی سنتی کرمانی استفاده کردیم. همان موسیقی باعث شد که پتههای کرمانی هم شناخته شوند. وقتی فیلم در فرانسه اکران شد، دو پته برای پخشکننده فرستادیم و آنها این پتهها را در ورودی سینما قرار دادند. بچهها قبل از ورود به سینما، پته را لمس میکردند، شیرینی ایرانی میخوردند و بعد فیلم را میدیدند. حتی کتابی که همراه فیلم ارسال کرده بودیم، به محبوبیت این فرهنگ کمک کرد. این یعنی سینما میتواند فرهنگ، اقتصاد و حتی صنایعدستی را تحت تأثیر قرار دهد.
- به نظر شما اهمیت اقتباس در سینما چقدر است؟
اقتباس یکی از مهمترین ابزارهای سینما است. من نزدیک به ۳۰ سال است که روی این موضوع کار میکنم. پیشنهاد من به فیلمسازان جوان این است که حتماً با اقتباس کار خود را شروع کنند. در گذشته، به ما میگفتند قبل از ساخت فیلم داستانی، حتماً باید مستند بسازیم تا جسارت پیدا کنیم. همانطور که یک خلبان در نقطهای از آموزش خود دیگر از ارتفاع نمیترسد، یک فیلمساز هم با تجربه مستندسازی، آمادگی بیشتری برای ساخت آثار داستانی پیدا میکند. مستند باعث میشود که فیلمساز به پژوهش عادت کند، و اقتباس هم همین نقش را دارد—یعنی شما از مسیرهای رفتهشده تجربه کسب میکنید و بر اساس آن میتوانید اثر جدیدی خلق کنید.
- از نظر شما، سینمای ایران چقدر پتانسیل اقتباس دارد؟
من معتقدم که منابع ارزشمند زیادی برای اقتباس داریم. شاید بهاندازه ۱۰۰ سال سینمای ایران، داستانها و ایدههای خوب در ادبیات ما وجود داشته باشد. شاید فیلمنامههای آماده کم داشته باشیم، اما ایده و طرحهای قوی به وفور در منابع مکتوب ما هست. فقط کافی است که فیلمسازان با نویسندگان گفتگو کنند و این ایدهها را بهروز کنند.در نهایت، اگر سینما، ادبیات، موسیقی، طراحی و سایر عناصر هنری درست کنار هم چیده شوند، میتوانند به موفقیت جهانی یک اثر کمک کنند.
Bottom of Form
نظر شما