به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، كتاب «پشت صحنه آبي» گفتوگوي مفصلي با رادي درباره موضوعات مختلف در حوزه فرهنگ چون سينما، تئاتر و ادبيات داستاني را در برميگيرد.
ساوجي در اين كتاب با طرح پرسشهاي مختلف، نظر رادي را درباره زبان، تئاتر برادوي، رابطه زيبايي و هنر، تعهد و التزام هنر، بهترين كارهاي رادي از نگاه خودش، رئال و سوررئال، سينماي معناگرا، دن كيشوت، جريان تئاتر تلويزيون و صحنه، شخصيت و ديالوگ به شكل مفصل جويا شده است.
رادي در بخشي از سخنان خود درباره ايجاز و اطناب در اين كتاب درباره روندي كه طي سالها نويسندگي پشت سر گذرانده، ميگويد: «در اين پروسه حدود 50 سالهاي كه من نمايشنامه مينويسم، دو گونه اطناب در كارم وجود دارد. نوع اول آن ممكن است در اصطلاح شاعرها اطناب مخل باشد، اما گونه ديگر از نوع ديگري است. اطناب مخل را بعدها در آثار اوليه خودم مثل «روزنه آبي» و «افول» متوجه شدم. در واقع آنجا صحنههايي وجود دارد كه كشدار، تكراري و خستهكننده است و گاهي از حد و قاعده هم بيرون ميزند و شاخه به شاخه شدن و به حاشيه رفتن را در آنها ميبينيم. اين نه تنها براي صحنه كه حتي در مطالعه و خواندن كه با مماشات با متن برخورد ميكنيم خودش را نشان ميدهد. البته اين اطناب بعدها مشكلاتي ايجاد كرد كه موجب شد من به تدريج روي اين متنها براي رسيدن به ايجاز كار كنم مثلا بعد از اينكه روزنه آبي به صحنه رفت، من اين لحظههاي مخل را در صحنه احساس كردم.»
زبان در آثار رادي جايگاه خاصي دارد. ساوجي پرسشي را بر مبناي زبان در آثار او و برخي نمايشنامههاي او كه رگههاي از نوعي زبان بومي كه مربوط به نواحي شمالی ایران است، جويا شده؛ رادي در اين باره پاسخ ميدهد: «من هر جملهاي را كه مينويسم با صداي بلند و در حس و حالت آن شخصيت از لحاظ ميزانسن ميخوانم و آن را اجرا ميكنم. در واقع آن را نقشخواني ميكنم تا ببينم كجاي ديالوگ گير دارد يا در كجا بايد حرف اضافهاي، صفتي، يا كلمهاي كم يا زياد شود تا جمله كاملا تراش خورده مناسب آن لحظه و آن دهان باشد. در واقع من ريتم را اين طوري به دست ميآورم. شما در قسمت دوم پرسش به استفاده از زبان بومي در آثار من اشاره كرديد كه من برخلاف حالت تاكيدگونه شما روي آن زياد نميتوانم تاكيد كنم. تقريبا نيمي از نمايشنامههاي من مربوط به فضاي شمال است. اما شماليهاي كه به تهران مهاجرت كردهاند، يعني فضا و زمينه در تهران است.»
كتاب «پشت صحنه آبي» گفتوگو با اكبر رادي در شمارگان 1100 نسخه و با قيمت 8200 تومان از سوي انتشارات مرواريد روانه بازار كتاب شده است. كتابشناسي اكبر رادي، يادداشت حميده بانو عنقا همسر رادي همراه عكسهاي از اين نويسنده ضميمه اين اثر است.
«رادی» فعالیت خود را در عرصه نمایشنامهنویسی با نگارش «از دست رفته» در سال ۱۳۳۷ آغاز کرد، اثری که به چاپ نرسید. او پس از آن مدتی به فعالیت در زمینه داستاننویسی پرداخت و دومین نمایشنامه خود را با عنوان «مسافران و مرگ در پاییز» در سال ۱۲۴۴ در مجله پیام نوین به چاپ رساند.
نخستین نمایشنامه اجرا شده این نویسنده «روزنه آبی» بود که شاهین سرکیسیان در سال ۱۳۴۵ به صحنه برد. «مرگ در پاییز» نیز در سال ۱۳۴۶ به کارگردانی عباس جوانمرد در تلویزیون ملی ایران به صورت تله تئاتر زنده اجرا شد. «از پشت شیشهها» در همان سال به چاپ رسید که رکنالدین خسروی آن را در سال ۱۳۴۸ در تالار سنگلج به صحنه برد.
رادی در سال ۱۳۴۷ نمایشنامه «ارثیه ایرانی» را با همکاری انتشارات امیرکبیر به چاپ رساند که در سال ۱۳۴۹ به کارگردانی خلیل موحد دیلمقانی در تالار سنگلج اجرا شد. علی نصیریان نیز نمایشنامه «افول» رادی را در سال ۱۳۴۹ به صحنه تالار سنگلج برد. نمایشنامه «صیادان» که در سال ۱۳۴۸ منتشر شد، چهار سال بعد به کارگردانی فرامرز طالبی در تالار فردوسی دانشگاه تهران به صحنه رفت.
نمایشنامه «لبخند باشکوه آقای گیل» در سال ۱۳۵۲ منتشر شد و یک سال بعد رکنالدین خسروی آن را در تالار سنگلج به اجرا درآورد. رادی دو سال بعد نمایشنامه «در مه بخوان» را نوشت که انتشارات زمان آن را به چاپ رساند.وي پس از آن مدتی در زمینه نمایشنامهنویسی کمتر فعال بود که این اتفاق تا پس از پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.
دوستی میان هادی مرزبان و رادی باعث فعالیت مشترک تئاتری بين اين دو شد. نخستین همکاری آنها پس از انقلاب در نمایشنامه «پلکان» بود که مرزبان آن را در سال ۱۳۶۳ در تالار اصلی تئاتر شهر به صحنه برد. این کارگردان سه سال بعد نمایش «آهسته با گل سرخ» را در همین تالار اجرا کرد. نمایشنامه «منجی در صبح نمناک» نیز در سال ۱۳۶۸ به کارگردانی منصور حیدری در تالار تربیت شهرستان تبریز به صحنه رفت.
مرزبان در سال ۱۳۶۹ نمایشنامه «هاملت با سالاد فصل» رادی را در تالار چهارسو تئاترشهر به اجرا در آورد. پس از چند سال وقفه، در سال ۱۳۷۶ نمایشنامه «آمیز قلمدون» به کارگردانی مرزبان در تالار چهارسو تئاتر شهر به اجرا درآمد. او یک سال بعد نمایشنامه «شب روی سنگفرش خیس» رادی را در تالار اصلی تئاترشهر به صحنه برد.
آخرین اثری که از اکبر رادی به اجرا درآمد، نمایشنامه «خانمچه و مهتابی» بود که به کارگردانی مریم جعفری حصارلو در چهارمین جشنواره تئاتر شهر روي صحنه رفت.
رادی غیر آثار نمایشی در زمینه داستاننویسی نیز فعال بود. «افسانه دریا»، «مسخره»، «باران»، «جاده»، «سوتفاهم»، «کوچه»، مجموعه داستان «جاده» که بین سالهای ۱۳۳۶ تا ۱۳۴۹ نوشته شدند، از جمله آثار او در این حوزهاند.
اکبر رادی صبح چهارشنبه پنج دی ۱۳۸۶ در سن ۶۸ سالگی به دلیل نارسایی قلبی در بیمارستان پارس تهران درگذشت.
یکشنبه ۲۴ آبان ۱۳۸۸ - ۱۱:۱۶
نظر شما